محمدعلی مکرم اصفهانی
محمدعلی مُکَرَّم حبیب آبادی (۱۸۸۶-۱۹۶۴) شاعر هجوسرای ایرانی بود که شعرهای خود را با لهجهٔ اصفهانی در روزنامهٔ صدای اصفهان چاپ میکرد.[1] «او با طنز خاص خود برای بیداری میکوشید و به جنگ خرافات میرفت.»[1] معروفترین شعرش «هارون ولات» نام دارد که برگرفته از شایعهای خرافی عامیانه بوده است.[1]
بیا طرح فریب زمان بر اندازیم | برون ز دایره یک طرح دیگر اندازیم | |
ز موج حادثه بیرون بریم کشتی عمر | بساحلی برسانیم و لنگر اندازیم | |
زممکنات فراتر نهیم پای ثبات | که دست عجز بدامان داور اندازیم | |
ز بسکه راه دراز است و منتهایش دور | در آن میانه اقامت بمحشراندازیم | |
جهان براحت جان جای آرمیدن نیست | برای جسم بباید که بستر اندازیم | |
بمنزل آنکه رسد زود از سبکباری است | بدوش خود ز چه بار گران در اندازیم | |
چرا بخود غم بیهوده ره دهیم مدام | چرا همیشه کدورت بخاطر اندازیم... | |
...رواست گفته مکرم بریم در اقطار | که تا شکست ببازار شکر اندازیم |
محمدعلی مکرّم اصفهانی | |
---|---|
زادهٔ | ۱۸۸۶ حبیب آباد برخوار |
درگذشت | ۱۹۶۴ اصفهان مدفون در تخت فولاد (تکیه آقا سید محمد لطیف خواجویی) |
ملیت | ![]() |
دیگر نامها | محمد علی مکرم حبیب آبادی |
پیشه | شاعر ، روزنامه نگار ، وکیل دادگستری ، مشروطه خواه |
شناختهشده برای | نوگرایی و هجوسرایی |
آثار | مثنوی فتح المجاهدین ، دیوان شعر |
یا هارون ولات معجزه را گر و گورش کون | خشت لحد ملا نصیر را آجرش کون | |
آن بز که به پا قلعه بسی معجزهها کرد | یا هارون ولات اون بزی چی را شترش کون | |
صد بار قر تخم حلال از تو شفا یافت | یک بار تو یک تخم حرومی را قرش کون | |
هر کس به رواق تو زند لاس به زنها | یا هارون ولات چردا برم بی چچرش کون | |
هر زن که به اطراف ضریحت به طواف است | از پنجره یک مشت نخوچی پری چادرش کون | |
آرند مریضی به پناهت که کند قی | یا هارون ولات رحم تو بر عروعرش کون | |
هر کس که بود دزد بده ره به پناهت | در خوردن اموال خلایق ننرش کون | |
چون بره نذری ز برای تو بیارند | کن قسمت سادات و بشب جنده خورش کون | |
هر کس که کند سجده به دور حرم تو | یا هارون ولات شمع گچی در دبرش کون | |
در خارجه تکمیل معادن عجبی نیست | این رودخونه یک معدن ریگ است تو درش کون | |
بر گنبد تو صدر کند این همه تعظیم | اعلانی بچسبان و خلیفه پا درش کون | |
گر حاکم این شهر سر از حکم تو پیچد | از شورش و از معجزه کردن پا برش کون | |
خادم چو بریزد کپ می را به پیاله | با خادم زن قحبه بفرما که پرش کون | |
حیف است رواقت نشود آیینه کاری | آنجا حاجی الماس مارا شیشه برش کون | |
ای آنکه کنی نذر به آمرزش اموات | نذری پی تعمیر کنار باب و کرش کون |
منابع
پیوند به بیرون
![]() |
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به محمدعلی مکرم اصفهانی در ویکیگفتاورد موجود است. |
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.