باکونونیسم
باکونونیسم (Bakononism)، نام دینی خیالی است که کورت ونهگات اولینبار در کتاب گهواره گربه از آن نام برد و برخی از قواعد و ویژگیهای آن را در این کتاب برشمرد. پیامبر این دین، باکونون (Bakonon) نام دارد و بیشتر متون مقدس آن به صورت کالیپسو نوشته شدهاند. کتاب اصلی این دین، اسفار باکونون (The book of Bokonon) نام دارد.
باکونونیسم بر پایه فوما شکل گرفته که به معنی دروغهای بیضرر است. بر این اساس، دین باکونونیسم و تمام متون مقدسش بر پایه دروغ است ولی با این حال کسانی که به آن ایمان دارند و از دروغهایش پیروی میکنند به آرامش ذهنی رسیده و زندگی خوبی خواهند داشت. باکونونیسم باعث میشود تا پیرو آن «با فوما زندگی کند که او را شجاع، مهربان، سلامت و شادمان میسازد.»
پیشزمینه
باکونون، شخصیتی در کتاب گهواره گربه، بنیانگذار این دین است. او با نام اصلی لیونل بوید جانسون در سال ۱۸۹۱ زاده شد، در مدرسه اقتصاد لندن به تحصیل علم سیاست پرداخت و مجبور شد به علت جنگ جهانی اول درسش را رها کند. در سفری دریایی، کشتی جانسون در دریا غرق شد و او به همراه یک گروهبان ارتش آمریکا با نام ارل مککیب با قایق نجات شکستهای به کشور جزیرهای دورافتادهٔ سن لورنزو رسیدند که جزیرهای خیالی در کارائیب است که ونهگات در کتابش از آن نام بردهاست.
چیزی نمیگذرد که جانسون و ارل حاکمان جزیره میشوند و پس از اینکه نمیتوانند وضع زندگی مردم را بهبود بخشند به فکر ایجاد دینی میافتند تا با آن مردم بیچاره را از فکر واقعیت زندگی حقیر و بدبختانهشان بیرون برند. جانسون دین باکونون را ایجاد میکند و ارل طبق هماهنگی از پیش صورت گرفته، آن را غیرقانونی اعلام میکند و پیروان باکونونیسم را گرفته و مورد اذیت و آزار قرار داده و میکشد. باکونون (جانسون) به جنگل رفته و با هماهنگی با ارل، مخفی شده و از آنجا به ترغیب مردم به پیوستن به باکونونیسم میپردازد.
واژهشناسی
باکونونیسم دربرگیرنده تعدادی اصطلاح منحصربهفرد است که به زبان مردمان بومی سنلورنزو بیان شدهاند:
- بوکو-مارو (Boko-maru): والاترین عبادت در دین باکونونیسم است و عبارت است از ساییدن انگشتهای شست پای دو نفر به همدیگر بهطور خصوصی.
- «شلوغ، شلوغ، شلوغ» (Busy, busy, busy): یک باکونونیست آن را زمزمه میکند هنگامی که به پیچیدگی و غیرقابل پیشبینی بودن زندگی فکر میکند.
- کالیپسو (Calypso): آوازهایی از «کتاب باکونون». در کتاب گهواره گربه، هشت تا از این آوازها آمدهاست که دربرگیرنده جنبههای گوناگون آموزههای این دین است.
- استوپا (stuppa): بچهای که توی مه مانده. (یعنی یک انسان احمق)
- دافل (duffle): تقدیر هزاران هزار انسان که یک استوپا آن را رقم میزند!
- کاراس (karass): گروهی از انسانها که تقدیرشان به هم گره خوردهاست. ممکن است پیوند این سرنوشتهای مختلف را نتوان به سادگی فهمید. باکونون مینویسد: «اگر دیدی که زندگیات، بدون هیچ دلیل منطقی، با زندگی شخصی دیگر درهمپیچیده، چه بسا که او هم عضوی از کاراس تو باشد.» او در جای دیگر در کتاب اسفار باکونون میگوید: «انسان صفحه شطرنج را آفرید، خدا کاراس را آفرید.»[1] ونهگات در کتاب زمانلرزه گفته که «کاراس تیمی است که خداوند تشکیل داده تا کاری برای او انجام دهید.»[2]
- دوپراس (duprass): کاراسی است که فقط از دو نفر تشکیل شدهاست. باکونون میگوید: «کسی قادر نیست به دوپراس واقعی آسیب برساند، حتی کودکانی که حاصل چنین پیوندی باشند.» ضمناً باکونون میگوید که اعضای یک دوپراس همیشه تا یک هفته بعد از هم میمیرند.[3]
- فوما (foma): دروغهای بیضرر. دروغهایی که اگر بهطور صحیح بکار روند میتوانند مفید باشند. اولین جمله اسفار باکونون چنین است: «همهٔ چیزهای راستی که میخواهم به شما بگویم، دروغهای بیشرمانهاند.»[4]
- گرانفالون (granfalloon): یک کاراس غیرواقعی؛ گروهی از افراد که تصور میکنند با هم ارتباطی دارند در حالیکه در واقعیت اینطور نیست. حزب کمونیست، دختران انقلابی آمریکا، شرکت جنرال الکتریک و فرقه بینالمللی جوانان مشنگ مثالهایی از گرانفالون هستند؛ و همچنین هر ملتی در هر زمانی و هر مکانی. باکونون در یکی از سرودهایش میگوید: اگر میخواهی بدانی معنی گرانفالون را/فقط باید برداری پوسته یک بالون را.[5]
- کان-کان (kan-kan): ابزاری که شخصی را به کاراس شخصی دیگر وارد میکند.
