مطالعات ترجمه
در یک تعریف کلی، مطالعاتِ ترجمه (به انگلیسی Translation Studies)، یک حوزه میانرشتهای شاملِ عناصری از علوم اجتماعی، علوم انسانی، مطالعات ادبی و مطالعات فرهنگی است که به مطالعه نظاممند نظریه، توصیف و کاربرد ترجمه کتبی، شفاهی، دیداری-شنیداری و ماشینی میپردازد. این رشته در سال ۱۹۷۲ توسط جیمز هلمز در مقام رشتهای مستقل معرفی شد و اکنون، در بیش از ۷۰ کشور و ۲۰۰ دانشگاهِ جهان تدریس میشود.
مقدمه
ترجمه از روزگاران کهن تا به امروز همواره همراه سخنوران زبانها بوده و پابهپای جوامع بشری حرکت کرده است. اما مطالعهٔ نظاممند ترجمه با تکیه بر معرفتشناسی علمی جریان نوپایی است که عمدتاً از دهه پنجاه میلادی و در محافل دانشگاهی مغربزمین شروع گردیده است. این جریان از دهه هفتاد میلادی تحت عنوان مطالعات ترجمه به عنوان رشتهای مستقل معرفی شد و تا به امروز پیوستها و گسستهای متعددی را منجر شده که هر یک پرتوی بر امر نظریهپردازی ترجمه و شناخت آن افکنده است. البته نظریهپردازی-در معنای عام- دربارهٔ ترجمه همواره در طول تاریخ صورت گرفته و مترجمان خود در مقدمهها و نوشتههایشان دربارهٔ شیوهٔ ترجمه و جوانب مختلف آن مطلب نوشتهاند. با این حال، بررسی علمی پدیدهٔ ترجمه در قالب یک رشتهٔ دانشگاهی بهطور جدی تنها تحت عنوان مطالعات ترجمه موضوعیت یافته است.
تاریخچۀ پیدایش مطالعات ترجمه
نخستین جرقههای مطالعۀ نظاممند ترجمه در دهه پنجاه میلادی و با کتاب ژانپل وینه و داربلنه (۱۹۵۸)[1] زده شد که بر پایه رویکرد مقابلهای دو زبان فرانسوی و انگلیسی استوار بود. در سال ۱۹۵۹، رومن یاکوبسن در مقالۀ خود تحت عنوان «پیرامون جنبههای زبانشناختی ترجمه»[2] به گونههای مختلف ترجمه پرداخت که در گسترش مفهوم ترجمه بسیار مؤثر واقع شد. در دهه شصت میلادی، یوجین نایدا و جی. سی. کتفورد با تکیه بر آموزههای زبانشناسی نظریههای ترجمه خود را ارائه کردند. اغلب آثار منتشره در آن سالها حول محور مفهوم تعادل (equivalence) متمرکز بود که خود این امر هم تا حدی تحت تأثیر رویکرد زبانشناسی و پروژههای ترجمۀ ماشینی بود که در دوران پس از جنگ جهانی دوم به جدیت پیگیری میشد. این شرایط در کنار دورههای تربیت مترجم که عمدتاً در سایه گروههای زبانشناسی و آموزش زبان شروع شده بود، این باور را ایجاد کرد که بررسی ترجمه و مطالعۀ آن صرفاً فرایندی زبانشناختی است ولی نفی این باور تنها به چند سال زمان نیاز داشت.
