لژ بیداری
لژ بیداری اولین لژ فراماسونری منظم و با قاعده در ایران میباشد. فرمان تأسیس این لژ در ششم نوامبر ۱۹۰۷ صادر شد و به اصطلاح فراماسونها نور از پاریس به تهران آورده شد. سازمان فراماسونری ایران در نخستین دوره حیات خود چهرهای کاملاً فرانسوی داشت. اگر چه در دورههای بعد لژهایی با وابستگی، انگلیسی، آمریکایی و آلمانی نیز در ایران تشکیل شد.[1]
بخشی از نوشتارهای پیرامون |
فراماسونری |
---|
![]() |
تاریخچه و زمینههای شکلگیری
در اواخر سال ۱۹۰۶ میلادی، حدود ده نفر از فراماسونرهای ایرانی و فرانسوی عضو لژهای فرانسوی تصمیم به ایجاد لژی در تهران گرفتند. دربارهٔ تاریخ دقیق تأسیس آن، نظریات مختلفی ابراز شدهاست، اما بایگانی شرق اعظم در پاریس اعلام میدارد که یک لژ موقتی در ۱۹۰۶ میلادی در تهران تأسیس شد و در ۶ نوامبر ۱۹۰۷ از سوی شرق اعظم به رسمیت شناخته و سند شناسایی رسمی آن در ۲۱ نوامبر به تهران ارسال شد؛ که میتوان دلایل زیر را برای شکلگیری و در مرحله بعد ثبات لژ بیداری در ایران برشمرد.[2]
- وجود حکومت استبدادی و رواج اختناق در کشور که مانع بروزحرکتهای سیاسی به شکل معقول و منطقی میشد.
- رواج افکار ترقی جویانه و آزادی خواهانه در میان روشنفکرانی که با تمدن غربی آشنایی یافته بودند.
- رواج فعالیتهای سیاسی مخفی در قالب انجمنها و کمیتههای پنهانی به واسطه نبود امنیت برای فعالیتهای سیاسی و اصلاح طلبانه.
- بیتوجهی روشنفکران ایرانی به رویهٔ استعماری تمدن غرب و تلاش ایشان برای نزدیکی هر چه بیشتر به این تمدن تا حد تحلیل رفتن در آن.
- ترویج فعالیتهای ماسونی و شبه ماسونی از سوی افرادی چون میرزاملکمخان ناظمالدوله، عباسقلیخان آدمیت، و…
- سود جستن ماسونهای ایرانی از گرایش مردم ایران به اعتقادات طریقتی و تصوف با توجه به شباهتهای موجود میان آیینهای ماسونی و طریقتی که تشکیل انجمن اخوت نمونه چنین حرکتی است.
- ضعف روزافزون حکومت قاجار در آغاز قرن بیستم و کمرنگ شدن تسلط دولت بر تمام شئون جامعه.
- گسترش روزافزون نفوذ فرهنگی دولت فرانسه در تمام کشور.
- گسترش فعالیتهای کمیتهٔ جهانی یهود در ایران که همدوش با نفوذ فرهنگی فرانسه صورت میگرفت.
- رواج افکار غیردینی (لائیک): جهان وطنی و در عین حال باستان گرایانه در میان روشنفکران ایرانی که نمونه آنها را در آثار افرادی چون فتحعلی آخوندزاده و… میتوان دید.
- زیاد شدن تعداد آن دسته از ماسونهای ایرانی که در لژهای خارج از کشور به مسلک فراماسونری درآمده و به مدارج استادی رسیده بودند.
- ارائه یک هویت فرانسوی به لژ بیداری ایران به جای هویت انگلیسی که ورود به آن را برای روشنفکران ایرانی راحتتر میکرد.
- ناسالم بودن نظام ارتقاء طبقات اجتماعی در کشور، و نحوهٔ اعطای مشاغل و مناصب دولتی که موجب مِیشد افراد با طمع ملی مدارج ترقی وارد لژ بشوند تا از مزایای وابستگی به گروههای صاحب نفوذ بهرهمندگردند.[3]
نفوذ لژ بیداری در دولت
لژ بیداری ایران در بسیاری از دستگاههای دولتی کشور از نفوذ و قدرت عمل بالایی برخوردار بودهاست. بسیاری از رؤسای دولت در این لژ عضو بودهاند و وزارتخانههای متعددی زیر نظر وزرای ماسون اداره شدهاست.[4]
اعضاء کرسی اولیه لژ بیداری
- دکتر رومبو… رئیس کل
- دکتر امیر خان امیراعلم ناظم دوم
- حسین شکوه… ناظم اول
- ذکاءالملک... خطیب
۵-رضاقلیخان هدایت منشی[5]
منابع
- لژ بیداری ایران
- بزرگمهدی، مجید، «لژ بیداری ایران»، فصلنامه مطالعات تاریخی، سال دوم، شماره ششم، بهار، ۱۳۸۴، ص ۲۳۶.
- [۲]. شاه آبادی، حمیدرضا، تاریخ آغازین فراماسونری در ایران، تهران، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸، ج ۱، ص ۲۴۰.
- شاه آبادی، حمیدرضا، تاریخ آغازین فراماسونری در ایران، تهران، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸، ج ۱، ص ۳۰۳.
- فراموشخامه و فراماسونری در ایران٫اسماعیل رائین ٫ ۱۳۵۷ ٫ امیرکبیر ٫ جلد دوم٫صفحه ۴۷ الی ۱۴۷