ناگهان هذا حبیبالله مات فی حبالله هذا قتیلالله مات بسیفالله
نمایش نامه ناگهان هذا حبیبالله، مات فی حب الله، هذا قتیلالله، مات بسیف الله در سال ۱۳۵۰ توسط عباس نعلبندیان به نگارش درآمد و در انتشارات تلویزیون ملی ایران (کارگاه نمایش) منتشر شد.
شخصیتها
- فریدون
- فاطمه
- سدا
- صاحبخانه
- ماشالله
- مهری
- ماه بانو
- کبرا
- حسین آقا
- تقی
داستان
در یک خانهٔ نسبتن بزرگ و در حال فروپاشی افرادی زندگی میکنند که هر کدام قصه و روایت مخصوص خود را دارد. مهری زنی ست درمانده که شوهرش ناگهان ناپدید گشتهاست و حال او با دختر جوانش، فاطمه زندگی میکند. ماه منیر پیرزن رو به مرگی ست که همراه پسر و عروسش (ماشاءاله و کبرا) زندگی میکند. ماشاءاله که کارش تخلیه چاه مستراح است و کبرا زنی ست در حسرت بچه و در عذاب از ماه منیر؛ (این اشخاص در صحنهٔ نخست معرفی میگردند) و همینطور حسین آقا و تقی که ایندو نیز در خانه سکونت دارند. اینان همگی به طمع صندوقچهٔ فریدون تصمیم به قتل او میگیرند آنهم در روز عاشورا. فریدون شخصیت اصلی نمایشنامه است که احوالات نمایشنامه بر مدار او میگردد و در نهایت هم خود اوست که قربانی همسایهها میشود در روز عاشورا ودر اوج عزاداری و صدای پرهیاهوی دستههای عزادار و زنجیرزن.
نمایش
این نمایش در بهمن و اسفند ۱۳۵۱ و فروردین ۱۳۵۲ به کارگردانی آربی اوانسیان در سالن اصلی تئاتر شهر به روی صحنه رفت.
در سال ۱۳۹۳ اجرای رضا دادویی از این نمایش با حضور بازیگرانی چون علی سرابی، حسین پاکدل، ژاله صامتی، الهه حسینی، پریسا مقتدی، سیدجواد طاهری، هوشنگ هیهاوند و… در تئاتر شهر به روی صحنه رفت که در شب اول اجرا توقیف شد.
منابع
- «اجرای نمایشنامه خوانی هذا حبیبالله لغو شد». خبرگزاری معر.
- «کشتن کشته؛ شمشیر نظام اسلامی غلاف نمیشود». ۳۱ تیر ۱۳۴۹.
- نعلبندیان، عباس. «نمایشنامه: ناگهان، «هذا حبیبالله، مات فی حب الله، هذا قتیل الله، مات بسیف الله»». نگین (۶۲): ۲۸-۳۸.
- ««ناگهان هذا حبیبالله…» رفت». روزنامه شرق.
- «سالمرگ عباس نعلبندیان؛ نمایشنامهنویسی که در حقاش جفا شد». ایلنا.