با ورود به دهۀ هفتاد میلادی رویکردهای نظری و معرفتشناختی مهمی مطرح شد که هر یک به نوبۀ خود استخوانبندی مطالعات ترجمه را شکل دادند. در سال ۱۹۷۲، گردهمایی بینالمللی زبانشناسی کاربردی در کپنهاگ برگزار شد که یکی از بخشهای آن به ترجمه اختصاص داشت. در این محفل، جیمز هولمز نسخۀ اولیه از مقالۀ خود با عنوان «نام و ماهیت مطالعات ترجمه»[3] را ارائه کرد. هولمز در این ارائه به شاخههای مختلف دانشی که خود آن را مطالعات ترجمه نامیده بود، پرداخت و در مقام یک رشتۀ مستقل دانشگاهی از آن دفاع کرد. جدا از این ارائۀ شفاهی، مقالۀ هولمز تا سالها پس از آن نتوانست به صورت کتبی چاپ و در اختیار علاقهمندان قرار گیرد؛ البته، نسخۀ پیش-از-انتشار این مقاله در سال ۱۹۷۲ در دسترس قرار گرفت[4] و ترجمۀ مقاله به زبان هلندی نیز در ۱۹۷۷ موجود بود ولی هیچ یک نتوانست به اشاعۀ آرای هولمز در سطح بینالمللی کمک کند. این مقالۀ کلیدی سرانجام در سال ۱۹۸۷ به اهتمام گیدن توری چاپ شد[5] و نیز در سال ۱۹۸۸ در مجموعۀ مقالات هولمز گنجانده شد[6] و بهطور جدی بهعنوان نقشۀ راه مطالعات ترجمه مورد توجه قرار گرفت.
نظریۀ اسکوپوس (هدفمندی ترجمه) نیز در دهه هفتاد توسط هنس ورمیر مطرح شد و دیدگاه جدیدی از فرایند ترجمه و نقش مترجم بهدست داد که متفاوت از رویکردهای زبانشناختی بود. همچنین، فعالیتهای ایتمار اون-زوهر که عمدتاً از دهه هفتاد شروع شده و با نظریۀ نظام چندگانۀ ادبی (literary polysystem theory) به کمال رسیده بود، در مسیر شکلگیری مطالعات ترجمه و عبور از چارچوبهای زبانشناسی در بررسی ترجمه نقش مهمی ایفا کرد. در سال ۱۹۷۶ کنفرانس ترجمه و ادبیات در شهر لووِن بلژیک برگزار شد که در آن چهرههای مطرحی از جمله هولمز، توری، لفوور، اون-زوهر شرکت داشتند. مقالات این کنفرانس توسط هولمز و همکاران (۱۹۷۸)[7] گردآوری و منتشر شد. در کنفرانس لوون، شرکتکنندگان یکصدا در پی تعریف خط مشی مطالعات ترجمه بهعنوان رشتهای مستقل برآمدند و بر اهمیت آن در مطالعات تطبیقی ادبیات تأکید کردند. نیز آنان در جستوجوی نظام معرفتی کامل و روشمندی بودند تا بتوان ترجمه ادبی را در جوانب مختلف آن بررسی کرد؛ چارچوبی که نمیتوانست محدود به بررسی متنی و زبانی باشد و ملزم به تبیین بافت فرازبانی نیز بود. در واپسین سالهای دهه هفتاد و طی دهه هشتاد میلادی، گیدن توری مطالعات خود پیرامون ترجمۀ ادبی و هنجارهای ترجمانی را تکمیل کرده بود و هماو بود که با قاطعیت هرچه بیشتر از مطالعات ترجمه به عنوان علمی تجربی-توصیفی سخن گفت و شاخۀ مطالعات توصیفی ترجمه را که توسط هولمز مطرح شده بود، بسط داد.
در نتیجۀ این تحولات، بسیاری از اندیشمندان علاوه بر تحلیل مسائل زبانی و بررسی ترجمه در سطح متن، توجه ویژهای به نقش ترجمه، بهویژه ترجمه ادبی، در نظام جامعه، فرهنگ و تاریخ ملل کردند و دیدگاهی نو در بررسی ترجمه مطرح شد که بیش از آنکه موطوف به زبانشناسی باشد، وامدار جامعهشناسی، مطالعات فرهنگی و مطالعات ادبی بود. تأکید بر روششناسی علمی نیز توانست بار معرفتشناختی مطالعات ترجمه را وزینتر سازد. اندیشه زعمای این دیدگاه در مجموعه مقالات گردآوریشده توسط هرمانز در سال ۱۹۸۵ مجدداً مطرح و بازتعریف شد[8] که بعدها از آن به «مکتب دستکاری»[9] یاد کردند. این حرکت در دهه نود با آثار سوزان بسنت و اندره لفور و در قالب «چرخش فرهنگی»[10] تجلی پیدا کرد و به بلوغ نظری قابلقبولی رسید تا تبدیل به یکی از جریانهای نظری کلان در مطالعات ترجمه شود.
