بگوئیم - نگوئیم -

بگوییم - نگوییم - نام یک رشته گفتارهایی در دههٔ ۱۳۷۰ بود که وزیر ارشاد در روزنامه‌ پخش می‌کرد و براستی، واژه‌های پذیرش شده فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای جایگزینی آن‌ها با واژه‌های بیگانه و پاکسازی زبان پارسی از واژه‌های نابجا بود. مثلاً بگوییم «رایانه»، نگوییم «کامپیوتر»، و مانند آن.

دیدگاه‌ها

این رشته گفتار از آغاز با انتقاد زبانشناسان روبه‌رو شد که می‌توان آن را در سه گروه جای داد:

  • ۱ گروهی که باور داشتند واژه‌های بین‌المللی که به اسم خاص تبدیل شده‌اند نباید ترجمه شوند و باید درست به‌صورت بین‌المللیِ آن به‌کار روند، مانند: اتوبوس، هلی‌کوپتر، کامپیوتر، موبایل و… این گروه باور داشتند برای پاکسازی پارسی نخست باید واژگان بی‌شمار جعلی را پاکسازی کرد که نه عربی است و نه فارسی. واژگانی که در ایران ساخته شد از باب‌های عربی ولی در معنایی به‌کار می‌رود که در زبان عربی هیچ کاربردی ندارد؛ برای نمونه استنطاق در فارسی یعنی بازجویی کردن بر وزن استفعال از نطق. استمهال (از مهلت)، استهلال (از هلال) به‌معنی درخواست هلال (هلال ماه دیدن).

این دیدگاه باور دارد که زبان پارسی خواهران و گویش های زیادی دارد و می‌توان از گنجایش و توانایی آن‌ها برای جایگزین واژگان عربی کمک گرفت.

  • ۲- گروهی که باور داشتند باید همهٔ واژگان بیگانه را پاکسازی کرد.
  • ۳- گروهی که باور داشتند ابتدا باید همهٔ واژگان بیگانهٔ غربی را پاکسازی کرد و در جایگاه نخست از گنجایش واژگان قرآنی به‌جای آن‌ها یاری گرفت![1]

در پی انتقادات، این رشته گفتارها تعطیل شد، ولی شماری از هوادارانِ دیدگاه نخست، خود دست‌به‌کار شدند و کتابچه‌هایی به‌صورت آنلاین در مورد جایگزینی واژه‌های بیگانه و استانداردسازی و یکسان‌نگاری پفارسی منتشر کردند.

زبان پارسی، از ابتدای غلبهٔ فرهنگ و زبان عربی، همواره با مشکل واژگان دخیل و موافقان و مخالفان روبه‌رو بوده‌است. در آغازِ رویارویی زبان فارسی و عربی، درمیان پارسی‌زبانان دو گرایش وجود داشت. گروهی فارسی‌گرا بودند و گروهی عربی‌گرا. فارسی‌گرایان که ابن سینا و جوزجانی و ناصرخسرو و افضل‌الدین کاشانی از برجستگان آنان بودند، بر این باور بودند که باید برای واژه‌های عربی و یونانی که برابرهای فارسی برگزید. در مقابل اینان عربی‌گرایان قرار داشتند که معتقد به وام‌گیری از زبان عربی بودند. در آن زمان این گرایش غلبه یافت و فارسی به مدت چند سده به وام‌گیری گسترده از زبان عربی پرداخت. این گرایش موجب شد که وام‌گیری به عادت فارسی‌زبانان تبدیل شود. این عادت هنوز هم پابرجاست.[2]

برخی از نخستین کتاب‌هایی که در اواخر سده چهارم هجری به زبان فارسی دری نوشته شدند، کتاب‌های علمی بودند و در سده پنجم کتاب‌های علمی بسیاری به زبان فارسی نوشته شده بود. ابن سینا و بیرونی کتاب‌هایی به زبان فارسی نوشتند که در آن‌ها واژه‌های علمی فارسی بسیاری ساخته شده‌است. از آن جمله می‌توان به دانشنامه علائی نگاشته ابن سینا اشاره کرد.

