علی زهری
علی زَهری (زاده ۱۲۸۵ - درگذشته ۱۴ خرداد ۱۳۳۹) قبل از نمایندگی مجلس شورای ملی کارمند سفارت فرانسه و در سال ۱۳۲۶ مسئول انتشارات و چاپ انجمن فرهنگی ایران و فرانسه بود.[1]
علی زهری | |
---|---|
نماینده دوره هفدهم مجلس شورای ملی | |
اطلاعات شخصی | |
زاده | ۱۲۸۵ |
درگذشته | ۱۴ خرداد ۱۳۳۹ |
ملیت | ایرانی |
پیشه | سیاستمدار |
دین | اسلام |
زهری نماینده مجلس شورای ملی در دوره هفدهم (۱۳۳۱ تا ۱۳۳۲) و در کنار مظفر بقایی کرمانی از مؤسسان و رهبران حزب زحمتکشان ملت ایران و مدیر روزنامه «شاهد» بود. او در جریان نهضت ملی شدن نفت در روزنامه مقالاتی به نفع نهضت ملی مینوشت؛ و با حمایتهای جبهه ملی ایران، توانست به عنوان دوازدهمین نماینده تهران به مجلس راه یابد. علی زهری بعدها همچون مظفر بقایی از مصدق و جبهه ملی بریده و به مخالفت با آنها پرداخت. پس از ماجرای قتل سرتیپ محمود افشار طوس، رئیس شهربانی دولت مصدق، پای حزب زحمتکشان به میان آمد. از آن پس زهری و بقایی به رویارویی مستقیم با دولت پرداختند. به گونهای که نهایتاً این زهری بود که دولت مصدق را به اتهام شکنجه متهمان پرونده افشار توس، استیضاح کرد. قرار جلسه استیضاح برای ۲۳ تیر ۱۳۳۲ گذاشته شد و مخالفان مصدق چون زهری و بقایی و حسین مکی، امیدوار بودند، دولت را در این روز برکنار کنند؛ ولی با عدم شرکت نمایندگان هوادار دولت در جلسات، مجلس دیگر به حد نصاب نرسید و نهایتاً مصدق، رفراندومی برای تعطیلی مجلس برگزار کرد که کودتای ۲۸ مرداد، را در پی داشت.[2]
او دربارهٔ دست برداشتنش از حمایت دولت مصدق در مجلس چنین گفت:
آقای مصدق بزرگ همه ما بود ولی باکمال تاسف بایدعرض کنم که بزرگی نفرمودند. آقای مصدق امروز مصدق فرض کنیم یک سال یا دو سال پیش نیست. بطور خلاصه عرض کنم بعد از مدت کوتاهی که جناب آقای مصدق تمام قدرتهای موجود را در دست گرفت فقط کسانی توانستند در اطراف پیشوای ما بمانند که از شخصت خود صرفنظر نمایند برای این کار برای صرفنظرکردن از شخصیت هم همیشه میشود بهانه درست کرد و آقای مصدق هم بعد از مدتی در حکومت مطلقه فقط اشخاصی را میتوانست تحمل کند که مرتب بگویند صحیح میفرمایید. من همیشه شب ۱۰ اسفند و آن جلسه خصوصی کذایی را که آقای نخستوزیر با پیژامه تشریف آورده بودند اغلب بیاد دارم اغلب آقایان هم حضور داشتند و یادشان هست که آقای مصدق بعد از شرح وقایع در حضور آقایان وزرا شمهای از بیعرضگی وزیران اظهار داشتند آن شب وقتی عکسالعمل از آقایان وزیران ندیدم به موضوع چندان اهمیت ندادم ولی بعدها که جریان کارهای بعضی از وزارتخانهها را شنیدم با خود گفتم که حق با مصدق بودهاست اگر اینها بیعرضه نبودند تحمل نمیکردند که مثلاً تیمسار رئیس بازرسی نخستوزیری که درمیان افسران شهرت خاصی دارند به روزنامهها بگویند که من به هرج و مرج وزارت خاتمه خواهم داد و همه وزارتخانهها را زیر نظرخود خواهم گرفت. اگر آقایان بیعرضه نبودند تحمل نمیکردند. از روزی که جناب آقای مصدقالسلطنه قدر قدرت شدهاند (میراشرافی - و قوی شوکت) فقط بله قربان گوها حق حضور در مقابل ایشان را دارند و نتیجه این وضع شدهاست که میبینیم وزارتخانههای ما مبدل شدهاست به یک دستگاه مجهز برای تهیه گزارشهای ۶ ماهه و یکساله و دوساله و غیره.[3]
منابع
- قتل افشارطوس و جایگاه مفقود آن
- محمدعلی همایون کاتوزیان - مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران، ترجمه فرزانه طاهری
- http://fa.wikisource.org/wiki/مذاکرات_مجلس_شورای_ملی_۷_خرداد_۱۳۳۲_نشست_۸۲
متن مربوطه در ویکینبشته: مذاکرات مجلس شورای ملی ۷ خرداد ۱۳۳۲ نشست ۸۲ |