در کنار تحولات نظری، ذات پدیدۀ ترجمه نیز در حال دگرگونی بود. نیاز به مترجمان حرفهای و در نتیجه دورههای تربیت مترجم که در نیمه دوم قرن بیستم بر تعداد آن افزوده میشد، بیش از گذشته نیازمند رشتهای مستقل بود. مجموعه این تحولات موجب به رسمیت شناختهشدن مطالعات ترجمه به عنوان رشتهای مستقل گردید. در همین راستا، کوششهایی، هر چند اندک، آغاز شد که هدفشان رهاسازی مطالعات ترجمه از سیطره دپارتمانهای زبانشناسی و آموزش زبان بود. به تدریج ناشران حرفهای به نشر آثار این حوزه علاقه نشان دادند و مجلات علمی تخصصی توسط نظریهپردازان مطرح مطالعات ترجمه تأسیس شد که در استقلال این رشته نقش بسزایی داشتند. گرچه استقلال رشته در سطح نهاد دانشگاه و علم به جدیت پیگیری میشد ولی اندیشمندان مطالعات ترجمه همچنان به دنبال برقراری ارتباط با سایر حوزهها و بدهوبستان علمی بودند.
از اواخر دهه نود نیز بسیاری از اهالی باسابقه مطالعات ترجمه در کنار نظریهپردازان تازهکار به تفکر و بازاندیشی در مفهوم ترجمه، متن و مترجم پرداختهاند و با الهام از تفکر پساساختارگرا و پسانوگرا دیدگاههای نوینی را ارائه کردهاند. ماهیت خود رشته که توسط هولمز شرح داده شده بود امروزه مورد بازنگری قرار گرفته و برخی از نظریهپردازان، مطالعات ترجمه را در مقام یک میانرشته[11] و حتی فرارشته[12] تعریف کردهاند. چنین بازنگری معرفتشناختی در عمق مطالعات ترجمه موجب شکلگیری جریانی به نام پسامطالعات ترجمه شده که نه به معنای پایان مطالعات ترجمه بلکه به معنای رستاخیزی دیگر است و از منظر هستیشناختی و معرفتشناختی دیدگاهی جدید در این حوزۀ علمی قلمداد میشود.
عنوان و نامگذاری
در شروع نیمۀ دوم قرن بیستم و با آغاز نظریهپردازی نوین دربارۀ ترجمه و سخن از رشتهای مستقل، عناوین متعددی برای این رشته پیشنهاد شد. برای مثال، در سال ۱۹۶۴، نایدا در کتاب «به سوی علم ترجمه کردن»[13] از عبارت science of translating برای اشاره به بخشی از تحقیقات ترجمه استفاده کرد که بعدها نویسندگان متعددی به پیروی از عنوان کتاب نایدا عبارت «علم ترجمه»[14] برای کل رشته بهکار بردند. چند سال بعد، translatology عنوان دیگری بود که نخست توسط راجر گافین در سال ۱۹۷۱ پیشنهاد شد[15] و برخی از نویسندگان در طی دهه هفتاد میلادی آن را به کار میبردند. در هرصورت، هیچ یک از این عناوین نتوانست اقبال جامعۀ علمی را برانگیزد و دیری نپایید که اصطلاح پیشنهادی هولمز یعنی همان translation studies بهطور فراگیر جایگزین سایر عبارات و عناوین شد و تا به امروز نیز بهرسمیت شناخته شده است.
