تاریک (مجموعه تلویزیونی)
تاریک یا تاریکی (به انگلیسی: Dark) یک سریال اینترنتی در ژانر علمی تخیلی مهیج است که با همکاری باران بو اودار و یانتیه فریز ساخته شده و در سال ۲۰۱۷ منتشر شد. تاریک از محصولات اورجینال نتفلیکس است و توسط همین شرکت ساخته و توزیع شدهاست؛ همچنین تاریک اولین سریال نتفلیکس است که به زبان آلمانی و توسط کشور آلمان ساخته شدهاست. داستان سریال روایتگر گم شدن مرموز چند نوجوان است که شخصیتهای دیگر را وارد چالش میکند.
تاریک | |
---|---|
![]() پوستر رسمی | |
ژانر | |
سازنده | |
نویسنده | یانتیه فریز رونی اسخالک دافنه فرارو |
کارگردان | باران بو اودار |
بازیگران | لوئیس هوفمان اولیور مازوچی یوردیس تریبل مایا شونه Sebastian Rudolph مارک واشکه کارولینه ایخورن Stephan Kampwirth Anne Ratte-Polle آندریاس پیتسچمن لیزا کرویتزر آنگلا وینکلر |
آهنگ آغاز | "Goodbye" |
کشور سازنده | آلمان |
زبان اصلی | آلمانی |
شمار فصلها | ۳ |
شمار قسمتها | ۲۶ |
تولید | |
تهیهکنندههای اجرایی |
|
مدت | ۴۹–۷۳ دقیقه |
تولیدکننده | Wiedemann & Berg Television |
پخش | |
شبکهٔ اصلی | نتفلیکس |
فرمت تصویر | وضوح ۴کی (اولترا اچدی) |
انتشار اولیه | ۱ دسامبر ۲۰۱۷ – ۲۷ ژوئن ۲۰۲۰ |
فصل اول سریال در ۱۰ قسمت یک ساعته در ۱ دسامبر ۲۰۱۷ توسط نتفلیکس منتشر شد. فصل اول سریال با استقبال بسیار خوب منتقدین و تماشاگران همراه شد.[1][2] بسیاری از منتقدین این سریال را نسخه آلمانی سریال چیزهای عجیب میدانند و معتقدند تاریکی از نظر فضاسازی و قصه پردازی بسیار تحت تأثیر این سریال است.[3][4][5] فصل دوم سریال در ۸ قسمت در تاریخ ۲۱ ژوئن ۲۰۱۹ منتشر شد. همچنین در تاریخ ۲۷ ژوئن ۲۰۲۰ سومین فصل از این مجموعه در ۸ قسمت انتشار یافت.[6]
ساخت
در فوریهٔ ۲۰۱۶، نتفلیکس خبر از ساخت یک فصل داد که ۱۰ قسمت را شامل میشود[7]و مشخص شد که هر قسمت حدود یک ساعت طول خواهد کشید.[7] فیلمبرداری در ۱۸ اکتبر سال ۲۰۱۶ در برلین و اطراف آن آغاز شد و در ماه مارس ۲۰۱۷ پایان یافت.[7] این سریال با رزولوشن 4k فیلمبرداری شد.
