اکوسیستم نوآوری
از اکوسیستم نوآوری تعاریف متعدد و متفاوت از حیث چشمانداز، دامنه و جزئیات ارائه شدهاست. در اینجا، بخش عمده ای از این تعاریف ارائه میگردد:
این نوشتار نیازمند پیوند میانزبانی است. در صورت وجود، با توجه به خودآموز ترجمه، میانویکی مناسب را به نوشتار بیفزایید. |
معرفی اکوسیستم نوآوری
«هم افزایی پیچیده بین طیف متنوعی از تلاشهای همکارانه شرکتهای کوچک و بزرگ، دانشگاهها، موسسات و آزمایشگاههای تحقیقاتی و شرکتهای سرمایه گذار جسورانه است که نوآوری را به بازار میرساند.»[1]
"شبکهای از بازیگران با وابستگی متقابل که منابع یا قابلیتهای تخصصی اما مکمل را با یکدیگر ترکیب نمودهاند تا به دو هدف زیر دست یابند:
۱. خلق مشترک و ارائه ارزش پیشنهادی جامع به مشتریان نهایی
۲. کسب درآمد از ارزش خلق شده"[2]
«مجموعه ای ناهمگون از سازمانها که توانمندی شان با یکدیگر تکامل یافته و به خلق مشترک ارزش میپردازند.»[3]
اکوسیستم نوآوری طبق نظر هوانگ و هورویتز سه فاز دارد:[4]
- بذرپاشی و آمادهسازی محیط عمومی برای بازیگران و ایجاد زیرساختها
- حمایت از رشد محیط و فضای نوآورانه
- پرورش و حفظ شرایط مناسب و عملیات مستمر تا تولید محصول نهایی
در طراحی اکوسیستم نوآوری باید ساختاری طراحی شود تا بازیگران، نقشها و ارتباطات، مدلهای کسب و کارو عملیات، قوانین و آییننامهها، مدلهای حکمرانی و حاکمیتی، پیشرانها و فرایندهای جذب و نگهداشت بازیگران تعیین شود.
یک اکوسیستم به نقشهای مختلفی نیاز دارد که در ادامه تشریح میشود:[5]
دسته اول: سکاندار یا میاندار (Orchestrator)
این نقش به دلایل زیر اهمیت دارد
- از آنجا که سازمانهای حمایتی موجود هماهنگی لازم را ندارند و دوباره کاری میکنند.
- کارها باید تخصصی شود و به نحو احسن بین افراد تقسیم شده باشد
- کارها باید کاملاً هماهنگ انجام شود
وظیفه سکاندار یا میاندار موارد زیر است:
طراحی پلتفرم برای اکوسیستم نوآوری
ایجاد شرایط مناسب برای بازیگران با تشریح جایگاه آنها و تعیین فرایند ارتباطی
هماهنگی بین بازیگران
دسته سوم: زیرساخت انسانی یا فیزیکی
دانشگاهها یا مراکز پژوهشی این نقش را بر عهده دارند.
دسته چهارم سرمایه گذاران خطر پذیر و فرشتگان کسب و کار
از آنجا که همیشه تحقیقات موفق نیستند و ممکن است به نتیجه مناسبی منجر نشوند، سرمایهگذاری در آن ممکن است با خطر شکست و ضرر مواجه شود؛ لذا سرمایهگذاری روی کار پژوهشی برای اولین بار توسط سرمایه گذاران خطر پذیر صورت میگیرد یعنی کسانی که ریسک شکست را پذیرفته باشند. این سرمایه گذاران حدود ۶ تا ۱۰ سال روی شرکتهای نوپا سرمایهگذاری میکنند و تحمل شکست و عدم موفقیت را دارند.
مثلاً صندوق نوآوری و شکوفایی در ایران نمونه ای از این سرمایهگذاری خطر پذیر است.
دسته چهارم کاربران پیشرو و رهبران نوآوری هستند. این افراد بسیار تنوع طلب بوده و تمایل شدیدی به نوآوری دارند.
شباهتها و تفاوتهای مفهوم اکوسیستم نوآوری با سایر مفاهیم مشابه
با توجه به تعاریف و توضیحات ارایه شده از مفهوم اکوسیستم نوآوری و روند اشتقاق آن از مفاهیم پیشین همچون اکوسیستم کسب و کار، این سؤال پیش میآید که تفاوت بین این مفهوم با اصطلاحات مختلف و سایر مفاهیم نزدیک از جمله زنجیره تأمین، زنجیره ارزش، خوشهها، شبکه ارزش چیست.
