زراسوند
طایفه زراسوند یکی از بزرگترین طوایف ایل بختیاری هفت لنگ دورکی میباشد
.
تیرههای طایفه زراسوند
- خدرسرخ
- کورکور
- باپیر
- خدری
- کاید
- گرگه
- سیفیدوند
- اولاد جعفرقلی خان
- هیهاوند(کاجی)
- اورگونی
- احمدخسروی
- لوک زراسوند
- سادات شیرمردی
- علاسوند
- شهی
- پیوندی
- میرزا
- ایمری
- شهو
- سادات احمدکبیر
- یتیم(یه تیم)
- توشمال
- زنبور
- میر
- گرما
- تونی
- اولاد ظهراب خان
- مشایخ
- ایهاوند
- روگری
- آسترکی علی آبادی
طائفه بزرگ زراسوند شامل ۳۱ تیره بزرگ میباشد
زیستگاه طایفه زراسوند
- زیستگاه ییلاقی طایفه زراسوند
اولین خاستگاه این ایل دشت چغاخور بوده است که دلیران بسیاری را پرورانده. شهرستان اردل،دینارون_کاج و رستمی شهرستان بروجن، شهرستان خانمیرزا، شهرستان فارسان، شهرستان کیار و شهرستان لردگان در استان چهارمحال و بختیاری و همچنین نورآباد ممسنی از استان فارس و نیز دهستان درسجین در شهرستان ابهر ،استان زنجان.
- زیستگاه قشلاقی طایفه زراسوند در شهرستان اندیکا، شهرستان ایذه،مرغا_تخت کاشان شهرستان باغملک،قلعه تل.بارانگرد شهرستان دزفول شهیون و شهرستان مسجدسلیمانتمبی گلگیر در استان خوزستان میباشد.
دوران خانی و خانبازی(۱۸۴۶–۱۹۲۵)
قبلاز حسینقلیخان برای هر خانی مقدور بود که در اثر لیاقت و کاردانی خویش خانبزرگ گردد.[1] حسینقلیخان درزمان حکمرواییخود اهمیت سیاسی وقدرت مالی افراد فامیلشرا فزونی بخشید. اینمسلم بود که لقب ایلخانی حسینقلی پساز مرگوی بهیکی از دوبرادر ویا شش پسرش یا یکی از ۱۴ برادرزاده ویا خواهرزادهاش (اولاد ذکور آنان) میرسد. سمت ویا عنوان ایلبیگ همزمان باانتصاب خانهای بختیاری و چهارمحال به فرمانروایی آن نواحی ایجاد شد. تاریخ ربع اول قرن بیستم بختیاریها از کشمکشها، جنگها و منازعات بین خاندان دربار ایلخانی و جانشینان حسینقلیخان و فامیل حاجی ایلخانی وهمچنین جانشینان برادر حسینقلی خان وخانواده ایلیبیگی که از خانواده سومین برادرش (رضاقلیخان) بودند، حکایت میکند. ایل بیگیها از همان روزهای اول بهوسیله دستههای دیگررقیب بهعقب رانده شدند و منابع تأمین درآمدشان از بین رفت. در فراز ونشیب آنراه، یکی از قدرتهای رقیب که سعی در کسب مقام ایلبیگی داشت، پیش میافتاد وبا رسیدن بهاینمقام سعی برگماردن افراد فامیل خود، درمناصب پرعایدی میکرد. بدینترتیب اینعمل سبب میشد که منافع گروههای دیگر بهحداقل خود برسد و راه درآمدهای ایشان مسدود شود.[2] واگر در اینزمان، خانهای بختیاری نفوذ بیشتری پیدا کردند، بهعلت چنین زمینههایی بود :
خانهای بزرگ در اثر درآمدهای کلان ازاملاکوسیع خویشصاحب قدرت میشدند، استثمار عشایر ودرآمدهای بسیار از زمینهایشان متضمّن مقرری مطمئنی برای خانها بود. دستی برسررعایاکشیدن ویا جریمه کردن ایشان ازطریق تقسیمات نا مناسب مراتع وچراگاه منجر بهدرآمدهای کلان وقبضهشدن قدرت در دست خان میشد. این امکانات برای تثبیت قدرت خانها کافی نبود. زمینهساز قدرت خانها دربختیاری، اتفاقاتی بود که بهخاطر موقعیّت سیاسی ایران، درمنطقه بختیاری رخ میداد. انگلیسیها درنواحی بوشهر نیروپیاده کردهبودند وروسهادر آذربایجان پیشمیرفتند. بختیاری آنزمان، گره گاه کوششهای سیاستمداران چپاولگر خارجیبود ضعف سیاست حکومت مرکزی در کنار اشغال ایران باعت قدرت کاذب بیشتری برای خانها میشد[3] .