در زبان فارسی، لطفالله یارمحمدی در سال ۱۳۶۴ شمسی عبارت «ترجمهشناسی» را بهکار برد[16] که معادل فارسی translatology قلمداد میشود. در سال ۱۳۷۰ شمسی، محمدرضا هاشمی در ترجمهای از مقالۀ هولمز که در نخستین شمارۀ فصلنامۀ مترجم چاپ شد[17]، برای نخستین بار از لفظ «مطالعات ترجمه» بهعنوان معادل translation studies استفاده کرد. علاوه بر وی، کاظم لطفیپور ساعدی در کتاب «درآمدی بر اصول و روش ترجمه»[18] که نخست در سال ۱۳۷۱ شمسی چاپ شد، عبارت «مطالعات ترجمه» را بهکار برد. البته، ظاهراً دستنوشته این کتاب در سال ۱۳۶۷ تحویل نشر دانشگاهی شده بود.[19]
گرچه اکثریت جامعۀ علمی بینالمللی عنوان «مطالعات ترجمه» را پذیرفتهاند، ولی عناوین گاه متفاوت و گاه مشابه، بهویژه در نامگذاری دورههای دانشگاهی، به چشم میخورد. از آن جملهاند: مطالعات ترجمۀ کتبی و شفاهی ( به انگلیسی Translation and Interpreting Studies) و مطالعات ترجمۀ شفاهی (به انگلیسی Interpreting Studies). به اعتقاد برخی عبارت «مطالعات ترجمه» شامل انواع ترجمه از جمله شفاهی و کتبی است و ترجیح برخی دیگر استفاده جداگانه یا توأمان دو واژۀ translation و interpreting است. همچنین، مطالعات ترجمۀ دیداری-شنیداری (به انگلیسی Audio-Visual Translation Studies) عنوانیست که اخیراً و در نتیجۀ گسترش حوزۀ پژوهشی ترجمه مورد توجه آن دست از گروههای آموزشی و پوژهشی شده که بر بررسی ترجمۀ رسانههای سمعی و بصری متمرکز هستند. در هر صورت، سیاستهای کلان آموزشی هر کشور، دانشگاه یا گروه علمی در کنار سنت علمی رایج در انتخاب عنوان تأثیرگذار بودهاند. در سالهای اخیر، در نتیجۀ گسترش حوزۀ پژوهشی ترجمه، برخی از اندیشمندان و سیاستگذاران این رشته در ایران سه زیرمجموعۀ ترجمۀ کتبی، ترجمۀ شفاهی و ترجمۀ دیداری-شنیداری را پیشنهاد دادهاند.
در ایران نیز همانند اغلب نقاط جهان، این رشته در ارتباط با زبان انگلیسی تأسیس شده که اخیراً برخی از دانشگاهها به مطالعۀ ترجمه از و به سایر زبانها توجه داشتهاند. در نظام دانشگاهی ایران، از عبارت «مترجمی زبان (انگلیسی)» برای دورههای کارشناسی و کارشناسی ارشد استفاده میشود. البته، در برنامه بازنگریشده این رشته در سطح کارشناسی که مصوب وزارت علوم است، عنوان فارسی «مترجمی زبان انگلیسی» و عنوان انگلیسی English Translator Training[20] برای دورۀ کارشناسی بهطور رسمی تصویب شده است. در سطح دکتری نیز عنوان «ترجمه» مورد استفاده وزارت علوم و دانشگاههای تابع آن است که خود انتقاداتی را از سوی اندیشمندان ایرانی این رشته دربرداشته است. بههرحال، گویا «مطالعات ترجمه» عنوان مناسبتری برای دورههای ارشد و دکتری میباشد که با تحولات این رشته در سطح جهان نیز همگام است.
