سپس هیچکدام باقی نماندند
سپس هیچکدام باقی نماندند (به انگلیسی: And Then, There Were None) که توسط انتشارات داد میند اند کمپانی در آمریکا با این نام و توسط انتشارات کولینز کرام کلوب با نام اصلی یعنی ده کاکاسیاه کوچک به چاپ رسید، نام یک کتاب جنایی معمایی نوشتهشده توسط آگاتا کریستی، نویسندهٔ اهل انگلستان معروف به ملکهٔ جنایت است. این کتاب یکی از آثار مشهور ادبی جهان است و تأثیر بسیاری بر ادبیات جهان و رمان داشته و به گفتهٔ آگاتا کریستی، سختترین و بهترین اثری است که خلق کردهاست و در نوع خود یک شاهکار در ادبیات داستانی به حساب میآید.[1] پایهٔ کتاب بر اساس شعر و داستانی کودکانه به نام ده کاکاسیاه کوچک (به انگلیسی: Ten Little Niggers) است؛ لذا در بعضی از انتشارات، کتاب به این نام نیز چاپ شدهاست. در ایران، انشارات هرمس در مجموعه کتاب های کارآگاه این کتاب را با نام ده بچهزنگی منتشر کرد.
نویسنده(ها) | آگاتا کریستی |
---|---|
عنوان اصلی | And Then There Were None |
برگرداننده(ها) | خسرو سمیعی |
زبان | انگلیسی |
گونه(های) ادبی | ادبیات داستانی جنایی |
ناشر | Collins Crime Club در بریتانیا
Dead Mind And Company در آمریکا ناشر فارسی: کتابهای کاراگاه (وابسته به نشر هرمس) به نام ده بچهٔ زنگی |
تاریخ نشر | ۶ نوامبر ۱۹۳۹ |
گونه رسانه | چاپی |
شمار صفحات | ۲۵۶ (نشر اول) |
پس از | The Regatta Mystery |
پیش از | سرو غمگین |
آگاتا کریستی دربارهٔ این رمان میگوید: «این رمان، نیازمند تکنیکی دشوار و برای من بسیار چالشبرانگیز بود. من از نوشتن آن بسیار لذت بردم و امیدوارم این رمان بتواند رضایت سختگیرترین خوانندگان را جلب کند.»
خلاصه داستان
ده نفر، هفت مرد و سه زن، توسط افرادی به ظاهر مختلف دعوت میشوند که تعطیلات خود را در جزیرهای دورافتاده به نام «جزیرهٔ زنگی» (به انگلیسی: Nigger Island) بگذرانند. بعضی از آنها قبلاً همدیگر را سر موضوعی میشناختهاند؛ ولی بیشترشان قبل از رفتن به جزیره هیچگاه یکدیگر را ندیده بودهاند. این ده نفر هر کدام به گونهای در گذشتهٔ خود باعث قتل یک فرد شدهاند. پس از گذشت مدتی در جزیره، آنها متوجه میشوند که همه از سوی یک فرد به آن جا دعوت شدهاند. فردی که با این که در جزیره نیست از راز همهٔ آنها آگاه است؛ و اوضاع مغشوش میشود؛ وقتی که این فرد شروع به قتل رساندن تکتک آنها به روشی عجیب میکند. او قربانیان خود را با اقتباس از یک شعر کودکانه به نام ده کاکاسیاه کوچک به قتل میرساند.
این شعر به این صورت است:
ده کاکاسیاه کوچک رفتند شام بخورند،
یکی خود را خفه کرد و سپس نه تا باقی ماندند.
نه کاکاسیاه کوچک تا دیروقت نشستند،
یکی به خواب رفت و سپس هشت تا باقی ماندند.
هشت کاکاسیاه کوچک به دِوُن رفتند،
یکی گفت همینجا میمانم و سپس هفت تا باقی ماندند.
هفت کاکاسیاه کوچک هیزم میشکستند،
یکی خود را تکه تکه کرد و سپس شش تا باقی ماندند.
شش کاکاسیاه کوچک با کندو بازی میکردند،
یکی را زنبور نیش زد و سپس پنج تا باقی ماندند.
پنج کاکاسیاه کوچک به دادگاه رفتند،
یکی قاضی شد و سپس چهار تا باقی ماندند.
چهار کاکاسیاه کوچک به دریا رفتند،
یکی را ماهی قرمز بلعید و سپس سه تا باقی ماندند.
سه کاکاسیاه کوچک به باغ وحش رفتند،
یکی را خرس بزرگی بغل کرد و سپس دو تا باقی ماندند.
دو کاکاسیاه کوچک در آفتاب نشتند،
یکی سوخاری شد و سپس یکی باقی ماند.
یک کاکاسیاه کوچک تنها ماند،
او رفت و خود را دار زد و سپس هیچکدام باقی نماندند.
هر کدام از این ده نفر بر اساس این شعر کودکانه با همان روش بهطور عجیب به قتل میرسیدند و در پایان هیچکس در جزیره باقی نمیماند. ایده این کتاب جالب توجه است، یک فرد ناشناس، ده نفر را که از عدالت فرار کردند به جزیره دعوت میکند و سرانجام عدالت را در مورد آنها اجرا میکند.
پانویس
منابع
- اختریان، محمود (۱۳۸۴)، اطلاعات عمومی پیام، عالمگیر، شابک ۹۶۴-۹۳۶۰۸-۰-۸