نبردهای کاواناکاجیما
نبردهای کاواناکاجیما، تاکدا شینگن پس از نبرد سزاوا دیگر رقیبان را نیز یکی پس از دیگری از سر راه برداشت تا نوبت به دیگر خدایگان نبرد در تاریخ ژاپن، یعنی اوئسوگی کنشین، امیر ولایت اچیگو رسید. نبردهای این دو مبدل به یک افسانهٔ هیجان انگیز شدهاست. هر چند که در این ۵ نبرد حماسی، پیروزی از آن شینگن بود، اما هیچیک از این دو خدایگان نبرد، توان قطعی یا شاید عزم جزم و جدی برای ریشه کن ساختن دیگری را نداشت تا اینکه هر دو به مرگ زودهنگام درافتادند و از نبرد ششم برآسودند. اگر قرار بود کسی ژاپن را متحد سازد، ابتدا شینگن بود و سپس کنشین، اما این هر دو خدایگان نبرد در تاریخ ژاپن، به مرگ نابهنگام درگذشتند و اتحاد ژاپن، نصیب کسانی شد که هیچ یا چندان امیدی به آنان نمیرفت. نبردهای پنجگانهٔ ببر کای و اژدهای اِچیکو، فصل مفصلی از تاریخ حماسی ژاپن و جهان را به خود اختصاص داده، به ویژه نبرد اصلی آنان، یعنی نبرد چهارم کاواناکاجیما در سال ۱۵۶۱ میلادی که دربارهاش فیلمها و سریالها ساختهاند، داستانها نوشتهاند، نگارهها کشیدهاند، تندیسها برپاداشتهاند و بناهای یادبود ساختهاند و آوازهٔ این نبرد در جهان منتشر شده و جوهرهٔ اصلی جشنوارهٔ سالانهٔ جشنواره شینگن نیز همین صحنههای اضطرابآور نبرد چهارم کاواناکاجیما است.
نبردهای کاواناکاجیما | |||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
بخشی از دوره سنگوکو | |||||||
تصاویری که نشان دهنده نبرد کاواناکاجیما است. | |||||||
| |||||||
طرفین درگیر | |||||||
نیروهای تاکدا | نیروهای اوئسوگی | ||||||
فرماندهان و رهبران | |||||||
تاکدا شینگن یاماموتو کانسوکه † کوساکا ماسانوبو و دیگران |
اوئسوگی کنشین کاکیزاکی کاگهایه اوئسوگی نوریماسا موراکامی یوشیکیو و دیگران | ||||||
قوا | |||||||
اولین نبرد ۱۰٬۰۰۰ دومین نبرد ۱۲٬۰۰۰ سومین نبرد ۲۳٬۰۰۰ چهارمین نبرد ۲۰٬۰۰۰ |
اولین نبرد ۸٬۰۰۰ دومین نبرد ۸٬۰۰۰ سومین نبرد ۱۰٬۰۰۰ چهارمین ۱۸٬۰۰۰ | ||||||
تلفات | |||||||
۴٬۰۰۰+ تاکدا نوبوشیگه موروزومی تاروسادا یاماموتو کانسوکه هاجیانو تاداتسوگو |
۳٬۰۰۰+ شیدا یوشیتوکی شودا ساداتاکه |
شیوهٔ شینگن در حین نبرد، این بود که در ستادش چون کوه استوار بر صندلی بنشیند و با نقشههای جنگیش که هنوز در آکادمیهای نظامی تدریس میشود، سپاهش را رهبری کند و حتی در بارش تیر و تیغ هم از جای نجنبد و این صلابت و استحکام، پشتوانهٔ پایداری سپاهیان او بود. در چهارمین نبرد حماسی و اضطراب آورِ کاواناکاجیما، نیرنگ نظامی کنشین، موجب بیراهه رفتن بخش اعظم سپاهیان کای شد. کنشین در این نبرد از تاکتیک دژ خالی بهره برد. درحالی که او زودتر به کاواناکاجیما رسیده بود و اردوگاه خود را بر بالای کوه بنانهاده بود، سپاه شینگن در پایین کوه مستقر شد. شینگن در نیمه شب نهم سپتامبر با پیشبینی بروز مه سنگین، بخش عمدهٔ سپاه خود را در پوشش مه و تاریکی شب به بالای کوه اعزام کرد تا کنشین را فروگیرند. کنشین نیز بدون آگاهی از این تاکتیک حریف و در نقشهای مستقل، تمام سپاه خود را در پوشش همان مه و تاریکی، از جانب دیگر کوه به پایین فرستاد تا شینگن را فروگیرند و برای عادی وانمودن اوضاع، تمامی مشعلههای اردوگاه را روشن گذاشت. کنشین برای رعایت نهایت نهانکاری، حتی دستور داد که به پای اسبان، پارچه