منافع ملی
منافع ملی به اهداف که یک دولت در سطح بینالمللی برای حفظ آنها تلاش میکند اطلاق میشود. منافع ملی از لحاظ درجهٔ اهمیت به سه دسته تقسیم میشوند:
- منافع حیاتی: منافعی که با موجودیت یک دولت در ارتباط است و به هیچ وجه قابل مذاکره نیست.
- منافع مهم: منافعی که دولتها برای حفظ و صیانت آنها در مذاکرات تلاش میکنند
- منافع حاشیهای: منافعی که تنها برای بالا بردن قدرت چانهزنی یک دولت در مذاکرات ایجاد شده و قابل چشمپوشیاند.
ما متحدان و دشمنان همیشگی نداریم. تنها منافع ملی ماست که همیشگی و دائمی است، و وظیفهٔ ما، دنبال کردن این منافع است.»
لرد پالمرستون، نخستوزیر بریتانیا در سدۀ نوزدۀ میلادی[1]
منافع ملی ممکن است به مثابهٔ هدفهای اولیه و همیشگی کشور تعریف شوند واین هدفهای همیشگی به ارزشهای چهارگانهٔ زیر اطلاق می شود:
۱. امنیت وجودی
۲. امنیت رفاهی
۳. حفظ و ازدیاد قدرت کشور در روابط با کشورهای دیگر
۴. پرستیژ
انواع منافع ملی:
- اختلافزا: که قابل مصالحه و مرافعه هستند.
- متعارض:ذزمانی که منافع بازیگران با یکدیگر تفاوت اصولی دارند
- مشترک: منفعتهای همسان بازیگران
موازی: زمانی که ارتقا وافول منافع ملی یک کشور به ارتقا یا افول منافع ملی کشور دیگر بستگی دارد.
از دیدگاه واقعگرایانهٔ هانس جی. مورگنتا، دو مفهوم اساسی امنیت و منافع ملی، نیروی محرکهٔ هدایت امور دولتها-ملتها در جهان پرهرج ومرج امروزند. منافع یک کشور از همان منظر قدرت در علم سیاست تعریف میشود و در تبیین منافع ملی، هیچگونه ارزشگذاری خوب و بد قابل تشخیص وجود ندارد.
پانویس
- جاسوسی از دوستان، واقعیتی که کسی به روی خودش نمیآورد، بیبیسی فارسی
کاظمی علیاصغر، پایان سیاست و واپسین اسطوره. چاپ اول تهران انتشارات قومس ۱۳۸۱صص ۲۶۴–۲۶۳
سیف زاده حسین. اصول روابط بینالملل. چاپ سوم. نشر میزان. تهران