بازیگران
بازیگران اصلی
کاراکتر | سال | شرح | بازیگر | فصل |
---|---|---|---|---|
یوناس کانوالد | ۲۰۱۹–۲۰۲۰ | یک دانشآموز دبیرستانی که با خودکشی پدرش دست و پنجه نرم میکند | لوئیس هافمن | ۱-۲-۳ |
?←۲۰۱۹–۲۰۲۰ | مسافر زمانی، معروف به "غریبه" | آندریاس پیتسچمن | ۱-۲-۳ | |
?←۱۹۲۱ | رهبر سیک موندس، همچنین به عنوان "آدام" شناخته میشود | دیتریچ هالیندربامر | ۲–۳ | |
میکل نیلسن / میشائیل کانوالد | ۲۰۱۹←۱۹۸۶–۱۹۸۷ | کوچکترین فرزند اولریش و کاتارینا | دان لینارد لیبرنز | ۱–۲ |
۲۰۱۹ | پدر یوناس، هنرمندی که ابتدای این سریال خودکشی میکند | سباستیان رودولف | ۱–۲ | |
هانا کانوالد | ۱۹۸۶–۱۹۸۷ | هانا کروگر، دختر جوان خجالتی | الا لی | ۱–۲–۳ |
۲۰۱۹–۲۰۲۰←۱۹۵۴ | مادر یوناس و همسر میکل، ماساژ درمان | مایا شونه | ۱–۲ | |
اینس کانوالد | ۱۹۵۳ | دختر جوان | لنا اورزندوسکی | ۱ |
۱۹۸۶–۱۹۸۷ | مادر فرزندخوانده میکل، یک پرستار | آنه رات-پول | ۱–۲–۳ | |
۲۰۱۹ | مادربزرگ فرهیخته یوناس | آنگلا وینکلر | ۱ | |
سباستین کروگر | ۱۹۸۶ | پدر هانا | دنیس اشمیت | ۱ |
دانیل کانوالد | ۱۹۵۳–۱۹۵۴ | پدر اینس، رئیس پلیس ویندن | فلوریان پانزنر | ۱–۲ |
مارتا نیلسن | ۲۰۱۹–۲۰۲۰ | فرزند وسط اولریش و کاتارینا، دوست دختر بارتوش و کراش یوناس | لیزا ویکاری | ۱–۲–۳ |
مگنوس نیلسن | ۲۰۱۹–۲۰۲۰ | بزرگترین فرزند اولریش و کاتارینا | موریتس یان | ۱–۲ |
?←۱۹۲۱ | عضو سیک موندس | ولفرام کوش | ۲ | |
اولریش نیلسن |
۱۹۸۶ | یک دانش آموز دبیرستانی که برای یافتن برادرش تلاش میکند | لاجر بوکلمان | ۱ |
۲۰۱۹←۱۹۵۳–۱۹۵۴ | شوهر کاتارینا؛ پدر مگنوس، مارتا و میکل؛ افسر پلیس | اولیور مازوچی | ۱–۲ | |
۱۹۸۷ | بیمار در بخش روانپزشکی، معروف به "بازرس". | وینفرید گلاتزدر | ۲ | |
کاتارینا نیلسن | ۱۹۸۶–۱۹۸۷ | دوست دختر اولریش، دانش آموز دبیرستانی | نیل تربس | ۱–۲ |
۲۰۱۹–۲۰۲۰ | همسر اولریش؛ مادر مگنوس، مارتا، و میکل؛ مدیر دبیرستان | یوردیس تریبل | ۱–۲ | |
مدز نیلسن | ۱۹۸۶ | برادر کوچکتر اولریش که ناپدید شدهاست | دراگنس اسکوبن | ۱ |
ترونته نیلسن | ۱۹۵۳–۱۹۵۴ | پسر آگنس، تازهوارد ویندن شد | جاشیو مارلون | ۱–۲ |
۱۹۸۶ | همسر یانا؛ پدر اولریش و مدز؛ یک روزنامهنگار | فلیکس کرامر | ۱ | |
۲۰۱۹ | همسر یانا؛ پدر اولریش؛ پدربزرگ مگنوس، مارتا و میکل | والتر کری | ۱–۲ | |
یانا نیلسن | ۱۹۵۳ | دختر جوان | ریک سندلز | ۱ |
۱۹۸۶ | همسر ترونته؛ مادر اولریش و مدز | آنه لبنسکی | ۱ | |
۲۰۱۹ | همسر ترونته؛ مادر اولریش؛ مادربزرگ مگنوس، مارتا و میکل | تاجا سیبت | ۱–۲ | |
اگنس نیلسن | ۱۹۲۱ | خواهر کوچکتر نواه | هلنا اسپیسک | ۲ |
۱۹۵۳–۱۹۵۴ | مادر ترونته، تازه به ویندن بازگشت | یوردیس تریبل | ۱–۲ | |
فرانسیسکا دوپلر | ۲۰۱۹–۲۰۲۰ | همکلاسی یوناس، مگنوس و مارتا، کراش مگنوس | جینا استیبتز | ۱–۲ |
?←۱۹۲۱ | عضو سیک موندس | یوردیس تریبل | ۲ | |
الیزابت دوپلر | ۲۰۱۹–۲۰۲۰ | خواهر کوچکتر ناشنوا فرانسیسکا، مادر شارلوت دوپلر | کارلوتا وان فالکنهاین | ۱–۲ |
۲۰۵۳ | رهبر بازماندگان آخرالزمان ویندن | ساندرا بورگمان | ۲ | |