تفاوت مفهوم اکوسیستم نوآوری با مفهوم اکوسیستم کسب و کار
تفاوت بین اکوسیستم کسب و کار و اکوسیستم نوآوری عبارت است از: اهمیت کسب ارزش در اکوسیستم کسب و کار در مقابل اهمیت خلق ارزش در اکوسیستم نوآوری.[6]
تعریف این دو واژه را میتوان در مقاله ریتالا و همکاران (۲۰۱۳) یافت: «خلق ارزش عبارت است از: فرایندها و فعالیتهای مشارکتی برای خلق ارزش برای مشتریان و سایر سهامداران، در حالی که کسب ارزش، اشاره به کسب سود واقعی در سطح شرکت دارد، به این ترتیب که، چگونه شرکتها در نهایت تلاش میکنند تا مزایای رقابتی و سود خود را به دست آورند.»
اکوسیستم نوآوری، تمرکز بر ایجاد دانش جدید است، در حالی که اکوسیستم کسب و کار در محیط کسب و کار فعلی و با استفاده از منابع موجود شکل میگیرد.[7]
تفاوتهای مفهوم اکوسیستم نوآوری با مفاهیم خوشه و شبکه ارزش
ددهیر و همکاران (۲۰۱۶)، در مقاله خود به تفاوت مفهوم اکوسیستم نوآوری با دو مفهوم خوشه و شبکه ارزش پرداختهاست.[8]
خوشهها، به عنوان یک چارچوب مفهومی، امکان مطالعه رقابت و عملکرد اقتصادی منطقهای را فراهم میکنند. در خوشهها، در یک منطقه بودن کسب و کارها، موجب افزایش بهرهوری، تحریک نوآوری و تشکیل کسب و کارهای جدید میشود. تمرکز منطقهای خوشه آن را از اکوسیستم نوآوری متمایز میکند، که مرز آن با یک موقعیت جغرافیایی خاص مشخص نشدهاست، بلکه به وسیله یک «قابلیت جمعی» محدود شدهاست.
شبکه ارزش، یک شبکه متصل به یکدیگر و پیچیده از ارتباطات مستقیم و غیر مستقیم بین گروهی از بازیگران را به تصویر میکشد، که برای مشتریان از طریق محصولات و خدماتی که تولید میکنند، ایجاد ارزش میکنند
شبکه ارزش را میتوان به عنوان یک سیستم تو در تو و سلسله مراتبی از تولیدکنندگان و بازار دانست. به این ترتیب، چارچوب شبکه ارزش، اجازه مطالعه ساختارهای ارتباطی را میدهد، اما در مورد پویایی این ارتباطات نسبتاً منفعل است. اما اکوسیستمهای نوآوری، با تمرکز بر فرایندهای همکاری و تکاملی که در سازمانهای مختلف رخ میدهد، با شبکههای ارزش متفاوت هستند.[9]
جستارهای وابسته
منابع
- Wessner, C. W. (2005). Entrepreneurship and the innovation ecosystem policy lessons from the United States. In Local Heroes in the Global Village (pp. 67-89). Springer, Boston, MA.
- Walrave, B. , Talmar, M. , Podoynitsyna, K. S. , Romme, A. G. L. , & Verbong, G. P. (2018). A multi-level perspective on innovation ecosystems for path-breaking innovation. Technological Forecasting and Social Change, 136, 103-113.
- Autio, E. , & Thomas, L. (2014). Innovation ecosystems. The Oxford handbook of innovation management, 204-288.
- Hwang, V. W. , & Horowitt, G. (2012). The rainforest: The secret to building the next Silicon Valley.
- Grilo, A. , Águeda, A. , Zutshi, A. , & Nodehi, T. (2017, June). Relationship between investors and European startup ecosystems builders. In Engineering, Technology and Innovation (ICE/ITMC), 2017 International Conference on (pp. 538-550). IEEE. Chicago
- Ritala, P. , Agouridas, V. , Assimakopoulos, D. , & Gies, O. (2013). Value creation and capture mechanisms in innovation ecosystems: a comparative case study. International Journal of Technology Management, 63(3-4), 244-267
- Ritala, P. , Agouridas, V. , Assimakopoulos, D. , & Gies, O. (2013). Value creation and capture mechanisms in innovation ecosystems: a comparative case study. International Journal of Technology Management, 63(3-4), 244-267
- Dedehayir, O. , Mäkinen, S. J. , & Ortt, J. R. (2016). Roles during innovation ecosystem genesis: a literature review. Technological Forecasting and Social Change
- Dedehayir, O. , Mäkinen, S. J. , & Ortt, J. R. (2016). Roles during innovation ecosystem genesis: a literature review. Technological Forecasting and Social Change