ببندند تا انتقال نیرو در سکوت کامل صورت گیرد. نتیجهٔ این دو تاکتیک متقابل همزمان، جابهجا شدن دو سپاه به جای یکدیگر بود با این تفاوت که شینگن با اندکی از نیروهایش در پایین کوه به دام سپاه کنشین افتاد. نبرد از سحرگاه دهم سپتامبر آغاز شد. شینگن به مدت نُه ساعت تنها با اتکا به جاندارانِ شخصیش[1] دفاع کرد در حالی که همچنان چون کوه بر جای نشسته بود. افزون بر جان فشانی شگرف جانداران او، رهبری فوق العادهٔ شینگن و ثبات بینظیر وی موجب نُه ساعت تمام مقاومت شد. فشار فوق العادهٔ نیروهای کنشین که از جهت شمار، برتری کامل بر اندک سپاه شینگن داشتند، موجب شد تا دالانی در صفوف جانداران شینگن باز شود و کنشین را از این دالان به درون ستاد شینگن سوق دادند. کنشین سوار بر اسب بر شینگن وارد شد و شینگن بیآنکه از جای بجنبد، ضربات شمشیر کنشین را با بادبزن فولادیش دفع میکرد. گردانهای اعزامی سپاه شینگن که برخی در نیمههای راه از طریق شبکهٔ فعال و وسیع جاسوسی شینگن به نیرنگ کنشین پی برده بودند و برخی نیز با رسیدن به دژ خالی از این نیرنگ آگاه شدند، در ساعات بعدازظهر دهم سپتامبر، یکی یکی وارد دشت کاواناکاجیما شدند. شینگن دستور داد که سپاهیان او یک صدا فریاد بزنند که ده هزار نیروی تاکدا هماکنون وارد دشت کاواناکاجیما شدند. این عمل، در راستای شگردهای جنگ روانی بود که شینگن از آن بسیار بهره میبرد. سپاه کنشین از دو سوی به دام افتاد و باقی ماندهٔ آنان با گذر از رود به سمت اچیکو گریختند در حالی که تلّ عظیمی از کشتگان و شمار انبوهی از اسرا از ایشان برجای مانده بود. هنگام گریز سپاه اچیکو، بابا نوبوهارو میتوانست کنشین را دستگیر کند، اما شینگن با صدور فرمان توقف پیشروی، مانع این اتفاق شد. این رفتار جوانمردانهٔ شینگن را بعدها کنشین با نقض محاصرهٔ نمک که ایالتهای متخاصم علیه ایالت کای درپیش گرفته بودند، پاسخ گفت.
شاید اگر رجعت نیروهای شینگن اندکی بیشتر به طول میانجامید، نبرد کاواناکاجیما برای خوانندگان داستانش و بینندگان فیلمهایش، پایان حزن آوری میداشت، زیرا اژدهای اچیکو میتوانست در آن غافلگیری، ببر کای را از پای درآورد. نبرد کاواناکاجیما با پیروزی شینگن تمام شد اما این پیروزی، ناقص بود زیرا کنشین هنوز زنده بود و از سوی دیگر ۲ تن از ۲۴ ژنرال حماسه ساز شینگن نیز در این نبرد در دفاع از سرورشان جان باخته بودند. این ۲۴ ژنرال به علاوهٔ رهبرشان شینگن، چنان ترکیب منسجم و هماهنگی را ساخته بودند که آوازهشان زمینه ساز بسیاری از آثار ادبی و هنری در عصر ۳۰۰ سالهٔ توکوگاوا و عصر جدید ژاپن شد و همین انسجام و اتحاد بود که با رهبری بینظیر خدایگان جنگ، شینگن، موجب پیروزیهای مداوم میشد.[2] ۵ نبرد حماسی ببر کای و اژدهای اچیکو اگرچه با پیروزیهای شینگن اتمام مییافت و برای شاعران، نویسندگان و هنرمندان هم مواد اولیهٔ فوقالعادهای دربرداشت، اما برای خود شینگن و کنشین و برای کل تاریخ ژاپن، زیانبار بود، زیرا دو ابرنیروی ژاپن که میتوانستند مأموریت اتحاد وطن را به سرعت و ظرف چند سال کوتاه، به ثمر برسانند، در اثر مصادف شدن به هم، تقریباً متوقف شدند و به جای آنان، کسانی که استعداد شینگن را نداشتند مانند توکوگاوا ایهیاسو یا کسانی که به خشونت، شهره بودند از قبیل اودا نوبوناگا تقدیر اتحاد ژاپن را به دست گرفتند.