پیتر دوپلر | ۲۰۱۹–۲۰۲۰ | روانشناسی یوناس، پدر فرانسیسکا و الیزابت | کارلوتا وان فلکنهاین | ۱–۲ |
شارلوت دوپلر | ۱۹۸۶ | زن جوانی که توسط سرپرستش، اچ. جی تانهاوس بزرگ شدهاست | استفانی آمارل | ۱ |
۲۰۱۹–۲۰۲۰ | همسر پیتر؛ مادر فرانسیسکا و الیزابت؛ و دختر نوآه و الیزابث و برادرزاده اگنس نیکلسن، رئیس پلیس ویندن | کارولین آیکورن | ۱–۲ | |
هلگه دوپلر | ۱۹۵۳–۱۹۵۴ | پسر برند و گرتا | تام فیلیپ | ۱–۲ |
۱۹۸۶–۱۹۸۷ | پدر پیتر، نگهبان نیروگاه | پیتر اشنایدر | ۱–۲ | |
۲۰۱۹←۱۹۸۶ | بیمار در بخش روانپزشکی | هرمن بایر | ۱ | |
برند دوپلر | ۱۹۵۳ | همسر گرتا، پدر هلگه، بنیانگذار نیروگاه | آناتولی تابمن | ۱ |
۱۹۸۶–۱۹۸۷ | پدر هلگه، مدیر پیشین نیروگاه | میکائیل مندل | ۱–۲ | |
گرتا دوپلر | ۱۹۵۳–۱۹۵۴ | همسر برند، مادر هلگه | Cordelia Wege | ۱–۲ |
اچ. جی تانهاوس | ۱۹۵۳–۱۹۵۴ | سازنده ساعت | آرند کلاتر | ۱–۲ |
۱۹۸۶–۱۹۸۷ | نگهبان شارلوت، ساعتساز و نویسنده | کریستین استییر | ۱–۲ | |
بارتوش تیدمان | ۲۰۱۹–۲۰۲۰ | پسر رجینا و الکساندر، بهترین دوست یوناس و دوست پسر مارتا | پاول لاکس | ۱–۲ |
رجینا تیدهمن | ۱۹۸۶–۱۹۸۷ | دختر کلودیا | لیدیا ماریا | ۱–۲ |
۲۰۱۹–۲۰۲۰ | همسر الکساندر، مادر بارتوز، مدیر هتل | دبورا کافمن | ۱–۲ | |
الکساندر تیدهمن | ۱۹۸۶–۱۹۸۷ | جوانی مرموز، متولد بوریس نیووالد اما هویت الکساندر کوهلر را سرقت کرد | بلا گابور لنز | ۱–۲ |
۲۰۱۹–۲۰۲۰ | همسر رجینا (نام خانوادگی خود را از همسرش گرفتهاست)، پدر بارتوز و مدیر نیروگاه | پیتر بندیکت | ۱–۲ | |
کلودیا تیدهمن | ۱۹۵۳–۱۹۵۴ | دختر اگون و دوریس، سرپرست درسی هلگه | گوندولین گوبل | ۱–۲ |
۱۹۸۶–۱۹۸۷←۲۰۲۰ | مادر رجینا، مدیر نیروگاه | جولیکا جنکینز | ۱–۲ | |
۲۰۱۹–۲۰۲۰←۱۹۵۴ | مسافر زمانی، مخالف سیک موندوس | لیزا کروزر | ۱–۲ | |
اگون تیدهمن | ۱۹۵۳–۱۹۵۴ | پدر کلودیا، افسر پلیس | سباستین هولک | ۱–۲ |
۱۹۸۶–۱۹۸۷ | پدر کلودیا، یک بازرس پلیس در حال نزدیک شدن به بازنشستگی است | کریستین پاتزولد | ۱–۲ | |
دوریس تیدهمن | ۱۹۵۳–۱۹۵۴ | مادر کلودیا و همسر اگون | لوئیز هایر | ۱–۲ |
نوح (هانو) | ۱۹۲۱←۲۰۲۰ | برادر بزرگتر آگنس، یک دستیار کشیش سیک موندوس | توسط مارک واشکی | ۲ |
۱۹۵۳←۱۹۲۱ | یک کشیش و عضو سیک موندس | مکس شیملفنیگ | ۱–۲ |
لیست قسمتها
فصل | قسمتها | منتشرشده | |||
---|---|---|---|---|---|
۱ | ۱۰ | ۱ دسامبر ۲۰۱۷ | |||
۲ | ۸ | ۲۱ ژوئن ۲۰۱۹ | |||
۳ | ۸ | ۲۷ ژوئن ۲۰۲۰ |
فصل ۱ (۲۰۱۷)
شماره کل | شماره در فصل | عنوان | کارگردان | نویسنده | تاریخ انتشار اصلی |
---|---|---|---|---|---|
۱ | ۱ | «رازها» «Geheimnisse» | باران بو اودار | یانتیه فریز وباران بو اودار | ۱ دسامبر ۲۰۱۷ |
در مه سال ۲۰۱۹، میشائیل کانوالد ۴۳ ساله مرتکب خودکشی میشود، اما مادرش اینس قبل از اینکه دیگران متوجه آن شوند، نامه خودکشی او را پنهان میکند. در تاریخ ۴ نوامبر، پسر نوجوان میشائیل، یوناس، پس از ماهها معالجه در یک مرکز روانپزشکی، به مدرسه برمی گردد و با بهترین دوست خود بارتوز تیدهمن، که هماکنون با عشق یوناس، مارتا، قرار میگذارد، دیدار میکند. اریک اوبندورف، تأمین کننده اصلی ماری جوانا دبیرستان، دو هفته