معایب الرجال
معایب الرجال کتابی است که در سال ۱۳۱۲ قمری[پ 1] توسط بیبیخانم استرآبادی نوشته شده است. این کتاب به مدت صد سال به صورت چاپ نشده باقی مانده بود تا اینکه در سال ۱۳۷۱ خورشیدی به کوشش افسانه نجمآبادی و حسن جوادی، در دو ویرایش و چاپ جداگانه، در آمریکا منتشر شد.[1]
نویسنده(ها) | بیبیخانم استرآبادی |
---|---|
کشور | شیکاگو، آمریکا |
زبان | پارسی |
موضوع(ها) | آداب معاشرت، سبک زندگی، روابط زن و مرد، اندرز |
گونه(های) ادبی | طنز |
تاریخ نشر | ۱۳۷۱ خورشیدی (۱۹۹۲ میلادی) |
کتاب معایب الرجال با بخشی درباره زندگی شخصی بیبیخانم آغاز میشود. این کتاب شامل دو قسمت است. نویسنده در قسمت نخست با لحنی صریح و خشمگین به کتاب تأدیب النسوان پاسخ میدهد. بخش دوم که خطاب به زنان است[پ 2] شامل نصایح و هشدارهایی به زنان درباره روابطشان با مردان و به خصوص شوهرانشان است.[2]
محتویات
معایب الرجال یکی از منابع مهم و تأثیرگذار برای درک فضای فرهنگی زنان در دوران پیش از مشروطه است. بیبیخانم در این کتاب مسائلی همچون اعتراض به تعدد زوجات و حق یکسویه طلاق از طرف مردان و تأکید بر آموزش زنان را مطرح کرده است. او نگاهی انتقادی به ساختار تحمیلی جامعه خود دارد و اساس نقد را بر تغییر رابطه زن و مرد یا ضعیفه بودن زن میگذارد و برخی از خواستهای پنهان مانده زنان را با جدیت و شجاعت مطالبه میکند.[3] بیبیخانم در بخشی از معایب الرجال به زنان میگوید:
خواهران گوش به پند و اندرزهای نویسندگان تادیب النسوان و افرادی از این قبیل ندهید. این مربیان زنان که خود را نادره دوران می دانند بهتر است که به اصلاح صفات رذیله خود برآیند، آنان می دانند که این نصایح برای تادیب ما نیست و برای اثبات ظالم بر مظلوم است، این مربیان نه تنها برای ما کاری انجام ندادهاند که مملکت را هم به نیستی کشاندهاند، ما که در حرم اندرون و کنج مطبخ بودیم، پس این همه فساد را اینان برپا کردند.
وی در بخشی نخست کتاب به مطالبی که شاهزاده قاجار در ده فصل تأدیب النسوان به آنها پرداخته، پاسخ گفته است. بیبی میگوید: «فصل اول مصنف گفته اگر مردی دست زن خود را بگیرد و بخواهد در آتش اندازد و آن ضعیفه باید مطیعه باشد ساکت و خاموش باشد ابا و امتناع ننماید. بهبه مولانا تو با این فهم و ذکا اگر کتابی نمینوشتی چه میشد!»[4]
بیبیخانم در پاسخ به آرام راه رفتن زنها میگوید:
در راه رفتن زنان گفته که زن باید قدمها را آهسته بردارد و سخن را نرم و ضعیف بگوید، مثل کسی که از ناخوشی برخاسته باشد. بلی، این زن از برای مردی خوب است که امیرکبیر باشد یا خونخوار و شریر، مردم آزار و نکته گیر و کارخانه همه مردانه و بیرون خانه و زن هم عقیم نه کارخانه و نه اولاد و نه شغل شبانه و روزانه، قطعا مواظبت مرد نماید و مرد هم یا اهل عیش نباشد یا اگر هم باشد بیرون خانه عیش نماید. والا زن بیچاره مردم رعیت با این همه کارهای بسیار مشکل و دشوار باید طرف میل مرد هم باشد، چگونه میتواند این قسم رفتار و مواظبت کند؟ چون عبد ذلیل در خدمت رب جلیل.
بیبیخانم همچنین در ارتباط با سکوت زن هنگام غذا خوردن چنین پاسخ میدهد:[5]
چنین گفته که باید زن در سرخوان و در زبر سفره نان دو زانو نشیند و سه انگشتی غذا بخورد و حرف نزند و صدا نکند و جواب کسی را نگوید. یعنی لال بازی در بیاورد. از روی مروت و انصاف بنگرید زمانی که با چندین طفل کوچک و بزرگ بر سر خوان و سفره نان این قسم رفتار عیان نمایند دیگر آن اطفال بر سر سفره ظرفی باقی میگذارند یا فرصت به کسی درغذاخوردن میدهند؟ اگر زن ساکت باشد، آن بچه گان کاسه خورش را در افشره میریزند یا افشره را برسر پلو نثار میکنند، زن هیچ نگوید یا برود پیش، سر بگذارد در گوش بچه بگوید بابایت بقربانت، آرام بگیر و بنشین و حرف مزن. اطفال زندگانی را براو و مرد حرام و طعام را تمام میکنند، باید زن و مرد با بعضی اطفال خرد گرسنه بمانند و ظروف شکسته. بلی، اگر یک مرد با یک زن برسم فرنگ بروند در مهمانخانه شاید بتوانند به دستورالعمل او رفتار نمایند. اما فرنگ از قرار جغرافیای تاریخی و سیاحتنامههای امم مختلفه تمام زنهای نجیب تربیت شده عالم بچندین علم در سر میز با مردان اجنبی مینشینند، و وقت رقص دست مردان اجنبی را گرفته میرقصند. اما آداب اسلام دیگر است. زنهای ایران تمام گرفتار خانه داری و خدمتگذاری میباشند، علی الخصوص زنهای رعیت. مصنف سلیقه شخصی خود را دستورالعمل قرار داده، چنانچه گفته زن باید از شوهر دور بنشیند. این هم همان فرض خدمتکاریست که پیش خود خیال کرده سابقا کمینه عرض نمود، والا الفت و محبت و عاشقی و معشوقی با این رسم و این قسم اختلاف کلیه دارد که به هیچ قسم تصور نمیتوان نمود. خداوند هوش کرامت فرماید.
بیبیخانم پس از نقد کتاب تأدیب النسوان، چهار فصل در مورد مجالس مردانه نوشته است. وی این مجالس را چنین توصیف میکند:
مجلس دوم مجلس قماربازیست:... یاران چون صاحبخانه را مشفق و مهربان و مردی چرب زبان دیدند و مرفه الحال و فارغ البال داخل خانه گردیدند، بعد از نشستن میگویند: برادرجان! دوشین چنین بلائی بر سرما آمده است. از شما متوقعیم که یکی را مستحفظ در قرار بدهید تا آسوده باشیم. صاحبخانه میگوید هیچ کس حق ندارد بدون اذن و اجازه داخل خانه من بشود. شما آسوده باشید و خاطر جمع مشغول بازی شوید، از اسباب و آلت قمار هرچه بخواهید از قبیل شطرنج و تخته نرد، آس و ترن و گنجفه و غیره حاضر است. چون شطرنج بازی مشکلی است، دو حریف دانا و اتاق تنها میخواهد، تخته نرد هم مشکلست، چون برد حریف به آمدن طاس است. چنان که گفتهاند طاس اگر نیک نشیند همه کس نراد است. پس آن گروه نسناس میشوند مایل آس ناس. دستهای سرگرم ترن زدن، جمعی مشغول گنجفه بازی کردن، به قسمی که تا بعد از زوال فرصت بول کردن و غذاخوردن نمیکنند. هرگاه از خانه یکی از ایشان خبر بیاورند که پدرت به رحمت ایزدی پیوست، گوید که در خانه امانتش بگذارید. اگر گویند که رئیست تو را خواسته میگوید بگو بیمار و مردنیست. اگر گویند طلبکار بر در است گوید خیلی خر است که این زمان پول میخواهد. امروز صبر کند انشاء الله فردا تمام طلبش را میدهم، اگر نقشم بیاورد. و گر گویند ضعیفه شما اکنون فارغ شده یک پسر آورده و کره ندارد، گوید خدا قدمش را مبارک گرداند تا فردا پستان مادرش شیر میآید. القصه معایب ایشان زیاد است...
