فهرست وردهای داستانهای هری پاتر
فهرست وردهای داستانهای هری پاتر ― در دنیای جادویی وردهایی هستند که جادوگران یا ساحره ها با به زبان میآورند و با کمک آنها عملیات جادویی را انجام داده یا هدایت میکنند . جادو در دنیای جادویی از خود شخص نشأت میگیرد ، اما برای هدایت آن نیاز به چوبدستی هست . اما وقتی به درجات بالاتر برسند بدون چوب دستی مى توانند جادو کنند .
توضیح درمورد انواع ورد (spell)
طلسم (spell) : بهطور کلی هر نوع ورد
چارم (charm) : طلسمهایی که رفتار را تغییر میدهند اما تغییری در ماهیت ایجاد نمیکنند. ( مثلاً وادار کردن یک آناناس به رقص روی میز، یک charm است چون تنها رفتار آن عوض شده اما ماهیت آن هنوز یک آناناس است. درحالی که تبدیل کردن یک قوری به لاکپشت، ماهیت آن را تغییر میدهد. )
جینکس (jinx) : طلسمهایی که مفهوم و سهمی جزئی از جادوی سیاه در خود دارند اما بیشتر موجب سرگرمی میشوند و آسیبی نمیرسانند. ( مثل ricto sampra که موجب به خنده افتادن فرد میشود. )
هکس (Hex) : مانند jinx ها، سهمی جزئی از جادوی سیاه دارند و موجب آسیب نمیشوند اما کمی از آنها سیاهتر هستند. ( مثل petrificus totalus که موجب خشک و بیحرکت شدن فرد میشود. )
نفرین (curse) : طلسمهایی که کاملاً جزو جادوی سیاه به حساب میآیند و اثر مضر و آسیبرسان دارند. ( مثل avada kedavra سیاه ترین طلسم که فرد را یک جا می کشد )
فهرست ورد ها (spell)
expecto patronum : ایجاد سپر محافظ
expeliarmus : خلع سلاح کردن
stupefy : بیهوش کردن طرف مقابل
(enervate : ضد طلسم stupefy)
wingardium leviosu (وینگاردیوملهویوسا)
- شناور کردن و حرکت دادن اجسام
Bomboroda maxima : برای منفجر کردن
sectum sempra : زخمی کردن بدن فرد مثل ضربات شمشیر که موجب از دست رفتن مقدار زیادی خون میشود (for enemies)
(valerna senerto :ضد طلسم sectum sempra)
expulso : خرد کردن
protgo maxima : طلسم محافظت
fianto doori : طلسم محافظت
ripplo in min miniaturr : طلسم محافظت
brakiabindo : بسته شدن شخص با طناب
( Amanspir : ضد طلسم brakiabindo)
impervius : تحت فرمان در آوردن کسی (یکی از سه موارد ممنوع که فرد بعد از استفاده محکوم به زندان ازکابان میشود)
avada kedavra : کشتن درجا بدون باقی ماندن اثر. (یکی از سه موارد ممنوع که فرد بعد از استفاده محکوم به زندان ازکابان میشود)
(crucio (cruciatus : طلسم شکنجه گر (یکی از سه موارد ممنوع که فرد بعد از استفاده محکوم به زندان ازکابان میشود)
locomoto mortis : بسته شدن پاها
lumos : روشن کردن چوبدستی
(nox : ضد طلسم lumos)
petrificus totalus : خشک و بی حرکت کردن اشخاص
alohomora : باز کردن درهای قفل
coloportus : قفل کردن در
aparecium : پدیدار کردن نوشتههای نامرئی
bubble - head charm : درست کردن یک حباب روی سر (برای نفس کشیدن زیر آب)
dissendium : باز کردن راه مخفی دهکدهٔ هاگزمید
engorgio : ایجاد کردن تَورم در بدن
ferula : ترمیم کردن استخوانها، ایجاد کردن یک آتل برای بستن دست و پا
fidelius : رازدار کردن یک شخص
four - point : تبدیل کردن چوبدستی به قطبنما
furnunculus : ایجاد جوشهای چرکین بر روی پوست
incendio : آتش زدن
mobilarbus : جابهجا کردن اشیاء
mobilicorpus : جابهجا کردن افرادی که نمیتوانند راه بروند
obliviate : پاک کردن حافظهٔ افراد
prior incantato : افسون پدیدار کردن جادوی آخر یک چوبدستی
sonorus : تقویت کردن صدا
(quietus : ضد طلسم sonorus)
reducio : کوچک کردن اشیاء.
recto sampra : موجب خنده ی شخص میشود
accio : فرا خواندن اشیاء
ralashio : برگرداندن ورد به شخص استفاده کرده از آن
reparo : تعمیر کردن وسایل
ricta sampra : قلقلک دادن افراد
ridiculus : مسخره شدن و مهار کردن بوگاردها
tarantallegra : وادار به رقص کردن پاهای حریف
finite incantatem : خنثی کردن برخی طلسمهای سیاه (مثل tarantallegra)
protego : دفع طلسم (در تمامی موارد به کار میرود)
expulso : منهدم کردن اجسام
confringo : نابود کردن اجسام
impedimenta : بازداشتن شخص مورد نظر از نزدیک شدن و حمله کردن
accio : جمعآوری اشیاء
le ji lee mans : خواندن ذهن
incarseros : طناب پیچ کردن بدن طرف مقابل
redacto : منفجر کردن جسم
diffindo : جدا کردن چیزی از چیز دیگر
portus : ایجاد کردن رمزتاز
episci : جلوگیری از خونریزی و درست کردن اعضای ورم کرده
tergeo : تمیز کردن
aguamenti : فراخواندن آب
muffliato : ایجاد کردن صدای وزوز نزدیک گوش افراد (در واقع برای به گوش نرسیدن صدای خود استفاده میشود)
levicorpus : وارونه آویزان کردن افردا از مچ پا←غیر لفظی (liberacorpus : ضد طلسم levicorpus)
langlak : چسباندن زبان فرد به سقف دهانش جهت جلوگیری از صحبت کردن
homenum revelio : برای آشکار شدن هر چه در خانه هست
geminio : درست کردن نمونهٔ بدلی از چیزی
salvio hexia ، protego totalom
cave inimicum ، repello muggletum : محافظت کردن
erecto : سرپا کردن (مثل چادر)
obscuro : چشمبند گذاشتن
uoncco : ناپدید کردن اشیاء
vipra ivanaska : از وسط آتش زدن
partis tempros : ایجاد کردن حلقه میان آتش
aristo momentom : ضربه گیری
prayery incantantem : فهمیدن طلسم پیشین
feraverto : تبدیل کردن اشیاء یا حیوانات به لیوان
ipeski : بینی را بزرگ میکند
felipendo : چرخاندن فرد در هوا
fulgari : بستن دست ها با ریسمان نورانی
deprimo : ایجاد کردن سوراخ در هر چیزی
confundo : گیج کردن شخص
defodio : ایجاد کردن برش و شکاف در چیزی
oppugno : دشمن ساخن فرد مورد نظر با موضوع، به صورتی که فرد به موضوع حمله کند
reparo : شی شکسته را ترمیم میکند