است که مفقود شدهاست، و افسر پلیس اولریک نیلسن - پدر مارتا و برادرانش، مگنوس و میکل - به تحقیقات ادامه میدهد. در همین حال، اولریک با هانا مادر یوناس به همسرش خیانت میکند. یوناس، بارتوز و سه بچه نیلسن در حالی که در جستجوی مواد مخدر اریک در غاری نه چندان دور از نیروگاه هسته ای در شهر هستند، با صداهای عجیب مواجه میشوند و میکل ناپدید میشود. روز بعد جسد پسری جوان کشف میشود اما میکل نیست. در یک مکان ناشناخته، اریک به صندلی تسمه ای با قلاب بستهاست. | |||||
۲ | ۲ | «دروغها» «Lügen» | باران بو اودار | یانتیه فریز و Ronny Schalk | ۱ دسامبر ۲۰۱۷ |
ناپدید شدن میشائیل خاطرات اولریک را از سال ۱۹۸۶ به یاد میآورد که برادر کوچکترش، مدز ناپدید شد، و اولریک اعتقاد دارد که ناپدید شدن اریک، میکل و بدن پسر سوم به هم مربوط میشود. وی در حالی که در جستجوی درون غارها است، دری قفل شدهای را پیدا میکند که به نیروگاه هسته ای مجاور منتهی میشود و اگرچه درخواست اولریک برای ورود به نیروگاه توسط مدیر آن الکساندر تیدمن، پدر بارتوز، امکانپذیر نیست. راننده نیروگاه، از لیست مظنونین رئیس پلیس، شارلوت داپلر مطلع شدهاست که جسد پسر، لباسهای دهه ۱۹۸۰ پوشیدهاست، تنها ۱۶ ساعت از فوتش گذشتهاست و گوشهای وی در اثر فشار شدید از بین رفت. بعداً، هنگامی که چراغها شروع به خاموش روشن شدن میکنند و پرندگان مرده از آسمان روی زمین میافتد، شارلوت بیشتر نگران میشود. در همین حال، یک غریبه به هتلی که متعلق به مادر بارتوز مادر رجینا است میرود. مادر اولریک، یانا، به اولریک دروغ میگوید و ادعا میکند که همسرش ترونته در شب ناپدید شدن میکل، با او بودهاست، در حالی که میداند که خانه خود را ترک کردهاست. در سپیده دم، میکل آشفته در غار بیدار میشود و به خانه میرود، تاریخ بیدار شدنش: ۵ نوامبر ۱۹۸۶. | |||||
۳ | ۳ | «گذشته و حال» «Gestern und Heute» | باران بو اودار | یانتیه فریز و Marc O. Seng | ۱ دسامبر ۲۰۱۷ |
در سال ۱۹۸۶، چهار هفته پس از ناپدید شدن مدز نیلسن، میکل ناامید را افسر پلیس اگون تیدهمن پیدا میکند، در حالی که او به اولریک جوان بخاطر ضرب و شتم میکل مظنون است. میکل توسط پرستار اینس کنوالد به بیمارستان برده میشود و اعتماد او را جلب میکند. در نیروگاه هسته ای، کلودیا تیدمن، مدیر جدید منتخب، دختر اگون و مادر رجینا، با مدیر قبلی خود برند داپلر، که بشکههای پنهان شده در غارهای اطراف را از او مخفی نگه داشته درگیر میشود. فرزند برند، نگهبان هلگه، به کلاودیا کتاب سفر در طول زمان را میدهد (نویسنده: اچ.جی. تاناوس). در همین حال، با رفتن برق شهر، شارلوت نوجوان تحقیق در مورد مرگ پرندگان متعدد را آغاز میکند. هانا دختر خجالتی روی اولریک کراش دارد و رجینا مورد ضرب و شتم قرار میگیرد و به خود آسیب میزند. گله گوسفندانی که در اثر ایست قلبی با پارگی گوشهایشان مرده پیدا میشوند، و در یک مکان نامعلوم، مردی که با دستگاه برنجی با ساعتهای تعمیری محاصره شدهاست. میکل از بیمارستان دزدکی حرکت میکند و به غار بازمیگردد. او پس از مجروح شدن، درخواست کمک میکند. در سال ۲۰۱۹، اولریک نیز با بازگشت به غار، تماسهای ضعیف او را میشنود اما آنها قادر به دیدن یکدیگر نیستند. | |||||
