حسن شهید نورایی
حسن شهید نورایی (زادهٔ ۲۶ فروردین ۱۲۹۱ – درگذشتهٔ ۱۳۳۰) نویسنده و استاد دانشگاه ایرانی بود.
حسن شهید نورایی | |
---|---|
زاده | ۱۲۹۱ |
درگذشته | ۱۳۳۰ |
ملیت | ایرانی |
تحصیلات | دکترای حقوق |
دانشگاه | دانشکدۀ حقوق دانشگاه پاریس |
کار(های) برجسته | خاموشی دریا (ترجمه)، تاریخ عقاید اقتصادی (تألیف) |
زندگینامه
شهید نورایی پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی و متوسطه راهی فرانسه شد و دکتری گرفت. سپس در سال ۱۳۱۷ به ایران بازگشت و در رشته اقتصاد به تدریس پرداخت. در سال ۱۳۲۶ خورشیدی در وزارت اقتصاد ملی به عنوان مستشاری مشغول به کار شد. در سال ۱۳۲۶ از طرف دولت ایران با سمت وابسته بازرگانی در اروپای غربی به اروپا اعزام شد و مدتی در آنجا بود. در سالهای ۱۳۲۸ و ۱۳۲۹ در کابینههای ساعد و رزمآرا به عنوان وزیر کار معرفی شد اما نپذیرفت و به ایران بازنگشت.
گفتارها علیه ناسیونال سوسیالیسم
حسن شهید نورائی (۱۲۹۱ تا ۱۳۲۹) در دهه ۱۳۱۰ هجری شمسی، دانشجوی دوره دکتری حقوق بینالملل در فرانسه بود. او بخاطر رساله دکتریاش که در باره حقوق بینالملل در نظام ناسیونال-سوسیالیسم (نازی) بود، دو سال را در آلمان پیش از جنگ دوم جهانی گذارند. او در این رساله که به زبان فرانسه نوشته شده و نیز گفتارهای دیگری که به زبان فارسی در مجلات داخلی ایران و از جمله مجله «سخن» منتشر شد، ایدئولوژی نازی را «عقایدی خردستیز و غیرعقلانی و مجموعهای از دادههای مبهم و اثباتنشدنی که مبنایی جز ایمان ندارند» معرفی میکند و در پیشگفتار آن میگوید:
«اینجا هم همچون همه نظامهای مستبد فراگیر و تمامیتطلب، در خدمت تحقق بخشیدن به یک هدف مشخص و معین است: تأمین تفوق و سیطره نژاد برتر. مبنای همه چیز “صلاح و مصلحت ملت آلمان” است و هدف همه چیز هم تأمین عظمت، تفوق و توسعه آن. ناسیونال سوسیالیسم همه را مطیع و گوش به فرمان میخواهد. هیچ استثنایی را نمیپذیرد. نه علم جهانی وجود دارد و نه حق و حقوق عام و فراگیر. علم ملی است و ملت هم خون است و نژاد. حقیقت اول و آخر همین است و بس. فرد و شخص و بشر و آدمی وجود ندارد که از حقی برخوردار باشد. هر کس به فراخور خون و نژاد ملتش حقی دارد و البته آن ملت که از نژاد برتر است، برترین حقوق را دارد و این حقوق را هم خود تعیین و تعریف میکند و نه مرجع و مقامی دیگر، اعم از فراملی یا بینالمللی. ناسیونال سوسیالیسم، جهانبینی خودکامگی ناب و تمامیتخواهی تام است. با خرد و خردگرایی در ستیز است، نه آدمی را میشناسد و نه آدمیت را. توسعهطلب است و جهانگستر و رسالت دارد تا سیطره خود را بر جهان و جهانیان استوار سازد. “پاکی” بیاورد و “پلیدی” بزداید. همچون هر نظام تمامیتطلب، ناسیونال سوسیالیسم جنگ و جهاد و قهر و سرکوب و نابرابری و استبداد را در ذات خود دارد».
ترجمه فارسی از ناصر پاکدامن در کتاب: هدایت، صادق، هشتاد و دو نامه به حسن شهید نورائی، به کوشش ناصر پاکدامن، چاپ دوم، انتشارات کتاب چشمانداز، پاریس، ۱۳۷۹، صفحات ۲۶۳ تا ۲۶۵. متن اصلی:
Chahid Nourai, Hassan, Recherches sur la conception nationale-socialiste du droit des gens, Préface de Louis Le Fur, Paris, Sirey, 1938, 255 pages.
دوستی با صادق هدایت
شهید نورایی از دوستان و مریدان صادق هدایت بود. به او در چاپ کتابهایش کمک زیادی میکرد.[1] بهزاد شهید نورایی فرزند وی دربارهٔ رابطه پدرش با صادق هدایت میگوید: «برای من خیلی مشکل است که در این باره نظر بدهم، برای اینکه هر دو برای من مثل سایههایی بی صدا هستند. همانطور که در مقدمه کتاب هشتاد و دو نامه گفتهام، هدایت برای من یک پیرمرد غمگین است با سبیل و لبخندی غمگین، یک پیرمرد ساکت. در خاطرات کودکی هدایت برایم چنین است. هنگام بیماری پدرم، هدایت هر روز به خانه ما میآمد و روی یک صندلی ساکت مینشست.»
درگذشت
زمانی که صادق هدایت در سال پایانی عمر خود به فرانسه رفته بود شهید نورایی نیز با او بود. شهید نورایی به شدت بیمار بود. به گفتهی احسان نراقی، بیماری او باعث تشدید افسردگی هدایت شد. پس از خودکشی این نویسنده در پاریس، شهید نورایی نیز در همان روز درگذشت.[1]
آثار
تالیف
- تاریخ عقاید اقتصادی. تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۳۷.
ترجمه
خاموشی دریا، اثر ورکور (ژان بروله)، شرکت سهامی چاپ، ۱۳۳۲.
نامهها از هدایت
- هشتادودو نامه از صادق هدایت به حسن شهید نورایی، گردآوری ناصر پاکدامن.[2]
منابع
- «ناگفتههای احسان نراقی از خودکشی صادق هدایت». تاریخ ایرانی. ۲۷ آذر ۱۳۹۱. دریافتشده در ۷ خرداد ۱۳۹۷.
- کاتوزیان، محمد علی (۲۳ بهمن ۱۳۹۳). «نامه ها و مسئله ی هدایت صادق هدایت». مد و مه. بایگانیشده از اصلی در ۱۰ ژوئن ۲۰۱۶. دریافتشده در ۷ خرداد ۱۳۹۷.
- شهرجردی، پرهام (دی و بهمن و اسفند ۱۳۷۹). «هشتاد و دو نامه صادق هدایت به حسن شهید نورایی». نافه (۱۰): ۱۰. تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک)