علیرضا خان گروسی
علیرضا خان گروسی (زاده ۱۲۱۵ خورشیدی بیجارگروس - درگذشته ۱۲۸۹ خورشیدی کرسف[1]) یکی از حکام منطقهٔ گروس بود. او فرزند زین العابدین خان گروسی و برادر سرتیپ مظفر خان گروسی و پسر عمو و داماد امیرنظام گروسی بود.
علیرضا خان گروسی | |
---|---|
اطلاعات شخصی | |
زاده | حاج علیرضا خان گروسی ۱۲۱۵ خورشیدی ۱۲۵۸ (ه. ق) بیجار، |
درگذشته | ۱۲۸۶ خورشیدی ۱۳۲۹ (ه. ق) کشته شد. کرسف، |
ملیت | ایران |
همسر(ان) | امیرزاده خانم طلعت الدوله |
فرزندان | تقی خان کوکب بتول محترم السلطنه |
پیشه | حاکم |
زندگینامه
علیرضا خان با امیرزاده خانم دختر امیرنظام گروسی ازدواج کرد و از این ازدواج صاحب سه فرزند به نامهای تقی خان، کوکب و بتول شد، ازدواج دوم او با طلعت الدوله از اهالی تهران بود که از این ازدواج صاحب یک دختر به نام محترم السلطنه شد.
علیرضا خان از حاضرین رکاب ناصرالدین شاه قاجار و مأموریتی سرحدات را داشتهاست. وی از صاحب منصبان کل توپخانه ایران بودهاست. علیرضا خان در سال ۱۳۰۰ هجری قمری، نشان سرتیپی توپخانه شاهنشاهی را به دست آورد و در جمادی الثانی ۱۳۰۸ هجری قمری، از درجه سرتیپی به به درجه ژنرال آجودان انتقال یافت.[2] او در زمان ناصرالدین شاه قاجار به عنوان امیر تومانی رسید.
علیرضا خان پنج بار بهطور متوالی بهعنوان حاکم گروس برگزیده شد که اولین بار به دست امیرنظام گروسی انتخاب شد و حکومت منطقه گروس که به صورت ارثی به خاندان امیرنظام گروسی تعلق داشت به او واگذار گردید. علیرضا خان در گروس خدمات زیادی کرد اما تغییر رفتار او با مردم منطقه و درگیریهایش با خانها و … باعث شد مردم و کسبه از او به دربار شکایت کنند، سیدحسین مشیرالسلطان در شوال ۱۳۲۰ ه.ق جانشین علیرضا خان شد، وی از ترس علیرضا خان وارد گروس نمیشود و به جای خود نایب الحکومه به گروس میفرستد که علیرضا خان نایب الحکومه را گرفته و به چوب بسته و به تلگرافخانه صدر اعظم هم اعتنایی نکرد تا اینکه میرزاعلیاصغر اتابک (امین السلطان) صدراعظم مظفرالدین شاه قاجار پنجاه سوار از تهران فرستاد تا علیرضا خان را دستگیر و به تهران بیاورند که اینگونه نیز شد و او را تبعید کردند و بعد از این واقعه مشیر السلطان چندین ماه دیگر نیز حکومت کرد تا اینکه در ربیع الاول سال ۱۳۲۱ ه.ق خلع و مرتضی قلی خان صدقالدوله به حکومت گروس رسید، بعد از صدق الدوله بار دیگر مشیرالسلطان حاکم گروس شد، علیرضا خان بعد از تبعید برای چهارمین مرتبه حکومت را در دست گرفت، شاهزاده یمین الدوله ضلالسلطان در ماه شوال سال ۱۳۲۷ ه.ق از طرف وزارت داخله جانشین علیرضا خان شد، و سرانجام علیرضا خان برای پنجمین بار در اواخر ربیع الاول سال ۱۳۲۹ ه.ق حاکم گروس شد.