اولین بهانه اشغال ایران از طرف انگلیس، دفاع از سرزمین هند در مقابل تجاوز و حمله روسها بود که ازنواحی جنوب غربی ایران احتمالش میرفت. بعداز اولین نشستهای بختیاریها با انگلیسیها، احداث جادهای که اهواز را ازطریق بختیاری بهاصفهان اتصال دهد، مطرح شد و به اتمام رسید[4] .
با شروع کشتیرانی بینالمللی در کارون (سال ۱۸۸۸) قبضه کردن بازار تجارت ایران برای انگلستان ضروری بهنظر میرسید. در آن زمان قول احداث جاده یاد شده و کشتیرانی در کارون به انگلیسیها داده شد .
راه بختیاری ویا جاده لینچ که بههمیننام معروف است، در چهاردهم دسامبر ۱۸۹۹ افتتاح شد. برای این راه وامی بهمبلغ ۵۵۰۰ لیره انگلیسی با بهره ۶درصد وبهمدت ۲۵سال ازطرف برادران لینچ در تاریخ سوم ماه مه ۱۸۹۸ بهخوانین منطقه داده شد. ازطرفی احداث دو دهنه پل آهنی، جادهای درمناطق صعبالعبور و ایجاد کاروانسراهای بینراهی، پیشبینی شدهبود. ازطرف دیگر خانها موفق شدند که عوارض عبور از جادهها را دریافت کنند. تاسال ۱۹۰۹ هرسال براهمیت این راه افزوده میشد. علاوه بر کارهای تجارتی، اینراه مسیر ایل نیز بود. کوچنشینان ازاین جاده برای کوچ به گرمسیر، مناطق ایذه ویا بهسردسیر اطراف اردل استفاده میکردند. اینراه زمینه مناسبی برای خوانین ایجاد کرده بود تا مالیاتیرا وصول کنند کهشامل کلیه درآمدها باشد .
بعدها باایجاد جاده خرمآباد - دزفول اینراه ازاهمیتافتاد. همچنین غارت کاروانها در کهگیلویه جاده مزبوررا ازاهمیت بازرگانی انداخت (۱۹۱۲).[5] مهمترین عاملی که موجب فعالیت انگلیسیها در جنوب غربی ایران شد، کشف منابع زیرزمینی نفت در سرزمین بختیاری بود. از این منافع درسال ۱۹۰۵ مبلغ ۲۵۰۰ لیره انگلیسی نصیب خوانین شد. بعدها ۳درصد ازمنافع شرکت نفت بختیاری بهایشان تعلق گرفت[6]
پانویس
- لقب ایلخان برای اولینبار به حسینقلیخان داده شد(۱۸۴۶).
- منازعات بین ایلخانی وحاجی ایلخانی (۱۸۸۰–۱۹۱۵) موضوع اصلی رساله مفصل دکترای گرثوایت است(۱۹۶۹).
- گرث وایت، ۱۹۶۹، ص ۲۶۲
- گرثوایت دربارهٔ این قرارداد ومشکلات بعدی و همچنین نحوه انجام اینپیمان گزارشهایی دارد (۱۹۶۹، صفحات ۱۵۲–۱۶۹ و ۳۱۰–۳۱۴).
- گمان میرود که چپاول وراهزنیهای یاد شده بیشتر ازتاسیسات و اموالی بود که افراد ایلبیگ درآن سهیم نبودند (گزارش نظامی اول، ۱۹۰۹، ص ۱۱۴).
- فاطمی، ۱۹۵۴، ص ۲۰
منابع
- حسین ابراهیمی ناغانی (۲ اسفند ۱۳۸۸). «اسامی طوایف و شعب ایل بختیاری». وبگاه انسانشناسی و فرهنگ. بایگانیشده از اصلی در ۷ اکتبر ۲۰۱۳.
- دائرةالمعارف بزرگ اسلامی - مقاله بختیاری