۴ | ۴ | «زندگی دوگانه» «Doppelleben» | باران بو اودار | Martin Behnke و یانتیه فریز | ۱ دسامبر ۲۰۱۷ |
در سال ۲۰۱۹، یوناس نقشهها و یادداشتهای مربوط به غارها را در گاراژ خانه خود پیدا میکند، در حالی که شارلوت سعی میکند ارتباطی بین پسران ناپدید شده و پرندگان مرده پیدا کند، که - دقیقاً مثل پسرک مرده - گوشهای پاره شده دارند. پرندگان همچنین علائم مشابهی با پرندگانی که پس از فاجعه چرنوبیل پیدا شدهاند دارند، و شارلوت به ارتباط با وقایع ویندن در ۱۹۸۶ مظنون است. او شواهدی پیدا میکند که پیتر در حالی که شب ناپدید شدن میکل در حال رانندگی کردن بودهاست، با اینکه ادعا میکرد اینطور نیست. دختر بزرگتر آنها، فرانسیسکا، برای مگنوس نیلسن اعتراف میکند که به دلیل ازدواج خراب والدینش قصد دارد ویندن را ترک کند و آنها در آخر رابطه جنسی برقرار میکنند. خواهر کوچکتر فرانسیسکا، الیزابت، حین بازگشت از مدرسه ناشنوایان گم میشود، اما در نهایت به خانه بازمیگردد و توضیح میدهد که با مردی اسرارآمیز، نوح، ملاقات کردهاست که یک ساعت را به او داده و ادعا کرده که متعلق به شارلوت است. در همین حال، هلگه (هلگه، نسخه آینده که از همکاری با نوح به شدت پشیمان است)، و مبتلا به زوال عقل است، در حال پرسه زدن در جنگل پیدا شدهاست و ادعا میکند که «او باید نوح را متوقف کند». صبح روز بعد، چهره ای سرخدار به دوست الیزابت، یاسین نزدیک میشود و به او میگوید که نوح او را فرستادهاست. | |||||
۵ | ۵ | «حقایق» «Wahrheiten» | باران بو اودار | Martin Behnke و یانتیه فریز | ۱ دسامبر ۲۰۱۷ |
در سال ۱۹۸۶، میکل پس از شکسته شدن پایش در غار، در بیمارستان است و یک کشیش از او ملاقات میکند: نوح. هانا پس از دیدن اولریک و کاتارینا در رابطه جنسی، بهطور دروغین به پلیس میگوید که او را در حال تجاوز جنسی اولریک به کاتارینا دیده، و اولریک دستگیر شدهاست. در سال ۲۰۱۹ با ناپدید شدن یاسین، وحشت شروع به گسترش میکند و شارلوت پیتر را به دست داشتن در ناپدید شدن پسران متهم میکند. هانا میخواهد روابط خود را با اولریک از سر بگیرد، اما او با عصبانیت مخالفت میکند. در هتل، غریبه به رجینا میگوید بستهای را به یوناس تحویل دهد در حالی که چند روزی آنجا است. کنار قبر میشائیل پدر یوناس، غریبه به یوناس نزدیک میشود و به او میگوید پدرش یک بار جان او را نجات دادهاست. بارتوز با تهیهکننده مواد مخدر اریک اوبندورف ملاقات میکند، که مشخص میشود همان کشیشی است که ۳۳ سال قبل از میکل بازدید کردهاست. بعداً، یوناس بسته عجیبی را دریافت میکند، که شامل یک چراغ، شمارشگر گایگر و نامه خودکشی میشائیل است. در نامه پدر یوناس توضیح میدهد که در ۴ نوامبر ۲۰۱۹، او به سال ۱۹۸۶ بازگشته، جایی که مانده و بزرگ شد، توسط اینس بزرگ شد و سرانجام با هانا ازدواج کرده. بدین ترتیب میکل نیلسن میشائیل کانووالد شد. | |||||
۶ | ۶ | «Sic Mundus Creatus Est» | باران بو اودار | یانتیه فریز و Ronny Schalk | ۱ دسامبر ۲۰۱۷ |