وضعیت چاپ
کتاب معایب الرجال در سال ۱۳۷۱ خورشیدی و پس از صد سال به کوشش افسانه نجمآبادی و حسن جوادی، در دو ویرایش و چاپ جداگانه، در آمریکا منتشر شد.[1]
ویرایش دکتر افسانه نجمآبادی در تابستان ۱۳۷۱[پ 3] خورشیدی با عنوان «بیبیخانم استرآبادی، معایب الرجال در پاسخ به تأدیب النسوان» در ۲۴۹ صفحه[پ 4] توسط انتشارات نگرش و نگارش زن در شیکاگو چاپ شد.
ویرایش دکتر حسن جوادی[پ 5] در بهار ۱۳۷۱ با عنوان «رویاروئی زن و مرد در عصر قاجار: دو رساله تأدیب النسوان و معایب الرجال» و در ۳۰۶ صفحه توسط انتشارات کانون پژوهش تاریخ زنان ایران (شیکاگو) و شرکت جهان (مریلند) چاپ و منتشر شد.
نسخههای خطی
چندین نسخه خطی از این کتاب موجود است. یک نسخه از آن اکنون به شماره ۸۹۸۴ در کتابخانه مجلس موجود میباشد.[2]
نسخه خطی دیگر به خط میرزا سید ابوالقاسم پسر آقا میرزا سید جعفر و مربوط به ۵ جمادیالثانی ۱۳۱۴ است که اکنون به شماره ۶۹۲۷ در کتابخانه و موزه ملی ملک نگهداری میشود.[6]
از نسخههای دیگر یکی متعلق به کتابخانه حافظ فرمانفرماییان میباشد که فیلم آن به شماره ۲۲۰۳ در کتابخانه دانشگاه تهران موجود است و دیگری نسخه کتابخانه گلستان است.[2]
جستارهای وابسته
یادداشتها
- ۱۸۹۴ میلادی، برابر با سال چهل و هشتم سلطنت ناصرالدین شاه قاجار
- بیبیخانم آنها را با عنوان «خواهرانم» مخاطب قرار میدهد
- ۱۹۹۲ میلادی
- جلد اول
- همراه با منیژه مرعشی، سیمین شکرلو و ژانت آفاری
پانویس
- توحیدی، نیره (۱۳۷۲). «بازنگری در قلمرو جنسیت (معایب الرجال نوشته بی بی خانم استر آبادی)». ایراننامه (۴۵): ۲۰۵. دریافتشده در ۱۱ اوت ۲۰۱۳.
- «معایب الرجال». دنیای زنان در عصر قاجار. ۲۵ بهمن ۱۳۹۰. دریافتشده در ۱۱ اوت ۲۰۱۳.
- موسوی انزهایی، مهدیه (۱۳۸۶). «بی بی خانم استرآبادی مؤسس نخستین مدرسه دخترانه» (۱۴۶۵). روزنامه اعتماد: ۸. دریافتشده در ۱۱ اوت ۲۰۱۳.
- صلاحی، عمران. «زنان طناز! و نخستین زن طنزنویس ایرانی». مؤسسه گلآقا. دریافتشده در ۱۱ اوت ۲۰۱۳.
- نبوی، ابراهیم (۲۶ ژوئیه ۲۰۰۶). «بی بی خانم و شاهزاده گمنام». بیبیسی فارسی. دریافتشده در ۱۱ اوت ۲۰۱۳.
- «معایبالرجال». دنیای زنان در عصر قاجار. ۳۰ مرداد ۱۳۹۱. دریافتشده در ۱۱ اوت ۲۰۱۳.
پیوند به بیرون
متن مربوطه در ویکینبشته: معایب الرجال |
- نسخه خطی کتابخانه مجلس در وبگاه کتابخانه دانشگاه هاروارد
- نسخه خطی کتابخانه ملک در وبگاه کتابخانه دانشگاه هاروارد