نظریه انگیزه
فیزیک ارسطوئی با مفهوم لختی بیگانه بود و پیروان مشّائی او بر آن بودند که آنچه جسم را در حرکت نگاه میدارد تنها کار یک نیروی خارجی پیوستهاست. پس از دید ارسطو پرتابهای که در هوا حرکت میکند حرکت پیوسته اش را مدیون چرخش یا ارتعاشاتی در محیط پیرامونش است، پدیدهای که مقاومت شناخته میشود. در نبود نیروی بی واسطه، جسم تقریباً بلافاصله به سکون میرسد. ژان بوریدان به پیروی از جان فیلوپونوس و ابن سینا میگفت حرکت با وجود کیفیتی در جسم که با شروع حرکت بدان داده میشود حفظ میشود. بوریدان این کیفیت حفظ حرکت را انگیزه (در دیدگاه سینائی "میل") میگفت. فزون بر این این دیدگاه را که انگیزه به صورت خودجوش پراکنده میشود رد میکرد (تفاوت بزرگ نظریه انگیزه بوریدان و اسلافش در همینجاست) و میگفت نیروهای مقاومت هوا و جاذبه که میتواند در مخالفت با انگیزه باشد مانع آن میشوند. همچنین بوریدان بر آن بود که انگیزه جسم بسته به سرعتی که با آن به حرکت درآمده و مقدار ماده موجود در آن تفاوت میکند. بوریدان انگیزه را مسبب حرکت شیئ میدانست. وی در نوشته زیر بر نیوتن فضل تقدم دارد: ... پرتابه پس از خروج از دست پرتابکننده با انگیزهای که پرتابگر بدان داده به حرکت در میآید و تا زمانی که انگیزه نیرومندتر از نیروی مقاومت باشد به این حرکت ادامه خواهد داد و اگر در نتیجه نیروهای مخالفی که در برابرش مقاومت میکنند و کاهشش میدهند، یا چیزی که تمایل به حرکت در جهت مخالف دارد کاهش نیابد تا ابد ادامه خواهد داشت.
منبع: ویکیپدیای انگلیسی