ابوالقاسم اعتصامزاده
ابوالقاسم اعتصامزاده (زاده ۱۳۰۸ هجری قمری در تبریز- درگذشته نامعلوم) متخلص به نیازی روزنامهنگار، مترجم، نویسنده، شاعر و نماینده مجلس شورای ملی بود. او مترجم رباعیات خیام به فرانسه است که برنده جایزهٔ آکادمی دولتی فرانسه شد.
ابوالقاسم اعتصامزاده | |
---|---|
زادهٔ | ۱۳۰۸ هجری قمری تبریز |
درگذشت | نامشخص |
ملیت | ایرانی |
شناختهشده برای | روزنامهنگاری، نویسندگی، ترجمه، شاعری و نمایندگی مجلس شورای ملی |
جایزه(ها) | جایزهٔ ژوفلور (۱۹۲۹) و جایزه آکادمی دولتی فرانسه (۱۹۳۲) |
پیشینه علمی | |
رشته(های) فعالیت | ادبیات |
زندگینامه
ابوالقاسم اعتصامزاده براساس شرح حال خودنوشت او، رهآورد حسن در سال ۱۳۰۸ هجری قمری برابر با ۱۲۶۹ یا ۱۲۷۰ خورشیدی در تبریز متولد شد و تحصیلات متوسطه را در مدرسه لقمانیه این شهر به پایان رساند.
اعتصامزاده در انقلاب مشروطیت و همزمان با به توپ بستن مجلس در روزنامهٔ تبریز مقالاتی علیه روسهای تزاری مینوشت. بدین سبب تحت تعقیب عمال صمدخان شجاعالدوله حاکم تبریز قرار گرفت و زندگی مخفی آغاز کرد. پس از مدتی به سوئیس رفت، ابتدا در دانشگاه ژنو به تحصیل در رشته طب پرداخت و سپس به ادبیات تغییر رشته داد و در همین رشته فارغالتحصیل شد. خودش در این باره میگوید:
«... در دانشگاه ژنو تحصیل طب نموده ولی به واسطه جنگ بینالمللی، پس از دادن قسمتی از امتحانات طب به رشته ادبیات که خرجش کمتر بود پرداخت و به واسطه ذوق شعر در فرانسه و سویس به شاعری و نویسندگی معروف گردید.»
اعتصامزاده در حدود سال ۱۳۰۰ به عنوان منشی در بخش تجاری سفارت ایران در سوییس مشغول به کار شد.[1] پس از بازگشت به ایران در مدارس دارالفنون و علمیه و پهلوی به تدریس ادبیات فرانسوی پرداخت. در سال ۱۳۰۳ خورشیدی پس از درگذشت میرزا حسینخان صبا (کمالالسلطان)، امتیاز روزنامهٔ ستاره ایران به وی انتقال یافت. از سال ۱۳۰۷ نام این روزنامه به ستاره جهان تغییر کرد و به زبانهای فارسی و فرانسه منتشر شد. از چهار صفحه، سه صفحه آن فارسی و یک صفحه آن به زبان فرانسه بود. این روزنامه بهطور مستمر به مدت قریب ده سال در تهران انتشار یافت.
ابوالقاسم اعتصامزاده در سال ۱۳۱۴ به نمایندگی از بجنورد به مجلس شورای ملی رفت (دوره دهم). در دوره بعد نیز به نمایندگی بجنورد انتخاب شد.
خدمت نظام وظیفه زنان
در دوره یازدهم، در ۲۸ فروردین ۱۳۱۷ لایحهای جهت تصویب قانون تازهای برای خدمت نظام وظیفه در مجلس به شور گذاشته شد که معافیتها را محدودتر میکرد، مثلا کسانی که یک چشم داشتند، دیگر از خدمت نظام معاف نمیشدند. نخستین نمایندهای که درباره این لایحه نطق کرد اعتصامزاده بود که پیشنهاد داد در مواقع بسیج عمومى و جنگ، زنان هم به خدمت نظام فراخوانده شوند و در دفاع از پیشنهاد خود گفت:
«امروز در تحت توجهات شاهانه طبقه بانوان از تمام مزایاى حقوق اجتماعى در کشور بهرهمند هستند و دوش به دوش مردان حرکت میکنند، آیا تصور نمىتوان کرد که اگر خداى نخواسته به وجود فرزندان دیگر ایران هم یک وقت احتیاج باشد، از وجود بانوان هم استفاده کرد؟ طبقه بانوان هم با نهایت افتخار براى خدمتگزارى حاضر باشند. البته مقصود بنده این نیست که زنها هم مثل مردها مشق نظامى و تیراندازی بکنند. اگر در بعضى ممالک و کشورها هم بعضى هنگهاى زنانه تشکیل شده است، این یک قضیه استثنائی است که البته هیچ وقت در هیچ جاى دنیا عملى نخواهد شد ولى زنان هم به سهم خودشان میتوانند در بعض از قسمتهاى دیگر کمک کنند. مثلا در فصل دهم این قانون نوشته است که دواسازان و دندانسازان و پزشکان. در این قسمتها ممکن است شرکت بکنند و خیلى از بانوان هستند که در این قسمت اطلاعات و تحصیلاتى دارند، پزشک هستند، دواسازى میکنند، دندانساز هستند. اینها چرا نباید شرکت کنند؟ البته براى بانوان ممکن است یک خدمات دور از خطر و زحمتى را در نظر گرفت. وقتى که میگویند کر و چلاق و یک چشم معاف نیستند، در سابق مثلى بود چه مردى بود کز زنى کم بود. بنده اینجا مىخواهم عرض کنم که چه زنى بود کز شلى کم بود. این است که پیشنهاد میکنم که در مواقع بسیج عمومى و جنگ که البته امیدواریم با حسن سیاست دولت هم هرگز پیش نخواهد آمد، در آتیه از بانوان هم در بعضى از قسمتها استفاده بشود براى طرفدارى و حفظ میهن».
