شاباش
شاباش به نقل، سکههای بیارزش، پول، سکه نقره، سکه طلا و حتی جواهری گفته میشود که به رقاص داده یا بر سر عروس و داماد میریختند. در گذشته به آن آقچه (کلمه مغولی به معنی زر یا سیم مسکوک) میگفتند. از سعدی شیرازی آمدهاست:[1]
مزدگانی که گل از غنچه برون میآید | صد هزار آقچه ریزند عروسان بهار |
در رسوم قدیم تهران، شاباش روز عقدکنان، «حق خانواده عروس» و شاباش شب عروسی «حق خانواده داماد» بود. گاه که مطرب و رقاص به بزمی دعوت میشدند، آنقدر در گرفتن شاباش ابرام و اصرار میکردند که کار به رسوایی میکشید. از این روی بعضی کسان، هنگام آوردن مطرب، حق گرفتن شاباش را از آنان سلب میکردند.[2]
منابع
- محمود کتیرایی، از خشت تا خشت، تهران: موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی، ص. ۳۵۱
- محمود کتیرایی، از خشت تا خشت، تهران: موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی، ص. ۳۵۰
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.