افسانه سلطان و شبان
افسانه سلطان و شبان یکی از سریالهای محبوب دههٔ ۶۰ تلویزیون ایران در ژانر کمدی است که تولید آن در سال ۱۳۶۲ توسط گروه فیلم و سریال تلویزیون آغاز و در سال ۱۳۶۳ از شبکه ۱ سیما پخش شد.[1] مهدی هاشمی و داریوش فرهنگ به اتفاق یکدیگر فیلمنامهٔ این سریال را در قالب افسانهای کهن نوشتهاند.[2]
افسانهٔ سلطان و شبان | |
---|---|
نویسنده | مهدی هاشمی داریوش فرهنگ |
کارگردان | داریوش فرهنگ |
بازیگران | مهدی هاشمی گلاب آدینه محمد مطیع محمدعلی کشاورز احمد آقالو حسین کسبیان علیرضا مجلل |
راوی | احمد آقالو |
کشور سازنده | ایران ![]() |
زبان اصلی | فارسی |
تولید | |
تهیهکنندهٔ اجرایی | علیرضا مجلل |
تهیهکننده | صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران (گروه فیلم و سریال) |
مدت | حدود ۵۰ دقیقه |
پخش | |
شبکهٔ اصلی | شبکه ۱ سیمای جمهوری اسلامی ایران |
انتشار اولیه | ۱۳۶۲–۱۳۶۳ |
بازیگران
- مهدی هاشمی در نقش سلطان / شیرزاد شبان
- گلاب آدینه در نقش سلطان بانو
- محمد مطیع در نقش وزیر اعظم
- محمدعلی کشاورز در نقش خوابگزار اعظم
- حسین کسبیان در نقش تلخک
- احمد آقالو در نقش کاتب
- علیرضا مجلل در نقش مقام لشکری
- سیاوش طهمورث در نقش مقام کشور
- صادق هاتفی در نقش مقام تشریفات
- جمشید لایق در نقش مقام خزانهداری
- خسرو امیرصادقی در نقش مدیحهسرا
- محمد بازاری در نقش صورتگر
- سرور رجایی در نقش ننه شیرو
- داریوش ایراننژاد در نقش سامندر
- حسن رضوی در نقش زندانبان
- اکبر دودکار در نقش محافظ
- مرتضی طاهری در نقش محافظ
- امیر نیکیار در نقش نگهبان
- حسین محجوب در نقش روستایی
عوامل تولید
کارگردان
کارگردان تلویزیونی
نویسندگان
- مهدی هاشمی
- داریوش فرهنگ
مشاور کارگردان
دستیار کارگردان
- سعید بهنام
- قاسم اروانه
تیتراژ
- اصغر بهمنزاد
آهنگساز
فیلمبرداران
- یوسف دانشصدیق
- حسن کیایی
- جواد صفا
تدوین
چهره پردازی
- عبدالله اسکندری
- احمدعلی شجریان
طراح دکور و لباس
داستان
پادشاهی کوته اندیش و خوشگذران و ستمگر روزی در شکارگاه خود در زمان شکار و خوشگذرانی با پیرمردی فرزانه و پیشگو روبرو میشود که پیشگویی افتها و دشواریهایی را میکند که در زمان نمایان شده از ماه بر سر پادشاه فرود خواهند آمد. خوابگزار بزرگ با شناختن پیرمرد فرزانه و پیشگو (که روزگاری استاد وی بوده)، درمیابد که این پیشگویی را باید راست دانست. پادشاه از این داستان هراس کرده و در بستر بیماری میافتد. وزیر والا جاه، شهبانو و خوابگزار والاجاه، راهچاره این گرفتاری را جایگزین کردن کس دیگری به جای پادشاه میدانند تا ک گزند بگذرد. پس شبان سادهدلی که همانندی اشکار و باورنکردنی به پادشاه دارد را پیدا کرده و به بهانه و نیرنگ نشاندن همای نیکبختی بر شانه او، شبان را به کاخ آورده و ردای پادشاهی بر او میپوشانند و پادشاه را نیز در جامهٔ شبانی به ده او میفرستند. تلخک و دوست دبیزش که اگاه از دگرش رفتار پادشاه شدهاند، به جستجوی راستی میپردازند و تلخک جانش را در این راه از دست میدهد. دبیر که به نام و نشان درست پادشاه نو پی برده است او را از چگونگی رویداد اگاه میسازد و با هم برنامه و نیرنگی برای از میان برداشتن درباریان و رهایی زندانیان پی ریزی میکنند. وزیر والاجاه کشته میشود، شهبانو خودکشی میکند،زمامداران لشکری، کشوری، گنجینه داری و کارکنان درباری در سیاهچال زندانی می شوند و زندانیان رهایی می یابند. از سوی دیگر پادشاه راستگی ک به زندگی روستایی خو نگرفته در ده شیرزاد شبان کژکاری به بارآورده و پس از دریافت کتکی درست، به دست مردمان دهکده از ده رانده میشود. در این میان خوابگزار والاجاه مژده میآورد که آن روز شوم گذشته و جان پادشاه از افت و گزند در پناه ماندهاست.پادشاه و خوابگزار به کاخ بازمیگردند و دبیر به پیشواز وی میآید. پادشاه که از این رویداد یکه خورده و شگفت زده شده سراغ درباریان و همراهانش را میگیرد و پاسخ میشنود که همگی در سیاهچال هستند. سپس دبیر با لبخندی درهای تالار را گشوده و زندانیان رها شده از بند با تیغهایی بران به سوی پادشاه می تازند. اینجاست که خواب و بوشاسپ پادشاه راست از اب درامده است.
پانویس
- فرهنگ سریالهای تلویزیونی ایران از آغاز تا امروز؛ ماهنامه سینمایی «فیلم»، شماره ۲۴۵، ۱۵ آذر ۱۳۷۸، صفحهٔ ۸۷
- آی فیلم. «افسانه سلطان و شبان (1363)». بایگانیشده از اصلی در ۲۸ مه ۲۰۱۵.
منابع
- VCD سریال افسانهٔ سلطان و شبان عرضه شده توسط شرکت صوتی و تصویری سروش