صلح آنتالکیداس
صلح آنتالکیداس پیماننامهای بود میان اسپارت از یک سو و آتن، کورینتوس، تبس و آرگوس از سوی دیگر، که به نبرد قرنتیان در یونان باستان پایان داد.
در سال ۳۸۷ پیش از میلاد صلح آنتالکیداس انجام گردید. به موجب آن یونان، حق حکمرانی و تملک هخامنشیان بر آسیای صغیر را به رسمیت شناخت.[1]
اردشیر دوم هخامنشی که خود با کمک مالی به دشمنان اسپارت عامل اصلی آغاز جنگ بود، با میانجیگری میان طرفهای درگیر شرایط صلح را نیز بر ایشان تحمیل کرد و برای چند سال دست یونانیان را از آسیای صغیر کوتاه نمود.
در سال ۳۸۷ پیش از میلاد، پس از آن که اسپارت و شهرهای یونانی متحد ایران راه غله آتن را با ۸۰ کشتی از طریق تنگه بسفر بستند، متخاصمان نمایندگان تامالاختیاری به سارد فرستادند تا شرایط شاه ایران را بشنوند. تیریباز (ساتراپ سارد) مهر سلطنتی شاه را نشان داد و آنگاه منشی او چنین خواند:
- اردشیر شاه سزاوار میداند که شهرهای آسیا، همچنین جزایر کلازومنای و قبرس متعلق به او باشد. دیگر شهرهای یونانی چه بزرگ و چه کوچک، مستقل میمانند مگر لمنوس، ایمبروس و اسکیروس که - همچون گذشته - به آتن تعلق خواهند داشت. هر یک از طرفهای درگیر که این صلح را نپذیرد، من - اردشیر - در کنار کسانی که با من همنظرند، با ایشان در دریا و خشکی، و با کشتی و با پول خواهم جنگید.[2]
یونانیهای خسته از جنگ، به پذیرش شرایط اردشیر ناچار بودند. این پیمان ایشان را از مداخله آشکار در ایونیه بازمیداشت و در برابر، زمینه نفوذ بیش از پیش ایران را در سیاست داخلی دولتشهرهای یونانی فراهم میکرد.[3] اثر دیگر این صلح، تبدیل اسپارت به قدرت مسلط در صحنه سیاسی یونان بود.
پس از صلح یونان، دولت هخامنشی فرصت یافت تا بر سرکوب شورشهای آسیای صغیر، گشودن دوباره مصر و تصرف قبرس متمرکز شود.[4]
پانویس
- CHRONOLOGY OF IRANIAN HISTORY PART 1 iranicaonline.org
- گزنفون، هلنیکا، کتاب پنجم، فصل نخست
- تاریخ ایران، صفحهٔ ۲۱۶
- تاریخ ایران، صفحهٔ ۲۱۷
منابع
- گرشویچ، ایلیا. تاریخ ایران (دوره هخامنشیان) از مجموعه تاریخ کمبریج. دفتر دوم از جلد دوم. ترجمه مرتضی ثاقب فر. انتشارات جامی. چاپ دوم ۱۳۸۷.
- ویکینبشته: گزنفون. هلنیکا. برگردان انگلیسی از هنری دکینز