نقشه یا طرح مطالعات ترجمه
جیمز هولمز نخستین فردی بود که از رشتهای مستقل به نام مطالعات ترجمه سخن گفت. مقالۀ وی با عنوان «نام و ماهیت مطالعات ترجمه» گام مهمی بود که براساس آن شالودۀ معرفتشناختی رشتهای مستقل بهنام مطالعات ترجمه استوار گشت. وی در این مقاله با اعراض از رویکردهای زبانشناختی، بررسی زبانی پدیدۀ ترجمه را ناکافی دانست و با عنایت به پیچیدگیهای ترجمه، خواستار نظام معرفتی مستقلی شد که بررسی همهجانبۀ ترجمه را فراهم سازد. هماو بود که در مقالۀ خود، از لفظ Translation Studies استفاده کرد و دایرۀ شمول و ساختار معرفتی رشته را نیز شرح داد که بعدها به نقشه یا طرح مطالعات ترجمه معروف شد. این طرح تا به امروز سرلوحۀ بسیاری از نظریهپردازان قرار گرفته و در شناخت مطالعات ترجمه بسیار راهگشا بوده است. طبق این طرح، مطالعات ترجمه به سه شاخۀ اصلی مطالعات توصیفی، نظری و کاربردی تقسیم میشود–مطالعات توصیفی و نظری درواقع دو زیرشاخۀ مطالعات محض هستند–که هر یک، در عین استقلال موضوعی، در ارتباط با دیگر شاخهها قرار داشته و همدیگر را تغذیه میکنند
مطالعات محض ترجمه
هولمز مطالعات ترجمه را رشتهای تجربی دانست و با پیروی از آراء کارل گوستاو همپل، فیلسوف علم، دو هدف را برای آن متصور شد:
۱. توصیف پدیدۀ مدنظر در جهان پیرامون؛
۲. تعیین اصول مشخص بهمنظور تبیین و پیشبینی آن پدیده.
هولمز در تقسیمبندی خود دو حوزۀ مطالعات محض و کاربردی ترجمه را تفکیک کرد. مطالعات محض ترجمه[21] دو هدف را دنبال میکند: توصیف پدیدۀ ترجمه آنگونه که در جهان پیرامون ما نمایان است و تعیین اصول مشخص بهمنظور تبیین و پیشبینی آن. مطالعات محض خود به دو شاخۀ مطالعات توصیفی ترجمه و مطالعات نظری ترجمه تقسیم میشود که هر یک بهنوبۀ خود در پی تحقق دو هدف مزبور برمیآیند.
مطالعات توصیفی ترجمه
مطالعات توصیفی ترجمه[22] شامل سه زیرشاخۀ مطالعات محصولمدار، مطالعات کارکردمدار و مطالعات فرایندمدار است.
مطالعات توصیفی محصولمدار ترجمه
مطالعات توصیفی محصولمدار ترجمه[23] اساساً به توصیف محصول ترجمه یا همان اثر ترجمهشده میپردازد و در مراحل بعدی به توصیف و تحلیل تطبیقی ترجمهها نیز توجه دارد. پژوهشهای تطبیقی بررسی ترجمههای یک متن در یک زبان یا چند زبان را شامل میشوند. یافتههای این دست از مطالعات امکان بررسی گروههای بزرگتری از آثار ترجمهشده را فراهم میسازند که در بافت زبانی، تاریخی یا گفتمانی خاص تولید شدهاند. یکی از اهداف والای مطالعات توصیفی محصولمدار تهیۀ تاریخ عمومی متون ترجمهشده میتواند باشد.
مطالعات توصیفی کارکردمدار ترجمه
مطالعات توصیفی کارکردمدار ترجمه[24] به توصیف کارکرد آثار ترجمهشده در جوامع و فرهنگها میپردازد؛ در واقع، بر بررسی بافت متمرکز است و نه خود متن. چه متونی در محدودۀ زمانی و مکانی خاص برای ترجمه انتخاب شدهاند و چه تأثیری بر جوامع میزبان داشتهاند از پرسشهای کلیدی در مطالعات کارکردمدار هستند. از آنجا که این حوزه نقطۀ اشتراکیست بین مطالعات ترجمه و جامعهشناسی، در صورت اهمیت بیشتر به این دست از مطالعات میتوان شاهد شکوفایی جامعهشناسی ترجمه[25] یا همان مطالعات جامعهشناختی ترجمه[26] بود. این مهم پس از هولمز و در سایۀ تلاش خیل عظیمی از نظریهپردازان محقق شد تا اینکه در سال ۲۰۰۷ میکلا وولف[27] از «چرخش جامعهشناختی»[28] در مطالعات ترجمه سخن بهمیان آورد که از نظر گستره و نظام معرفتشناختی بسیار فراتر از پیشنهاد اولیۀ هولمز است.
