گیلان در جنبش مشروطیت

اهالی گیلان نقشی اساسی در پیروزی انقلاب مشروطه ایران داشته‌اند. از دلایل اصلی مشارکت گیلانیان در مشروطیت ارتباط آنان با مردم قفقاز و روشنفکران و آزادیخواهان قفقاز و گرجی بود.[1]

کتاب گیلان در جنبش مشروطیت که در سال ۱۳۵۲ توسط ابراهیم فخرایی نوشته شد یکی از منابع مطالعاتی در اتفاقات آن دوران است. دوطبقه در گیلان به عنوان قوای محرکه انقلاب در گیلان به طرز بارزی نمایانند، و اتحاد این دو یعنی دهقانان و صنعتگران شهری خرده بورژوا، پیشه وران، و خرده تجار نشانه جنبشی رادیکال در کرانه‌های جنوبی دریای خزر بود. مشارکت دهقانان در ائتلاف انقلابی گیلان نشان دهنده مشخصه یکتای جنبش مشروطه در این ایالت است.

در اوایل قرن بیستم دو تن از سکنه خارجی گیلان توصیفاتی از شرایط دهقانی برجای گذاشتند. هایسنت لویی رابینو (۱۸۷۷–۱۹۵۰)، نایب کنسول بریتانیا در رشت، توصیف مهمی از ایالت در ۱۹۱۷ برجای گذاشت. او به وجود دو نوع کشاورز اشاره می‌کند. یکی که علی الظاهر زیرک و مرفه و خرده مالک به نظر می‌رسد که زمین داشت و حتی کارگران فصلی استخدام می‌کرد. دیگری دهقان فقیر است، که یک باغ توت یا شالیزار را از ارباب اجاره کرد و در عوض، به طور نظری، یک سوم محصول را دریافت می‌کرد. دهقانان گیلان به راستی به نحو متمایزی موفق بودند. رابینو آنان را دارای مزیت‌های زیادی در تولید کشاورزی در مقایسه با دهقانان دیگر مناطق ایران می‌داند. علاوه بر این، زمینداران لازم نداشتند در تولید کشاورزی سرمایه‌گذاری زیادی بکنند یا در برابر هجوم عشایر که در سایر مناطق کشور ناامنی اقتصادی به همراه می‌آورد محافظتی به عمل آورند؛ ولی رابینو همچنین به یک نظام مالیاتی اختیاری اشاره می‌کند که در آن دهقان می‌بایست به اشراف از ارباب و مباشرانش تا حکام محلی و منطقه‌ای پرداخت می‌کردند. رونق اقتصادی در تولید از یک سو و مالیات اختیاری از سوی دیگر، دهقانان گیلان را انقلابی کرد.

دیگر توصیف شرایط دهقانان را و. پ. نیکیتین، کنسول روسیه که در ۱۹۱۲، درست پس از انقلاب مشروطه وقتی که رابینو در حال ترک رشت بود، وارد گیلان شد ارائه کرده است. نیکیتین برای نظام مالیات گیری، که بار سنگینی بر دهقانان اعمال می‌کرد واژگان درشتی استفاده کرده است. مالیاتها در این نظام شامل مالیات‌های ایالتی و محلی بود، که اغلب به طمع حاکم محلی شخص و حجم پولی که او باید برای تضمین مقامش پرداخت می‌کرد بستگی داشت. علاوه بر این، حاکمان اغلب از هر بهانهٔ قابل تصور برای پر کردن خزانه شان استفاده کردند، در حالی که مباشران دهقانان را با هزینه‌های شخصی و سهم اضافه‌ای برای ارباب جریمه می‌کردند. نیکیتین شرایط دهقانان گیلان را چنان توصیف می‌کند که دهقانانی با پیوندهایی قوی منسجمند و می‌نویسد تا پایان انقلاب «بیشتر مزارع و دهکده‌ها خالی از سکنه و مخروبه شدند.»

شرایط انقلاب

گزارش‌های روسی و بریتانیایی از وقایع گیلان تاریخ‌نگاری خود را از اوایل ۱۹۰۷، درست حدود یک سال پس از شروع انقلاب مشروطیت در تهران آغاز می‌کنند؛ ولی آنان از ناآرامی که از قبل بین دهقانان وجود داشته و جنبش پیش رونده‌ای از انجمن‌ها و سازمان‌های انقلابی وابسته به سوسیال دموکراتهای قفقازی سخن می‌گویند. در فوریه ۱۹۰۷، سفارت بریتانیا به دفتر امور خارجی در لندن گزارش داد که کل مالیات outstanding گیلان ۱۵۰۰۰ تومان بود و آنان زین رو انتظار یک خونریزی را می‌کشند. همان گزارش بیان می‌کند که انقلابیون دو انجمن، یکی علنی و یکی مخفی، را در رشت اداره می‌کردند. آنان تابع دستورهایی بودند که از قفقاز می‌آمد. انقلابیون را مجاهدین یا فداییان می‌خواندند، ولی گاهگاهی سوسیال دمکرات هم خوانده می‌شدند، که بیانگر تأثیر شدید انقلاب ۱۹۰۵–۷ روسیه است. از آنجا که وقایع روسیه سوسیال دموکرات‌ها را برجسته کرده بود، همهٔ احزاب سیاسی، از جمله محافظه کاران و حتی اتحاد اسلام خود را چنین می‌خواندند.

منابع

  1. «نسخه آرشیو شده». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۱۱ اکتبر ۲۰۱۹.
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.