عمق استراتژیک
عمق استراتژیک یک واژه در ادبیات نظامی است که به طور گسترده به فاصله بین خط مقدم یا بخشهای نبرد رزمندگان و مناطق اصلی صنعتی، پایتختها، قلب کشور، و دیگر مراکز اصلی جمعیت و تولید نظامی اطلاق میشود. اصول کلیدی که هر فرمانده نظامی در مورد عمق استراتژیک باید در نظر بگیرد همانا میزان آسیب پذیری هر یک از این مواضع خودی در صورت یک حمله پیشدستانه سریع یا تک روشمند است. و اینکه آیا یک کشور میتواند به درون قلمرو خود عقب نشینی کند، رانش را جذب نماید و در عوض بتواند مانع از به ثمر رسیدن حمله بعدی بشود.
فرماندهان باید بتوانند برای هر دو پیامد (شکست یا پیروزی) برنامهریزی کنند و ظرفیتها و منابع لازم برای هر دو سطح تاکتیکی و استراتژیکی در جهت مقابله با هر گونه حمله دشمن در هر مرحلهای را داشته باشند. این ظرفیتها لزوماً به ادوات نظامی محدود نمیشوند. قابلیت تقویت بسترهای غیر نظامی و نیز ایجاد انعطاف در آن برای مقابله یا دور ماندن از حملات در زمان جنگ نیز بسیار ارزشمند هستند.
در جنگ بین شوروی و آلمان در سال ۱۹۴۲ که در آن آلمان موفق به شکست دادن شوروی نشد، یک بده - بستان بین زمین و زمان وجود داشت. شورویها در مواجهه با حمله آلمان در ژوئن ۱۹۴۱ از لهستان عقب نشینی کردند و در دسامبر ۱۹۴۱ تا حوالی مسکو عقب رفتند. این به شورویها این اجازه را داد که زیرساختهای صنعتی خود را به شرق کوههای اورال ببرند. در نتیجه، این صنایع میتوانستند منابع لازم برای پاتک نظامی شورویها را فراهم آورند.
اسرائیل
اسرائیل باریکه ای محسوب شده و بر اساس مرزهای به رسمیت شمرده شده بینالمللی عرض این کشور در بیشترین حالت ۱۳۷ کیلومتر و در کمترین حالت ۱۴ کیلومتر است. از سال ۱۹۶۷ اسرائیل کرانه باختری را اشغال کرد، و تا حدی این مساحت را افزایش داد. برای جبران این مسئله (نداشتن عمق استراتژیک)، اسرائیل به همه جنگها به چشم "باید ببریم" نگاه میکند. این مسئله باعث میشود سیاست انباشتن سلاحهای اتمی -به منظور بازدارندگی دشمن احتمالی از حمله-، و به کار بردن جنگهای پیشدستانه برای جلوگیری از تهدیدهای احتمالی نسبت به اشغال مرزهای اسرائیل، اهمیت زیادی پیدا کند.
رهبران اسرائیل مسئله عمق استراتژیک را در مذاکرات خود برای تعیین مرزهای نهایی بین اسرائیل و فلسطین مهم در نظر میگیرند. موضوعات مورد چالش شامل قسمتهای اشغالی توسط شهرک نشینان کرانه باختری و کنترل احتمالی اسرائیل بر دره رود اردن پس از تشکیل کشور فلسطین است.
ایران
راهبرد ایران در افزایش عمق استراتژیک خود، ایجاد نایبان نظامی در سایر کشورهای جهان است. ایران توانستهاست با استفاده از حزب الله در لبنان و حماس و جهاد اسلامی در فلسطین، مهمترین دشمنش یعنی اسرائیل را در حدود ۱۷۰۰ کیلومتری مرزهای خود درگیر کند و از نزدیک شدن آن به خاکش جلوگیری نماید. درضمن ایران با ایجاد همکاریهای گستردۀ نظامی امنیتی با عراق و افغانستان، و کشورهای آمریکای لاتین، به این توان خود افزوده است.[1][2]
منابع
- Alan F. Benjamin. "Natural Geography — Modern Israel". Penn State University. Retrieved 27 January 2014.
- Lahav Harkov (26 May 2013). "Landau: 1967 lines are 'Auschwitz borders'". The Jerusalem Post. Retrieved 27 January 2014.
- Barak Ravid (2 January 2014). "Deputy foreign minister: 1967 borders are Auschwitz borders". Haaretz. Retrieved 27 January 2014.
- Robert Mackey and Elizabeth A. Harris (19 May 2011). "Israeli Settlers Reject the 'Auschwitz Borders' of 1967". New York Times. Retrieved 27 January 2014.
- "Strategic Doctrine - Israel". Federation of American Scientists. 25 May 2000. Retrieved 27 January 2014.
- "Prime Minister Yitzak Rabin Interview with Bill Boggs". YouTube. Retrieved 29 January 2014.
- Brig. Gen. (Res.) Shlomo Brom (September 2011). "Defensible Borders and Strategic Depth". The Council for Peace and Security. Retrieved 27 January 2014.