شیخ ادهبالی
شیخ ادهبالی (۱۲۴۶—۱۳۲۶ میلادی)، که از او به عنوان بالیشیخ نیز یاد میشود، شیخی ترک صوفی بسیار تأثیرگذار بود که به تشکیل و توسعه سیاستهای دولت رو به رشد عثمانی کمک کرد.[1] او از خاندان بلخار بود، او در محافل مذهبی احترام زیادی داشت.
تعامل با رهبران عثمانی
ادهبالی غالباً با دوست صمیمی اش، ارطغرل، پدر عثمان یکم، در مورد اسلام و وضعیت مسلمانان در آناتولی صحبت میکرد. عثمان چندین بار مهمان ادهبالی شده بود. ادهبالی مراد عثمان شد و سرانجام شمشیر غازی را به او داد.[2] در یک قول معروف، عثمان، زمانی که در درگاه ادهبالی بود، خواب یک هلال ماه را دید که از سینه ادهبالی خارج شد و به سینه او وارد شد.[3] این رؤیا منجر به تأسیس دولت عثمانی شد. دختر ادهبالی، رابعه بالا خاتون، در سال ۱۲۸۹ با عثمان یکم ازدواج کرد. شیخ ادهبالی در ۸۰ سالگی درگذشت.
نصیحت به عثمان غازی
توصیههای ادهبالی به دامادش به شرح زیر بود، که بر شکلگیری حکومت عثمانی تأثیرگذار بود.
در یک اعلامیه معروف، ادهبالی به عثمان گفت:
ای پسرم! حالا تو شاه هستی!
از این پس، خشم از ما است. از تو، آرامش!
بر ماست که مورد اهانت قرار بدهیم؛ بر توست که لطف کنی!
بر ما اینکه متهم کنیم؛ بر تو تحمل!
بر ما، ناتوانی و خطا. بر تو، شکیبایی!
بر ما، نزاع؛ برای تو، عدالت!
بر ما، حسادت، شایعه، تهمت؛ بر تو، بخشش!
ای پسرم!
از این پس، بر ما جدایی است؛ بر تو اتحاد!
بر ما تنبلی، بر تو، هشدار و تشویق!
ای پسرم!
صبور باش، یک گل قبل از زمان خود شکوفا نمیشود. هرگز فراموش نکن: بگذار انسان شکوفا شود و دولت نیز شکوفا خواهد شد!
ای پسرم!
بار تو سنگین است، وظیفه تو سخت است، قدرت تو به مویی آویزان است! باشد که خداوند یاور تو باشد!
پیوند به بیرون
منابع
- The Ottoman Empire, by Halil Inalcik, p. 55.
- The Last Great Muslim Empires, by H. J. Kissling, Bertold Spuler, N. Barbour, F. R. C. Bagley, J. S. Trimingham, H. Braun, H. Hartel, p. 2.
- The Origins of the Ottoman Empire, by Mehmet Fuat Köprülü, Gary Leiser, p. 6.