- «اکنون من تمام جهان را نابود میکنم» (Now I will destroy the whole world): جملهای که باکونونیستها پیش از خودکشی بر زبان میآورند.
- پول-پاه (pool-pah): خشم خدا یا توفان خشمگین. باکونون میگوید: «گاهی تفسیر پول-پاه از توانایی بشر خارج است.»[6]
- وین-دیت (vin-dit): حرکت ناگهانی در جهت باکونونیسم
- سارون (saron): تسلیم شدن در برابر وین-دیت
- سین-وات (sin-wat): کسی که تمام عشق یک نفر را برای خودش میخواهد.
- سینوکاس (sinookas): پیچک زندگی یک شخص.
- ومپیتر (wampeter): ومپیتر مرکز کاراس است. باکونون به ما میگوید که هیچ کاراسی بدون ومپیتر نیست. درست همانطوری که هیچ چرخی بدون توپی نیست. هر چیزی ممکن است که یک ومپیتر باشد: درخت، سنگ، جانور، فکر، کتاب، ترانه و جام مقدس مسیح. هر چه که باشد، اعضای کاراسش مثل یک سحابی مارپیچ با آشفتگی شکوهمندی به دور آن میگردند. مدارهای اعضای یک کاراس در اطراف ومپیتر مشترکشان، طبیعتاً مدارهایی معنوی هستند؛ جانها در گردشاند، نه بدنها. ومپیترها میآیند و میروند. باکونون میگوید در واقع یک کاراس در آن واحد، دو ومپیتر دارد؛ یکی در حال ظهور و دیگری در حال افول.[7]
- رانگ-رانگ (wrang-wrang): کسی که مردم با دیدن زندگیاش، بیهودگی طرز فکرش را درمییابند و از آن دوری میجویند.
- زا-ما-کی-بو (zah-mah-ki-bo): تقدیر، سرنوشت غیرقابلتغییر. باکونون به ما میگوید: «تقدیر هیچ وقت نمایش خوبی ننوشته».[8]
دعای پیش از مرگ
باکونونیستها پیش از مرگ دعای زیر را میخوانند که همچون بیشتر نوشتههای مذهبیشان به صورت کالیپسو است.
متن اصلی دعا به زبان انگلیسی:
|
برگردان فارسی دعا:[9]
|
ادبیات
- عنوان مجموعه مقالههایی از ونهگات با نام ومپیترها، فوما و گرانفالون از مفاهیم باکونونیسم گرفته شدهاست. در کتاب کوتاهش با نام مردی بدون وطن هم از گفتاوردهای به تصویر کشیده شده از باکونون در ابتدای فصلها استفاده کردهاست.
منابع
- کورت وانیگات جونیور، گهواره گربه، برگردان مهتاب کلانتری، معصومه وفایی، صفحهٔ 21.
- کورت ونهگوت، زمانلرزه، برگردان مهدی صداقت پیام، صفحهٔ 60.
- کورت وانیگات جونیور، گهواره گربه، برگردان مهتاب کلانتری، معصومه وفایی، صفحات 121، 122 و 123.
- وانیگات جونیور کورت، گهواره گربه، برگردان مهتاب کلانتری، معصومه وفایی، صفحهٔ 25.
- کورت وانیگات جونیور، گهواره گربه، برگردان مهتاب کلانتری، معصومه وفایی، صفحهٔ 127.
- وانیگات جونیور کورت، گهواره گربه، برگردان مهتاب کلانتری، معصومه وفایی، صفحهٔ 312.
- کورت وانیگات جونیور، گهواره گربه، برگردان مهتاب کلانتری، معصومه وفایی، صفحهٔ 79.
- کورت وانیگات جونیور، گهواره گربه، برگردان مهتاب کلانتری، معصومه وفایی، صفحهٔ 307.
- کورت وانیگات جونیور، گهواره گربه، برگردان مهتاب کلانتری، معصومه وفایی، صفحات 284، 285 و 286.
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Bokononism». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۲۶ آذر ۱۳۹۲.
- وانیگات جونیور، کورت (۱۳۸۳). گهواره گربه. ترجمهٔ مهتاب کلانتری، منصوره وفایی. تهران: نشر ثالث. شابک ۹۶۴-۳۸۰-۰۳۸-۵.
- ونهگوت، کورت (۱۳۸۷). زمانلرزه. ترجمهٔ مهدی صداقت پیام. تهران: انتشارات مروارید. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۸۸۳۸-۰۱-۵.