انقلاب مشروطه
در سال ۱۳۲۵ ه.ق در انجمنی که به نام انجمن خدمت تشکیل شده بود وی نیز مانند سایر حکام مستبد ایران و درباریان قاجار به این مجلس رفت و سوگند یاد کرد که به مشروطیت وفادار بماند و در راه اقتدار و حفظ آن از جان مایه گذارد. اما بعد از اینکه علیرضا خان برای پنجمین بار حاکم گروس شد گروس در اوج نا امنی و آشوب و غارتزدگی بود و همچنین شورش سالارالدوله قاجار به ادعای سلطنت محمدعلی شاه نیز به اوضاع آشفته گروس افزود و از آنجا که سالارالدوله با علیرضا خان روابط دوستانه داشت لذا علیرضا خان جهت کمک به وی و مهیا کردن لشکر و اردوی نظامی از هیچ کاری دریغ نکرده و تا توانست از مردم باج و خراج گرفت و معادل بیست و پنج هزار تومان از مالیات گروس مأخوذ نموده و تقدیم به اردوی سالار الدوله نمود و برای پشتیبانی از سالارالدوله به مشروطیت پشت کرده بهطوریکه به سالارالدوله تلگراف کرده و مینویسد:
ای مرا تو مصطفی من چون عمر | از برای خدمتت بندم کمر |
و در همین بحبوحه یعنی مرداد ماه سال ۱۳۲۹ ه.ق ولایت گروس ضمیمه کردستان و کرمانشاهان میگردد و به سردار ظفر بختیاری و نصیر خان سردار جنگ سپرده میشود و علیرضا خان گروسی از حکومت گروس معزول میگردد وی پس از معزول شدن از حکومت در دهم شعبان ۱۳۲۹ ه.ق با تعدادی سرباز و سوار توپچی در محله فیض آباد به خانه حاج حسنخان کلانتر وارد و به اردوی سالارالدوله ملحق شد هنگامیه که وی وارد اردوی سالار الدوله شد او سوار و اردوی آنچنانی نداشت بهطوریکه علیرضا خان خود گفته بود اگر من نمیشدم نه کردستان تسلیم و نه اردو برایش جمع میشد ضمناً افتخارنظام گروسی نیز که فرمانده سواره نظام گروس بود به دستور دایی خود علیرضا خان با استفاده از نیروهای دولتی جهت اردوی سالار الدوله از مردم گروس باج و خراج بسیاری گرفت و به جای آنکه حافظ جان و مال مردم گروس باشد باعث خرابی و ویرانی گروس گردید سالارالدوله کمکم قدرت گرفته و تا حوالی ساوه پیش آمده و کسی توان مقابله با سپاه وی را نداشت و به سوی تهران در حرکت بود در سوم شوال ۱۳۲۹ ه.ق سردار ظفر و سردار جنگ در نزدیکی ساوه به جنگ با سپاهیان سالار الدوله پرداختند که در میان سپاهیان سالارالدوله سواران علیرضا خان گروسی نیز بودهاند که شکست خوردند و بازماندگان نبرد گریختند.
وقایع آذربایجان
در جریان و قایع آذربایجان که در آغاز سال ۱۳۲۸ ه.ق به رهبری ستارخان و باقرخان به وجود آمد. علیرضا خان گروسی نیز فعالانه در راه آزادی ملت شرکت داشت اینگونه که در جریان قیام ستارخان سردارملی و باقر خان سالارملی در آغاز سال ۱۳۲۸ ه.ق نیرویی به فرماندهی و تحت فرمان رحیمخان به جنگ ستارخان شتافت به صورتی که او را در اردبیل محصور کرده و در حال خاموش کردن این قیام بود که دو نیرو یکی به سرداری سردار محیی از راه انزلی و یکی به سرداری سردار بهادر بختیاری و یپرمخان از راه قزوین به جانب آذربایجان برای کمک به ستارخان شتافتند و در این میان حاج علیرضا خان گروسی امیر تومان هم در هفتم محرم ۱۳۲۸ ه.ق وارد سراب شد و به جانب اهر حرکت کرد تا به همراهی سیصد سوار از گروس که داوطلبانه به لشکر دولتی پیوسته بودند ستارخان را آزاد سازند و این گونه نیز شد و اینان هم دلیریها و جان فشانیها نمودند تا آزادگی را به ایران بازگردانند.[3]
مرگ
علیرضا خان گروسی در سال ۱۳۲۹ هجری قمری در جنگ و درگیری با جهانشاهخان امیرافشار در کرسف جزو ولایت گروس کشته شد.[4]
پانویس
- مریوانی محمد، بیجار گروس در گذرگاه تاریخ، تهران، چاپ دوم، ۱۳۸۸، شابک ۹۷۸−۹۶۴−۴۹۹−۲۴۴−۵ شابک
- روزنامه ایران ، جلد چهارم، ۲۹ شوال ۱۳۰۸ ه. ق، ص ۳۰۰۸
- کسروی ا، تاریخ هیجدهساله آذربایجان، تهران، چاپ نهم، ۲۵۳۷، ص ۱۱۶
- کسروی ا، تاریخ هیجدهساله آذربایجان، تهران، چاپ نهم، ۲۵۳۷، ص ۱۹۴