در واکنش به پیشنهاد اعتصامزاده، اسدالله زوار نماینده کاشمر گفت:
«یا گوش بنده درست نشنید یا تصور میکنم همه آقایان هم تصدیق بفرمایند که از بیانات آقاى اعتصامزاده ماها که چیزى نفهمیدیم. بالاخره آقا میخواهم عرض کنم آن کسى که این مملکت را با دست تواناى خودش از منجلاب بدبختى بیرون کشیده است، هیچ احتیاج به کمک ندارد و تمام اصلاحات را هم با دست توانا و فقط به اتکاء قواى شخص خودش کرده است (نمایندگان: صحیح است) و جزئیات امور را هم فوق آنچه تصور بفرمایید در نظر دارد (نمایندگان: صحیح است). بنابراین در مورد این قانون بالخصوص راجع به نظام وظیفه و عالم بانوان هیچ پیشنهادى تصور میکنم موقع قبول ذات شاهانه نباشد و در هر موقع از مواقع که این پیشنهاد شما لازم باشد، خودشان خواهند فرمود و تصور میکنم یک وکیلى باید این اندازه هوش و فکرش اجازه بدهد که در موارد اصول، حفظ نظامنامه داخلى را که وظیفه اوست بکند و در نظامنامه یک مداقه و مطالعه داشته باشد که نظامنامه داخلى به او چه جور اجازه نطق میدهد و بنده تقاضا میکنم براى آتیه آقا در حافظه خودشان یک تجدیدنظرى بفرمایند».[2]
زندان
در اواخر سال ۱۳۱۶ که بهدنبال انتقاد روزنامههای فرانسوی از ایران، روابط ایران و فرانسه قطع شد، اعتصامزاده در بخش فرانسه روزنامه ستاره جهان از قطع روابط ایران و فرانسه اظهار تأسف کرد. این ابراز تأسف به توقیف روزنامهٔ به حکم شهربانی و پس از چند ماه به دستگیری اعتصامزاده انجامید اما دلیلی که برای بازداشت و پیگرد قضائی او عنوان شد چیز دیگری بود.
در شانزدهم امرداد ۱۳۱۷ احمد متین دفتری وزیر عدلیه لایحه سلب مصونیت ابوالقاسم اعتصامزاده را به تصویب مجلس رساند و در توجیه پیگرد قضائی اعتصامزاده گفت که او مرتکب صدور چندین فقره چک بلامحل شده است.[3] اعتصامزاده تا مهر ۱۳۲۰ در زندان بود و پس از آزادی دیگر به عرصه سیاسی و مطبوعاتی بازنگشت و به کارهای تحقیقی و پژوهشی پرداخت.
فعالیت ادبی
اعتصامزاده در دوران تحصیل کار تألیف و ترجمه را شروع کرد. وی عضو انجمن ادبی ایران و نمایندهٔ رسمی مؤسسه بینالمللی «تحصیلات عالی و صنایع مستظرفه» بود. در سال ۱۹۲۹ میلادی برابر با ۱۳۰۸ خورشیدی در مسابقه ادبی فرانسه قطعه شعری به نام زندگی سرود که جایزهٔ ژوفلور را برای او به ارمغان آورد و در سال ۱۹۳۲میلادی برابر با ۱۳۱۱ برای ترجمهٔ رباعیات عمرخیام به زبان فرانسه به دریافت جایزه از آکادمی دولتی فرانسه نائل شد.[1]
آثار منثور
- هزار مسئله حساب و هندسه و جبر و مقابله
- هزار و یک خنده
آثار منظوم
- دیوان اشعار به زبان فرانسه و فارسی - دو جلد
ترجمه آثار دیگران
- نامههای ایرانی اثر منتسکیو در ستاره جهان
- دستور تجارت
- رباعیات عمر خیام (به فرانسه)
- تاریخ بیزانس نوشته پل لو مرل
- تاریخ پلیس
- کشمیر یا باغ بانشاط
- یک دروغ چه کرد نوشته یوهان بویر
کتاب ره آورد حسن
در کتاب ره آورد حسن، ۶۵ شرح حال از شماری از چهرههای فرهنگی - سیاسی سالهای ۱۳۱۰ تا ۱۳۴۰ به خط خود این افراد نوشته شده و اطلاعات کتاب در باره این افراد، نه از قول دیگران، بلکه از قول و قلم خود آنهاست. شرح حال خود ابوالقاسم اعتصامزاده اما از زبان سوم شخص بیان شدهاست.
کتاب ره آورد حسن را کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی در بهار ۱۳۸۸ به گردآوری مرحوم حسن رهآورد منتشر کرد.
منابع
- رهآورد، حسن (۱۳۸۸). ره آورد حسن. تهران: موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی. شابک ۹۷۸۹۶۴۶۶۹۰۸۶۸.