نبرد چهارم کاواناکاجیما از مهمترین نبردهای تاریخ ژاپن است. نیز این نبرد از جهت تلفات، به نسبت نیروهای درگیر در نبرد، مهیبترین و خونبارترین نبردی است که در تاریخ ژاپن رخ دادهاست. این نبرد چنان مهیب بود که تلفات وارده به سپاه کنشین را ۷۲ درصد نیروها برآورد کردهاند. تلفات سپاه شینگن نیز در همین حدود و ۶۲ درصد نیروها ذکر شدهاست. خوشبینانهترین برآوردها حدود ۲۰ درصد کشته برای هر طرف نبرد به علاوهٔ تقریباً همین مقدار زخمی یعنی کمابیش ۵۰ درصد تلفات برای هریک از طرفین بودهاست. سپاه اچیکو افزون بر انبوه کشته و زخمی، شماری انبوه از اسیران هم برجا گذاشت. دست کم ۱۰ درصد از سپاهیان کنشین به اسارت درآمدند که بلافاصله پس از توقف عملیات نظامی، همگی شان به دستور شینگن اعدام شدند و انبوه اجسادشان بر مرزهای ولایت متعلق به خاندان هوجو افکنده شد تا سران این خاندان نیز از وحشت نبرد کاواناکاجیما بیبهره نمانند. این کار در راستای نبردهای بی سلاح و جنگهای روانی ماهرانه شینگن بود. با همهٔ این تلفات، هیچیک از طرفین هم به پیروزی مشخصی نرسیدند. بزرگی و شدت این اندازه از تلفات، هنگامی بهتر مشخص میشود که بدانیم کل تلفات بزرگترین نبرد تاریخ ژاپن یعنی نبرد سکیگاهارا که کمی بعدتر به فرماندهی توکوگاوا ایهیاسو رخ داد، تنها چهار درصد از نیروهای هریک از طرفین بود. اما جنبههای کیفی تلفات، از جنبههای کمی آن نیز وخیم تر بود، به گونهای که شمار چشمگیری از سرداران قدیمی و باتجربهٔ دو طرف در این نبرد جان باختند و شینگن، برادرش نوبوشیگه را نیز که افزون بر پیوند برادری با وی، یکی از چهرههای برجستهٔ ۲۴ ژنرال و از استراتژیستهای سرآمد روزگار در امور نظامی بود، از دست داد.
باوجود وسعت مهیب تلفات نبرد چهارم کاواناکاجیما، هیچیک از طرفین به پیروزی واضحی دست نیافتند اما هر دو طرف بلافاصله فعالیتهای تبلیغی خویش را برای اعلام پیروزی آغاز کردند. در مجموع میتوان گفت که این نبرد اگرچه در جزئیات، با برتری تاکتیکی کنشین همراه بود، اما مجموع آن، یک پیروزی استراتژیک برای شینگن بود و او موفق شد فزون طلبی مهمترین مدعی فتح کیوتو را متوقف نماید و خود به نحوی موفق به سوی کیوتو خیز بردارد هرچند که در آستانه ورود به پایتخت و در اوج قدرت، ناگهانی و معماگونه وفات کرد.
جستارهای وابسته
پانویس
- جاندار، در فارسی سره، مترادف واژهٔ «گارد» در فارسی امروزی است و به بخشی از نیروهای کم شمار اما زبده اطلاق میشده که مأموریتشان، حفظ جان شخص پادشاه بودهاست. حافظ شیرازی میفرماید: «زود باشد که به جانداری شاهت ببرند». این امکان، قابل بررسی است که واژهٔ «ژاندارم» در زبانهای غربی که در فارسی نیز رایج شده، صورت دیگری از «جاندار» فارسی باشد.
- en:Battles of Kawanakajima