در سال ۲۰۱۹، خانواده میکل تلاش میکند که در مقابل یکدیگر قرار نگیرند، رجینا میفهمد که او سرطان سینه دارد و اولریک میفهمد که پدرش در زمان ناپدید شدن مدز با کلودیا رابطه برقرار کرده بود. اولریک میفهمد که رجینا آخرین کسی بوده که در سال ۱۹۸۶ مدز را دیده، همچنین او بفهمد که هانا کسی بود که او را برای تجاوز به شاهد بودهاست. اولریک سرانجام در سردخانه متوجه میشود که پسر مرده مدز است و از ۳۳ سال پیش پیر نشدهاست. در همین حال، یوناس نمیتواند در مورد نامه خودکشی به مادرش بگوید اما او با یادداشتهای پدرش و تجهیزات موجود از بسته ارسال شده توسط غریبه وارد غار میشود. درون غار، او دری با یک عبارت لاتین، Sic mundus creatus est ("بدین ترتیب جهان ایجاد شد") را پیدا میکند، و پس از خزیدن به طرف دیگر، متوجه کاغذهایی میشود که برای مدز نیلسن مفقود شده به دیوار زده شده. هانا ۱۴ ساله و پدرش سباستین سوار بر ماشین به یوناس در مورد باران اسیدی که از فاجعه اخیر چرنوبیل میبارد به وی هشدار میدهند. | |||||
۷ | ۷ | «تقاطعها» «Kreuzwege» | باران بو اودار | یانتیه فریز و Marc O. Seng | ۱ دسامبر ۲۰۱۷ |
در سال ۲۰۱۹، سرانجام پلیس اجازه ورود به نیروگاه را میدهد و شارلوت درب بسته جوش داده شده را در غارها مییابد. در همین حال، اولریک یادداشتهای سال ۱۹۸۶ اگون را پیدا میکند، هلگه را مظنون میکند و وی را در خانه سالمندان مییابد. هلگه، ادعا میکند که میتواند گذشته و آینده را تغییر دهد. اولریک از کار معلق است و کاتارینا با او در رابطه با امورش صحبت میکند. شارلوت کشف میکند که سیستم غار زیر یک انباری قدیمی متعلق به هلگه میرود و بعداً او از طریق اولریک پیام صوتی دریافت میکند و اظهار میدارد که هلگه آدم رباینده است، اما این سؤال نیست که "چگونه" او این کار را انجام میدهد، بلکه " 'چه زمانی. در اواخر شب، هلگه خانه سالمندان را ترک میکند، و به دنبال آن اولریک، که کتابی را از اتاق هلگه آوردهاست: Eine Reise durch die Zeit "سفر در طول زمان" نویسنده: اچ.جی. تانهاوس. در سال ۱۹۸۶، هلگه، که شب مفقود شدن مدز در کارخانه کار میکند، توسط ایگون دربارهٔ محل زندگی وی سؤال میشود. غریبه به یوناس هشدار میدهد که بردن میکل به خانه باعث میشود که یوناس هرگز به دنیا نیاید. کاتارینا تلاش کرد تا اگون را متقاعد کند که اولریک هرگز به او تجاوز نکردهاست، و هلگه و نوح آماده میشوند که جنازه یاسین را از یک انباری منتقل کنند. | |||||
۸ | ۸ | «هر چه بکاری همان بدروی!» «Was man sät, das wird man ernten» | باران بو اودار | Martin Behnke و یانتیه فریز | ۱ دسامبر ۲۰۱۷ |
در سال ۱۹۵۳، پرندگان شروع به مردن میکنند و اجساد ناشناس اریک و یاسین کشف میشوند. رئیس پلیس دانیل کانوالد و افسر اگون تیدمن دربارهٔ لباس عجیب و غریب پسران درگیر هستند. اولریک از سال ۲۰۱۹ به ۱۹۵۳ میآید و با چند فرد محلی از جمله اگنس نیلسن تازهوارد و پسرش ترونته که قصد اجاره یک اتاق در خانه تیدمن را دارند، ملاقات میکند او همچنین با یک ساعتساز به نام اچ.