فلکسگماینشافت
فلکسگماینشافت (به آلمانی: Volksgemeinschaft) اصطلاحی در زبان آلمانی به معنای «اجتماع ملت» است.[1][2] این اصطلاح در زمان جنگ جهانی نخست و هنگامی که آلمانها برای پشتیبانی از جنگ در کشورشان تبلیغ میکردند بر سر زبانها افتاد، و از آن برای گسترش اندیشهٔ نابودی نخبهپروری و یکپارچهسازی طبقههای ازهمگسیختهٔ اجتماعی به منظور نیل به هدف ملی ای مشترک بهره گرفته میشد.[3]
در آلمان نازی
در پی انقلاب ۱۹۱۸–۱۹۱۹ که به پایان امپراتوری آلمان و آغاز جمهوری وایمار انجامید، دشمنی سختی میان بسیاری از آلمانیها و جمهوری وایمار و سوسیال دموکراتهایی که از آن پشتیبانی میکردند پدید آمد.[3] در همین هنگام ترس و واهمه دهههای ۱۹۳۰ در میانهٔ بحران اقتصادی آلمان و دیگر کشورها در آن دوران باعث بیکاری بسیاری از آلمانیها شد. این وضعیت خود باعث برآمدن و محبوبیت حزب نازی در میان کارگرانی شد که خواهان حکومتی بودند که بتواند مشکلات اقتصادی را حل کند.[4] در هنگام قدرتگیری، هیتلر قول داد که اعتماد ملی به Volk و یکپارچگی را بازگرداند و سیاستمداران رقیب خود را به گسیختن اتحاد آلمان متهم کرد.[5]

پس از رسیدن به قدرت در ۱۹۳۳، نازیها بنا بر دست یافتن به پشتیبانی عناصر مختلف جامعه کردند. در نظر ایشان، فلکسگماینشافت از دیدگاع نژادی یکپارچه و دارای طبقهبندی اجتماعی بود.[6] آنها از ایدهٔ Volk بهره گرفتند که اتحادی معنوی بر پایه نژادی خالص در میان آلمانیهای درون و حتی بیرون از کشور قائل میشد.[7][8] بر طبق دکترین خون و خاک، این اتحاد مرتبط با زمین و خاک کشور بود.[7] دلیلی بر این دکترین باور بر این بود که زمیندار و دهقان در توازن و همسازی طبیعی قرار دارند.[9] آلمانیهای آریایی که راطبه جنسی با غیرآلمانیها داشتهاند از این اجتماع ملت محروم میشدند.[10]
نازیها با این تبلیغات توانستند میان ملیگرایان و محافظهکاران هواداری پیدا کنند و خود را متحد رئیسجمهور پاول فون هیندنبورگ نشان دهند که خود قهرمان جنگ جهانی یکم بهشمار میرفت.[11] نازیها با تعطیل اعلام کردن روز جهانی کارگر همچنین خواستند میان هواداران جنبش کارگری پشتیبانی به دست بیاورند.[12] آنها تأکید میکردند که آلمان میبایست کارگران خود را ارج نهد،[13] و هیتلر چندین بار به ستایش از محسنات کار پرداخت و در فولکیشر بئوباختر نوشت که «من تنها یک شرافت میشناسم و آن کار است.»[14] به باور رژیم نازی، تنها راه جلوگیری از تکرار فاجعه ۱۹۱۸ تأمین پشتیبانی کارگران از حکومت آلمان بود.[12]
نازیها سیاستهای رفاهی که در دولتهای جمهوری وایمار آغاز شده بودند را ادامه دادند و به تشویق داوطلبان برای کمک به نیازمندانی آلمانی که «از دیدگاه نژادی استحقاق داشتند» از راه سازمان رفاه ملی ناسیونال سوسیالیستی پرداختند.[15] این سازمان فعالیتهای خیرخواهانه انجام میداد و بزرگترین سازمان خیرخواهانه آلمان نازی شد.[15] تلاشهای موفقی نیز برای کشاندن زنان طبقه متوسط به کار اجتماعی و کمک به خانوادههای پرجمعیت صورت گرفت.[16]
جستارهای وابسته
منابع
- Peter Fritzsche. Life and Death in the Third Reich. President and Fellows of Harvard College, 2008. p. 38.
- Norbert Götz. Ungleiche Geschwister: Die Konstruktion von nationalsozialistischer Volksgemeinschaft und schwedischem Volksheim. Baden-Baden: Nomos, 2001.
- Fritzsche, p. 39.
- Fritzsche. p. 41.
- Claudia Koonz, The Nazi Conscience, p 18 شابک ۰−۶۷۴−۰۱۱۷۲−۴
- "fascism". (2010). In Encyclopædia Britannica. Retrieved December 15, 2010, from Encyclopædia Britannica Online.
- "The Volk"
- Norbert Götz. "German-Speaking People and German Heritage: Nazi Germany and the Problem of Volksgemeinschaft". The Heimat Abroad: The Boundaries of Germanness. Krista O’Donnell, Renate Bridenthal, and Nancy Reagin (eds). Ann Arbor: The University of Michigan Press, 2005. 58–81.
- Robert Cecil, The Myth of the Master Race: Alfred Rosenberg and Nazi Ideology p166 شابک ۰−۳۹۶−۰۶۵۷۷−۵
- Diemut Majer, Non-Germans Under The Third Reich, p.369
- Fritzsche, p. 44–45.
- Fritzsche, p.45.
- Fritzsche, p. 46.
- Richard Grunberger, The 12-year Reich: A Social History of Nazi Germany 1933–1945), New York: NY, Holt, Rinehart and Winston, 1971, p. 47. Völkischer Beobachter, Nov. 21, 1936
- Fritzsche, p. 51.
- Richard Grunberger, The 12-Year Reich, p 46, شابک ۰−۰۳−۰۷۶۴۳۵−۱
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Volksgemeinschaft». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۲۳ ژوئیه ۲۰۲۰.