مطالعات توصیفی فرایندمدار ترجمه
مطالعات توصیفی فرایندمدار ترجمه[29] به خود عمل ترجمهکردن توجه دارد و به دنبال کشف فرایندی است که در ذهن مترجم به هنگام ترجمه میگذرد. با توجه به دشواری دسترسی به اطلاعات ذهنی افراد، تنها تعداد اندکی از این دست از پژوهشها در محیطهای آزمایشگاهی صورت گرفته است (در زمان نگارش مقاله توسط هولمز). هولمز معتقد بود با بذل توجه کافی و وافی، این حوزه میتواند تحت عنوان روانشناسی ترجمه[30] یا مطالعات روانشناختی ترجمه[31] قد اعلم کند.
مطالعات نظری ترجمه
مطالعات نظری ترجمه[32] زیرشاخۀ دیگری از مطالعات محض ترجمه است و همانگونه که از نام آن برمیآید، تلاشیست در جهت تدوین رویکردها، چارچوبها و مدلهای نظری برای تبیین و پیشبینی پدیدههای ترجمهای. در این راستا، مطالعات نظری از یافتههای مطالعات توصیفی و نیز سایر حوزهها و رشتههای علمی بهره میجوید. نظریههای عمومی ترجمه و نظریههای محدود ترجمه دو زیرشاخۀ مطالعات نظری هستند.
نظریههای عمومی ترجمه
به اعتقاد هولمز، والاترین هدف نظریهپرداز ترجمه تدوین نظریهای جامع و مانع است که با توجه به تعاریف ایجابی و سلبی از ترجمه بتواند در عرصۀ تبیین و پیشبینی موفق ظاهر شود؛ چنین نظریهای را میتوان از نظریههای عمومی ترجمه[33] قلمداد کرد که لاجرم صوری و بسیار پیچیده خواهد بود. هولمز با نقادی از نظریههای زمان خود معتقد بود اغلب تلاشهای نظریهپردازان در ذیل نظریههای محدود ترجمه قرار میگیرد.
نظریههای محدود ترجمه
در طرح هولمز، نظریههای محدود ترجمه[34] به شش گونۀ اصلی تقسیم شده که هر یک توسط عاملی محدود میشوند و بر آن متمرکز هستند. البته، هولمز بهدرستی اشاره میکند که امکان محدودسازی یک نظریه توسط چند عامل نیز وجود دارد.
۱. نظریههای محدود به نوع[35]: محدود به نوع یا رسانه ترجمه. خود به ترجمۀ انسانی، ماشینی یا انسانی-ماشینی تقسیم میشود. برای ترجمۀ انسانی میتوان دو نوع/رسانه کتبی و شفاهی را متصور بود.
۲. نظریههای محدود به ناحیه[36]: محدود به ترجمه در و بین زبانها و فرهنگهای خاص. هولمز حالتهای متعددی را برای آن متصور است. مثالهای زیر در شرح حالتهای مدنظر هولمز پرداخته شدهاند:
- نظریهای برای ترجمه بین زبان فارسی و زبان انگلیسی (محدود به جفت زبان)
- نظریهای برای ترجمه در زبانهای ایرانی (محدود به تکگروه زبانی)
- نظریهای برای ترجمه بین زبانهای ایرانی و لاتینی (محدود به جفتگروه زبانی)
- نظریهای برای ترجمه در فرهنگ ایرانی (محدود به یک فرهنگ)
- نظریهای برای ترجمه بین فرهنگ ایرانی و عربی (محدود به جفت فرهنگ)
- نظریهای برای ترجمه در فرهنگهای آسیای شرقی (محدود به تکگروه فرهنگی)
- نظریهای برای ترجمه بین فرهنگهای آسیای شرقی و اروپایی (محدود به جفتگروه فرهنگی)
۳. نظریههای محدود به مرتبه دستوری[37]: محدود به ترجمه در سطح مرتبههای دستوری خاص مانند کلمه، گروه کلمات، جمله یا متن.
