سارا بارتمن
سارتجی "ساراً بارتمن (به انگلیسی: Saartjie "Sarah" Baartman) (قبل از ۱۷۹۰–۲۹ دسامبر ۱۸۱۵) معروفترین زن از حداقل دو زن خویخویی است که به عنوان جاذبههای نمایشها عجیبالخلقه در قرن نوزده در اروپا تحت عنوان «الهه عشق هوتنتوت» به نمایش گذاشته شدند. هوتنتوت که در آن زمان نامی رایج برای مردمان خویخوی بود، در حال حاضر عنوانی نامناسب و زننده تلقی میشود.
سارا بارتمن | |
---|---|
زادهٔ | قبل از ۱۷۹۰ نزدیکی رود گامتوز، کیپ شرقی، امپراتوری هلند |
درگذشت | ۲۹ دسامبر ۱۸۱۵ پاریس، فرانسه |
آرامگاه | کیپ شرقی، آفریقای جنوبی |
دیگر نامها | Hottentot Venus |
نژاد | خویخوی |
آفریقای جنوبی
سارا بارتمن در یک خانواده خویسانی در مجاورت رودخانه گامتوز آنچه اکنون دماغه شرقی آفریقای جنوبی است به دنیا آمد. او در یک هجوم یگان نیروهای بوئر یتیم میشود. سارتجی که در زبان اصلی سار-کی تلفظ میشد شکل اختصاری نامش است. در زبانهای آفریقایی استفاده از شکل اختصاری معمولاً نشان دهنده آشنایی و صمیمیت است تا یک مخفف سازی ادبی. نام تولدی او نامشخص است.
بارتمن برده یک کشاورز هلندی نزدیک شهر کیپ تاون بود زمانی که هندریک سزار برادر صاحبش به او پیشنهاد میکند که به انگلستان سفر کند برای نمایش و به او قول میدهد که ثروتمند شود. لرد کالدان فرماندار شهر اجازه سفر را میدهد اما بعدها زمانی که به خوبی از قصد او (هندریک سزار) آگاه میشود افسوس میخورد. او در ۱۸۱۰ به قصد لندن حرکت میکند.
بریتانیای کبیر
بارتمن سرتاسر بریتانیا به نمایش گذاشته میشود و مردم را سرگرم میکند با آنچه به عنوان ویژگی بدنی بسیار عجیب تصور میشد. او کپلهای بزرگ و لبینه کوچک دراز داشت مانند برخی از زنان خوی خویی. به گفته تاریخدان علم استفان جی گولد (Stephen Jay Gould) لبینه کوچک یا لبهای داخلی آلت زنانگی در زنان خوی خویی عمدتاً دراز است و حتی ممکن است زمانی که میایستند سه تا چهار اینچ از فرج آنها آویزان باشد. بارتمن تا زمانی که زنده بود هرگز اجازه نمایش این ویژگی را نداد و یک شرح از ظاهر او در لندن در ۱۸۱۰ آشکار میسازد که او جامه میپوشید اگر چه جامهاش تنگ بود.
نمایش او سالهای اندکی پس از گذراندن قانون تجارت برده یک رسوایی خلق کرد.
جستارهای وابسته
منابع
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Sarah Baartman». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۴.
- http://www.southafrica.info/about/history/saartjie.htm#.Ut3ZthDTmUk