ال ماریاچی (فیلم)
ال ماریاچی (به انگلیسی: El Mariachi) فیلمی به کارگردانی رابرت رودریگز محصول ۱۹۹۲ است. بازیگر نقش اول فیلم در این قسمت کارلوس گالاردو است. این فیلم اولین قسمت از سه گانه مکزیک (این سهگانه با نامهای سهگانه ماریاچی و سهگانه دسپرادو نیز منتشر شدهاست) است. بودجه ساخت این فیلم یک هزارم بودجه ساخت قسمت بعدی سهگانه مکزیک (دسپرادو) است.
ال ماریاچی | |
---|---|
کارگردان | رابرت رودریگز |
تهیهکننده | رابرت رودریگز کارلوس گالاردو |
نویسنده | رابرت رودریگز |
بازیگران | آکارلوس گالاردو کنسلو کومز پیتر مارکوارت |
موسیقی | لس لوبوس |
فیلمبردار | گویلرمو ناوارو |
تدوینگر | رابرت رودریگز |
توزیعکننده | کلمبیا پیکچرز |
تاریخهای انتشار | روز ۱۵ ماه سپتامبر ۱۹۹۲ |
مدت زمان | ۸۱ دقیقه |
کشور | ایالات متحده آمریکا |
زبان | اسپانیایی |
هزینهٔ فیلم | ۷ هزار دلار |
فروش گیشه | ۲،۰۴۰،۹۲۰ دلار |
خلاصه داستان
در یک شهر کوچک در مکزیک٫فردی به اسم آزول برای انتقام از موکو (رییس باند فروش مواد مخدر) به دلیل نگرفتن سهم خود از فروش مواد٫تعدادی از افراد موکو را میکشد. آزول همیشه لباس سیاه میپوشد و جعبهٔ گیتاری در دست دارد که داخل آن به جای گیتار، تفنگ است. در همان روز یک گیتاریست دوره گرد برای پیدا کردن کار وارد آن شهر میشود. افراد موکو که دنبال آزول میگردند تا او را بکشند، اشتباهاً ال ماریاچی (همان گیتاریست دوره گرد) را تعقیب میکنند. ال ماریاچی برای دفاع از خود چهار نفر از افراد موکو را میکشد و به یک میخانه میرود و از دومینو (فروشندهٔ میخانه) میخواهد او را پنهان کند. فردای آن روز آزول به آن میخانه میآید و اشتباهاً به جای جعبهٔ گیتار خود، جعبهٔ گیتار ال ماریاچی را برمیدارد و میرود. افراد موکو آزول را دستگیر میکنند. اما وقتی در جعبهٔ گیتارش اسلحهای نمیبینند او را رها میکنند. ال ماریاچی که متوجه این موضوع میشود جعبهٔ آزول را برمیدارد که به او پس بدهد. افراد موکو او را میبینند و تعقیب میکنند. ال ماریاچی بعد از کشتن چند تن از آنها میگریزد. فردای آن روز ال ماریاچی به بازار میرود تا برای خود گیتار جدیدی بخرد اما افراد موکو او را بیهوش میکنند و پیش موکو میبرند. موکو که آزول را از نزدیک میشناسد، به افرادش میگوید که او آزول نیست. پس افراد موکو ال ماریاچی را در شهر رها میکنند. آزول که فهمیده در میخانه جعبهٔ گیتارش عوض شده، به آن جا میرود و جعبه را پس میگیرد و دومینو را با خود میبرد تا دنبال ال ماریاچی بگردند. ال ماریاچی به هوش آمده و به میخانه برمیگردد ولی متوجه میشود دومینو به مقر موکو رفته است. موکو به دومینو علاقه دارد و وقتی میفهمد دومینو با ال ماریاچی رابطه دارد او و آزول را میکشد. ال ماریاچی خود را سریعاً به مقر موکو رسانده و با جسد دومینو رو به رو میشود. موکو به دست ال ماریاچی شلیک میکند تا او دیگر نتواند گیتار بنوازد. ال ماریاچی نیز با هفت تیر به موکو شلیک میکند و او را میکشد و جعبهٔ گیتار آزول را برداشته و از آنجا دور میشود.