باوی (سپهبد)
باوی سپهبد ساسانیان از خاندان اسپهبد بود که در جنگ آناستازی و جنگ ایبری شرکت داشت. در منابع رومی از او با نام Aspebedes یاد شده است که گونهٔ تغییریافته از عنوان اسپهبد و یا اسپبد است. خاندان اسپهبد یا خاندان اسپاهبذ پَهلَوْ یا خاندان اسپهپت پَهلَوْ، به معنای افسر سپاه، یکی از خاندانهای بزرگ پارتی در زمان اشکانیان و ساسانیان بودند. خاندان اسپاهبذ پهلو، در طبرستان اقامت داشتند.[1][2] خاندان اسپاهبذ از نژاد اشکانیان بودند و لقب پهلو یعنی پارت داشتند. در دوره ساسانی انتساب به سلسلهٔ اشکانی امتیاز دانسته میشد.[3][1]
زندگینامه
بر طبق نوشتههای پروکوپیوس، سکههای باوی در طی پادشاهی قباد یکم ضرب میشدهاست، چرا که قباد با خواهر باوی ازدواج کرده بود، و او دیگر، دایی شاه آینده، خسرو انوشیروان محسوب میشدهاست. به نظر میرسد که او پدر شخصی به نام Asparapet (معادل ارمنی عنوان اسپهبد) بودهاست که نام اصلی او شاپور بوده و پدربزرگ خسرو پرویز بودهاست که خسرو پرویز، فرزند دختر شاپور و هرمز چهارم بودهاست. فراتر از این رابطه، این را میدانیم که او پدر ویستهم و وندوی بودهاست.
بر طبق برخی منابع، باوی در مذاکرات سال ۵۰۶ که منجر به صلحی بین آناستاسیوس یکم و قباد شد و به جنگ آناستازی پایان داد، شرکت داشتهاست. پس از شکست ساسانیان در نبرد دارا در جنگ ایبری، قباد یورشی را به قلمرو بیزانسیها سازماندهی کرد که در آن ارتشی بزرگ به فرماندهی مهرمهرویه، کنارنگ و باوی، به میانرودان حمله کرده و شهر میافارقین را به محاصره درآورد، که در آن هنگام توسط Buzes و Bessas محافظت میشدهاست. در طی این محاصره گسترده، زمستان نزدیک میشد و نیروهای امدادی بیزانس از آمیدا در حال آمدن بودند و مرگ ناگهانی قباد، همگی دست به دست هم دادند تا ساسانیان در ماه نوامبر یا دسامبر از محاصره دست بردارند.
در ابتدای پادشاهی خسرو انوشیروان در ۵۳۱، باوی به همراه دیگر اشراف ایرانی یک توتئه به راه انداختند که در آن سعی کردند خسرو را سرنگون کرده و قباد، فرزند جاماسپ که دومین فرزند ارشد قباد اول بود را به پادشاهی برسانند. خسرو به محض اینکه از این توطئه آگاهی یافت، تمامی برادران خویش، فرزندان آنها، به همراه باوی و دیگر اشراف ایرانی که در توطئه دست داشتند را اعدام کرد. خسرو دستور اعدام قباد که هنوز یک بچه بود و از دربار هم دور بود و توسط آذرگشنسپبد بزرگ میشد را نیز صادر کرد. خسرو دستور کشتن قبلاد را فرستاد، اما آذرگشنسپبد از اطاعت سرپیچی کرد و او را در خفا بزرگ کرد، تا اینکه بهرام، پسر خودش، او را در سال ۵۴۱ به شاه لو داد. خسرو او را اعدام کرد، اما قباد، یا حداقل کسی که ادعا میکرد قباد است، موفق شد به امپراتوری روم شرقی بگریزد.
شجرهنامه
باوی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شاپور | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
وندوی | ویستهم | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
فرخهرمز | تیرویه | ویندویه | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
رستم فرخزاد | فرخزاد هرمز | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شهرام | سهراب یکم | اسفندیار | بهرام | فرخان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
منابع
- Bosworth, C. (1986). "Ispahbad". Encyclopaedia of Islam.
- کریستن سن، ایران در زمان ساسانیان، ۱۲۵.
- کریستن سن، ایران در زمان ساسانیان، ۱۲۴.
مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Bawi». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۲۸ نوامبر ۲۰۱۵.