سال بلوا
سال بلوا رمانی از عباس معروفی که در فاصله سالهای ۱۳۶۸-۱۳۷۱ به نگارش در آمد.
نویسنده(ها) | عباس معروفی |
---|---|
کشور | تهران |
زبان | فارسی |
ناشر | انتشارات ققنوس |
شابک | شابک (دوره) ۲-۳۷۴-۳۱۱-۹۶۴-۹۷۸ ISBN |
محتوا
نویسنده دربارهٔ این کتاب نوشته است:
- « گفتم آب، و ساعت لنگری مان گفت: دنگ دنگ دنگ.»
- فاصلهها از میان برداشته شدهاند و حال و گذشته در هم آمیخته اند: حسینای مسحور شده با زلفی آشفته ایستاده است، اما نه بر پلههای شهرداری که در ذهن نوش آفرین؛ دکتر معصوم طناب دار حسینا را میبافد و با قنداق موزر به مغز نوش آفرین می کوبد؛ سرهنگ در پی پیمودن پلههای ترقی از شیراز به سنگسر می افتد؛ ملکووم آلمانی در کار ساختن یک پل بزرگ از کوه پیغمبران به کافر قلعه است؛ و سروان خسروی در پی آن است که همه کوچههای شهر به خیابان خسروی ختم شوند. اما همه یک داغ به پیشانی دارند؛ همان که سال بلوا را آغاز میکند. همان که همه ناچار به انتخابش بودهاند. و مقصر کیست وقتی بازی و بازیگر یگانه نیست؟
نظرات
عباس معروفی در این کتاب اسطوره را با دنیای امروز در هم میآمیزد.
پیوند به بیرون
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به سال بلوا در ویکیگفتاورد موجود است. |
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.