جی. تانهاوس، ملاقات میکند. اولریک هنگامی که به هلگه ۹ ساله معرفی شد، متوجه میشود که با کشته شدن او جان پسران را نجات میدهد. او هلگه را کتک میزند و او را برای مردن در انباری رها میکند. بعداً، تانهاوس تلفن هوشمند اولریک را پیدا میکند. در سال ۱۹۸۶، غریبه با یک تانهاوس سالخورده ملاقات میکند، که نظریه خود را در مورد سفر زمان از طریق کرمچالهها به اشتراک میگذارد. غریبه تئوریهای خود را تأیید میکند و اظهار میدارد که چنین کرم چاله ای که به مردم اجازه میدهد ۳۳ سال به گذشته یا آینده سفر کنند در ویندن وجود دارد. او از تانهاوس میخواهد دستگاه برنجی شکسته شده خود را تعمیر کند تا بتواند کرم چاله را از بین ببرد. تانهاوس بعداً نسخه جدیدتری از این دستگاه را میسازد و آنها را در کنار هم بررسی میکند. | |||||
۹ | ۹ | «همه چیز در این لحظه خلاصه میشود» «Alles ist Jetzt» | باران بو اودار | یانتیه فریز و Marc O. Seng | ۱ دسامبر ۲۰۱۷ |
در سال ۱۹۸۶، اولریک از اتهامات تجاوز جنسی مبری شد و هانا مخفیانه کشف میکند که یک جوان تازهوارد، که خود را الکساندر کوهلر صدا میکند، تحت هویت کاذب زندگی میکند. کلودیا با سگ خود گرتچن روبرو میشود که در سال ۱۹۵۳ ناپدید شد و شروع به خواندن کتاب تانهاوس میکند. هنگامی که برند تصدیق کرد که بشکههای پنهان حاوی فراوردههای جانبی از یک ذوب کوچک هستند، کلودیا الکساندر را استخدام میکند تا به طرز مخفیانه ای درهای آهنین را جوش بدهد. نوح در گفتگو با هلگه (نشان میدهد که پسران ربوده شده در اثر تلاش نوح برای ایجاد سفر در زمان مردند) نوح رسالت خود را برای آزادسازی بشریت اعلام کرد، و خود را به هیچ تشبیه کرد. در سال ۲۰۱۹، هانا از اطلاعات خود در مورد گذشته الکساندر استفاده میکند تا وی را برای از بین بردن زندگی اولریک تهدید کند، در حالی که رجینا تحقیقات غریبه را کشف میکند. بارتوز به کلودیا نزدیک میشود، مادربزرگی که تصور میشد مردهاست. بعداً، بارتوز با نوح ملاقات میکند و موافقت میکند که به او بپیوندید. در سال ۱۹۵۳، هلگه گمشده گزارش شدهاست، و نوح - با ظاهر همان سنی که در سالهای ۱۹۸۶ و ۲۰۱۹ وجود دارد - از حمایت معنوی به مادر هلگه، گرتا، صحبت میکند. اولریک دستگیر شده و به قتل هلگه اعتراف میکند. کلودیا با نقشههای دستگاه برنجی وارد فروشگاه تانهاوس میشود و از وی میخواهد آن را برای او بسازد. | |||||
۱۰ | ۱۰ | «آلفا و امگا» «Alpha und Omega» | باران بو اودار | یانتیه فریز و Ronny Schalk | ۱ دسامبر ۲۰۱۷ |
در طول شب ناپدید شدن میکل، پیتر هنگام ناگهان ظاهر شدن بدن مدز، به تنهایی به کابین هلگه میرود. او ترونته را به داخل کابین صدا میکند و کلودیا وارد میشود و به آنها میگوید جنازه را منتقل کنند. در سال ۱۹۸۶، نوح و هلگه یوناس را ربودند. همچنین با بازگشت به سال ۱۹۸۶، هلگه سالخورده نیز بعداً کشته میشود در حالی که میکوشد با تصادف ماشین خودش به ماشین خود جوانش، جوانی خود را متوقف کند. یوناس در پناهگاه بیدار میشود، همراه با غریبه، که خود را یوناس بالغ معرفی میکند و برای از بین بردن کرم چاله با استفاده از دستگاه برنجی، که تانهاوس آن را ساخته تلاش میکند. در سال ۲۰۱۹، شارلوت مقاله ۱۹۵۳ را در مورد آدمربایی هلگه، از جمله عکسی از اولریک مییابد. نوح به بارتوز میگوید که کلودیا اصلیترین دشمن آنها است و یوناس بزرگتر ناخواسته قصد دارد کرمچاله را «ایجاد» کند. در سال ۱۹۵۳، هلگه ۹ ساله به محض ظاهر شدن کرم چاله، هوشیاری خود را به دست میآورد و او را در سال ۱۹۸۶ به یوناس متصل میکند. همانطور که به یکدیگر نزدیک میشوند، هلگه به ۱۹۸۶ منتقل میشود، در حالی که یوناس در ویندن پس از آخرالزمانی ۲۰۵۲ بیدار میشود، دستگیر شدن توسط دختری مسلح. |