۴. نظریههای محدود به نوع متن[38]: محدود به ترجمۀ نوع خاصی از متون مانند متون ادبی، مذهبی یا علمی.
۵. نظریههای محدود به زمان[39]: محدود به ترجمۀ متون قدیم یا جدید.
۶. نظریههای محدود به مسئله[40]: محدود به یک یا چند مسئله ترجمهای؛ برای مثال، نظریههای پیرامون مفهوم «تعادل» یا پیرامون ترجمۀ استعاره.
مطالعات کاربردی ترجمه
مطالعات کاربردی ترجمه[41] که به مسائل عملی ترجمه میپردازد، به چندین زیرشاخه تقسیم میشود.
تربیت مترجم
تربیت مترجم[42] در مراکز دانشگاهی و علمی برقرار است و برخلاف آموزش ترجمه در یادگیری زبان که هدف تقویت زبان را در پیش دارد، بر تربیت مترجمان حرفهای برای مرتفع نمودن نیاز جوامع استوار است. در برنامههای تربیت مترجم موضوعاتی مانند روش تدریس، آزمونسازی و تدوین برنامههای درسی جایگاه ویژهای دارند.
ابزارهای کمکترجمه
ابزارهای کمکترجمه[43] در دورههای تربیت مترجم و در فرایند انجام ترجمه توسط مترجمان بسیار کارآیی دارند و شامل دو گروه عمدۀ ابزارهای واژهنگاری و اصطلاحشناسی و دستورهای زبان میشود. هولمز تأکید دارد که این موضوعات علیرغم اینکه در سایر حوزهها تا حدی پی گرفته شدهاند، باید با تمرکز بر ترجمه تهیه شوند و از این رو در طرح مطالعات ترجمه جایگاه ویژهای دارند.
سیاستگذاری ترجمه
در پرتوی سیاستگذاری ترجمه[44] یا تعیین خطیمشی ترجمه نظریهپرداز و ترجمهپژوه در مقام مشاور ظاهر شده و بهطور کلی پیرامون جایگاه ترجمه و مترجمان در جامعه به ارائۀ پیشنهادها و آراء خود میپردازد. تصمیمگیری در گزینش آثار برای ترجمه، جایگاه اقتصادی و اجتماعی مترجمان و حتی نقش ترجمه در یادگیری زبانهای خارجی از موضوعاتی هستند که در ذیل سیاستگذاری ترجمه قرار میگیرند.
نقد ترجمه
نقد ترجمه[45] نیازمند رویکردهایی است که در مطالعات ترجمه ساخته و پرداخته شده باشند و تا حد امکان ارزیابی عینیتری از ترجمهها ارائه کنند. در این راستا، رابطۀ بین منتقد ترجمه و نظریهپرداز ترجمه میتواند کارساز باشد.
هولمز در انتهای مقالۀ خود به دو حوزۀ دیگر نیز اشاره میکند که عناصر جداییناپذیر هر سه شاخۀ توصیفی، نظری و کاربردی هستند: مطالعات تاریخی و روششناسی یا فرانظریه[46]. مطالعات تاریخی در این کاربرد به تاریخ مطالعات ترجمه معطوف است و به موضوعاتی مانند تاریخ نظریههای ترجمه، تاریخ مطالعات توصیفی، تاریخ تربیت مترجم، تاریخ تدریس ترجمه و غیره توجه دارد. روششناسی یا فرانظریه نیز به واکاوی دربارۀ روشها و مدلهای پژوهش در سه شاخۀ اصلی و حتی به موضوعات کلان مانند دایرۀ شمول رشته و متعلقات آن میپردازد.
