عادت
به قاعدهمندیهای اجتماعی که در اثر تکرار منظم و پایدار به وجود آمدهاند عادت گفته میشود. شخص در صورت رعایت نکردن عادات اجتماعی؛ مورد مجازات قرار نمیگیرد. در عادات اجتماعی؛ آموزش و عقاید تأثیری ندارد و شخص پاسخ قانع کنندهای برای پیروی از این رفتارها ندارد.
چارلز داهیگ در کتاب قدرت عادت خود اینگونه بیان میکند که وقتی ما فعالیتی انجام میدهیم، بعد از اتمام آن مغز ان را مرور میکند و بررسی میکند که آیا این فعالیت میتواند به صورت خودکاری تری انجام شود که در تکرارهای بعدی آن انرژی و درگیری کمتری از مغز بگیرد، و در صورت امکان، آن کار را در یک چرخه سه بخشی تبدیل به یک فعالیت خودکاری میکند (به مرور)، فعالیتی که ما آنرا «عادت» مینامیم. این چرخه دارای سه بخش اساسی است؛ اول سرنخ یا نشانهای که باعث ترغیب شخص به انجام آن فعالیت میشود، بخش دوم انجام آن فعالیت است که به صورت یه روتین و کار تکراری خواهد بود، آخرین بخش که باعث تقویت هرچه بیشتر این عادت و تکرار مجدد آن میشود، پاداشی است که فرد از انجام آن روتین بدست میآورد. اغلب عادتهای مثبت مثل کمک به دیگران، غذا خوردن، مسواک زدن و ... و نیز عادتهای منفی مثل اعتیاد به سیگار، الکل، پرخوری و ... را به راحتی میتوان توجیه کرد. نویسنده در ادامه بحث در مورد نحوه اثرگذاری بر چرخه عادتها و نیز تغییر آنها در سطوح فردی، سازمانی و جامعه به بحث و نتیجهگیری میپردازد. او تلاش نموده است تا همه بررسیهای علمی کنششناسی و عصبشناسی مربوطه را جمعآوری نماید و در کتاب خود به آنها استناد مینماید.
منابع
![]() |
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به عادت در ویکیگفتاورد موجود است. |
- آناتومی جامعه یا سنة الله: مقدمهای بر جامعهشناسی کاربردی، فرامرز رفیع پور، تهران: انتشارات کاوه، ۱۳۷۷