فصل دوم
اپیزود | عنوان | کارگردان | نویسنده(ها) |
---|---|---|---|
۱ | آغاز و پایان | باران بو اودار | Jantje Friese & Daphne Ferraro |
۲ | ماده تاریک | باران بو اودار | Jantje Friese & Ronny Schalk |
۳ | ارواح | باران بو اودار | Jantje Friese & Marc O. Seng |
۴ | مسافران | باران بو اودار | Jantje Friese & Martin Behnke |
۵ | گمشده و پیدا شده | باران بو اودار | Jantje Friese & Ronny Schalk |
۶ | یک چرخه بی پایان | باران بو اودار | Jantje Friese & Martin Behnke |
۷ | شیطان سفید | باران بو اودار | Jantje Friese & Marc O. Seng |
۸ | پایان و آغاز | باران بو اودار | Jantje Friese & Daphne Ferraro |
فصل سوم
قسمت | عنوان | کارگردان | تاریخ پخش |
---|---|---|---|
۱ | آشناپنداری (دژاوو) | باران بو اودار | ۷ تیر ۱۳۹۹ |
۲ | بازماندگان | باران بو اودار | ۷ تیر ۱۳۹۹ |
۳ | آدام و حوا | باران بو اودار | ۷ تیر ۱۳۹۹ |
۴ | منشا | باران بو اودار | ۷ تیر ۱۳۹۹ |
۵ | زندگی و مرگ | باران بو اودار | ۷ تیر ۱۳۹۹ |
۶ | سایه و روشنایی | باران بو اودار | ۷ تیر ۱۳۹۹ |
۷ | بین زمان | باران بو اودار | ۷ تیر ۱۳۹۹ |
۸ | پردیس | باران بو اودار | ۷ تیر ۱۳۹۹ |
شجرهنامه

جوایز
این سریال در سه بخش برای جوایز تلویزیونی گلدن کمرا ۲۰۱۸ نامزد شد.
- بهترین سریال.
- بهترین بازیگر زن: کارولینه ایخورن در نقش شارلوت داپلر.
- بهترین بازیگر: اولیور مازوچی در نقش اولریک نیلسن.
هیچکدام از این نامزدها به جوایز منتهی نشد، اما «لوئیس هوفمان» بازیگر نفش «یوناس کانوالد» جایزه «بهترین تازهوارد» را دریافت کرد. در اوت ۲۰۱۸ این سریال در بخش بهترین نمایش تلویزیونی جایزه برزیلی بریک تودو اواردز ۲۰۱۸ را دریافت کرد و بازیگر لوئیس هوفمان در رده «بازیگر بینالمللی» نامزد شد.
منابع
- Shepherd, Jack (21 December 2017). "Dark renewed for season 2 by Netflix". The Independent. Retrieved 2 July 2019.
- @@DarkNetflixDE (26 April 2019). "DARK Season 2 comes out June 21st!" (Tweet). Retrieved 26 April 2019 – via Twitter.
- Romero, Ariana (1 December 2017). "Is This New German Netflix Show The Next Stranger Things?". Refinery29. Retrieved 3 December 2017.
- Garvin, Glenn (1 December 2017). "You Won't Be Afraid of This Dark, But You Might Be Bored". Reason. Retrieved 3 December 2017.
- Bakare, Lanre (1 December 2017). "Dark review – a classy, knotty, time-travelling whodunnit for TV". The Guardian. Retrieved 3 December 2017.
- Gelman, Vlada (30 May 2019). "TVLine Items: Monica Potter's New Series, Netflix's Dark to End and More". TVLine. Retrieved 2 July 2019.
پیوند به بیرون
![]() |
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به تاریک (مجموعه تلویزیونی) در ویکیگفتاورد موجود است. |