شایان ذکر است که بعد از هولمز، این طرح کمابیش مورد بازنگری قرار گرفته و بسیاری از نویسندگان زیرشاخههای دیگری را اضافه کرده و حتی برخی طرحهای دیگری را نیز پرداختهاند. بااینحال، نقشه یا طرح مطالعات ترجمه هولمز بهعنوان نقطۀ آغازین در بنیادگذاری معرفتشناختی مطالعات ترجمه مورد قبول واقع شده و مفصلبندی عمده آثار پژوهشی در مطالعات ترجمه براساس آن شکل گرفته است.
پانویس
- Vinay, J.-P., & Darbelnet, J. (1958). Stylistique comparée du français et de l'anglais: Méthode de traduction. Didier
- Jakobson, R. (1959). On linguistic aspects of translation. In R. A. Brower (Ed.), On translation (pp. 232–239). Harvard University Press
- The name and nature of translation studies
- Holmes, J. S. (1972). The name and nature of translation studies. Translation Studies Section, Department of General Literary Studies, University of Amsterdam
- Holmes, J. S. (1987). The name and nature of translation studies. In G. Toury (Ed.), Translation across cultures (pp. 9–24). Bahri Publications
- Holmes, J. S. (1988). The name and nature of translation studies. In R. Broeck (Ed.), Translated! Papers on literary translation and translation studies (pp. 67–80). Rodopi
- Holmes, J. S., Lambert, J., & Van den Broeck, R. (Eds.). (1978). Literature and translation: New perspectives in literary studies. Acco
- Hermans, T. (Ed.). (1985). The manipulation of literature: Studies in literary translation. Croom Helm
- The Manipulation School
- The cultural turn
- Interdiscipline
- Transdiscipline
- Nida, E. (1964). Toward a science of translating: With special reference to principles and procedures involved in Bible translating. Brill
- Science of Translation
- Goffin, R. (1971). Pour une formation universitaire 'sui generis' du traducteur: Reflexions sur certain aspects methodologiques et sur la recherche scientifique dans le domaine de la traduction. Meta, 16(1-2), 57–68
- یارمحمدی، لطفالله (۱۳۶۴). مبانی نظری ترجمه و پژوهش و آموزش آن در دانشگاه. مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز، ۱(۱)
- هولمز، جیمز (۱۳۷۰). نام و موضوع معرفتی حوزه تحقیقات ترجمه (ترجمۀ محمدرضا هاشمی). فصلنامه مترجم، ۱(۱)، ۵–۱۴
- لطفیپور ساعدی، کاظم (۱۳۷۱). درآمدی بر اصول و روش ترجمه. نشر دانشگاهی
- IranianTranslationStudies برگرفته از کانال ایرانی مطالعات ترجمه در پیامرسان تلگرام با ایدی
- تربیت مترجم زبان انگلیسی
- Pure Translation Studies
- Descriptive Translation Studies (DTS)
- Product-oriented DTS
- Function-oriented DTS
- Translation Sociology
- Socio-translation Studies
- Wolf, M. (2007). Introduction: The emergence of a sociology of translation. In M. Wolf, & A. Fukari (Eds.), Constructing a sociology of translation (pp. 1–36). John Benjamins
- The sociological turn
- Process-oriented DTS
- Translation Psychology
- Psycho-translation Studies
- Theoretical Translation Studies
- General Theories of Translation
- Partial Theories of Translation
- Medium-restricted Theories
- Area-restricted Theories
- Rank-restricted Theories
- Text-type (or Discourse-type) restricted Theories
- Time-restricted Theories
- Problem-restricted Theories
- Applied Translation Studies
- Translator Training
- Translation Aids
- Translation Policy
- Translation Criticism
- Methodological or Meta-theoretical