در دوره نوین در آغاز راه، زمانی که برخی از نخستین آموزگاران مدرسه دارالفنون دست به کار نگارش کتاب‌های علمی فارسی شدند، هر جا به اصطلاح علمی یا فن تازه‌ای که در دانش‌های قدیم سابقه نداشت، برمی‌خوردند، آن را به عربی برمی‌گرداندند یا اصل فرانسوی را به کار می‌بردند.[3] ولی در سال‌های آغازینِ سدهٔ بیستم میلادی کوشش‌های بسیاری برای وضع اصطلاح‌های نو و واژه‌های علمی فارسی آغاز شد.[4] افراد و گروه‌های جداگانه‌ای دست‌به‌کار واژه‌گزینی شدند و جداگانه معادل‌های بسیاری برای واژه‌های علمی وضع کردند. در سال ۱۳۱۱ خورشیدی، در دارالمعلمین عالی انجمنی برای واژه‌گزینی علمی به سرپرستی دکتر عیسی صدیق و زیرنظر دکتر حسین گل گلاب و دکتر محمود حسابی بنا نهاده شد که برابرهایی برای ۳۰۰۰ اصطلاح علمی وضع کرد و بیشتر این برابر ها از پذیرش همگانی برخوردار شد.[3]

در جریان نوسازی ایران در دوران رضا شاه پهلوی فرهنگستان ایران در سال ۱۳۱۴ برای هماهنگ کردن کار واژه‌سازی تشکیل شد که مهم‌ترین دستاورد آن ساخت واژه‌هایی جایگزین برای واژه‌های بیگانه بود که امروزه بسیاری از آن‌ها در گفتار و نوشتار ایرانیان به‌کار می‌روند. مانند واژه‌های دانشگاه که معادل واژهٔ university و شهرداری که معادل واژهٔ «بلدیه» می‌باشند.

در آغازِ کارِ فرهنگستان نخست، برخی از اهل قلم مخالفت‌هایی با واژه‌سازی کردند و حتی واژه‌های نوساخته را به ریشخند گرفتند اما فرهنگستان زبان فارسی به کار خود ادامه داده و واژه‌هایی ساخت که اینک در جامعه فارسی‌زبان ایران تداول کامل دارند، برای نمونه: بازداشت، کودکستان، شهرداری، دادگاه، دادستان، نمایشگاه، خزه، گرده‌افشانی، فرودگاه و هزاران واژه دیگر.[2] در سال ۱۳۹۰ خورشیدی حدود پنجاه گروه تخصصی واژه‌گزینی در فرهنگستان زبان و ادب فارسی فعالیت داشتند و از زمان انقلاب ۱۳۵۷ تا این سال بیش از ۳۵هزار برابر فارسی برای واژه‌های بیگانه به تصویب رسید که در هشت دفتر انتشار یافته‌است.[5]

واژگان پیشنهادی فرهنگستان

تعدادی از واژگان پیشنهادی فرهنگستان[6]

بگوییمنگوییم
دروغ‌هااکاذیب
کردهااکراد
افغان‌هاافاغنه
شربتاشربه
تلفن همراهموبایل
صدا و سیمارادیو و تلویزیون
رایانهکامپیوتر
یارانه سوبسید
هواناو هاورکرافت
خودروشویی کارواش
فام تن کروموزوم
آبتاز سونامی
پرده نگار پاورپوینت
گردشگر توریست
همایش کنگره
فرایند پروسه
شدآمد ترافیک
دمابان فلاسک
گرده پلاکت

جستارهای وابسته

پانویس

  1. "زبان فارسی". بی‌بی‌سی فارسی.
  2. طباطبایی، سید علاءالدین: ضرورت و موانع واژه‌سازی. در: مجله «نشر دانش» سال هجدهم، بهار ۱۳۸۰ - شماره ۱. (از ۲۸صفحه تا ۳۳).
  3. رضا صادقی‌مهر، تجربه‌های زبان فارسی در علم، مجموعه مقالات سمینار زبان فارسی، زبان علم، چاپ اول، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۲
  4. جعفر مهرداد، تطور زبان فارسی در آموزش فیزیک، فصل‌نامهٔ رشد آموزش فیزیک، شمارهٔ ۳۰ و ۳۱، پاییز و زمستان ۱۳۷۱
  5. فرهنگستان زبان فارسی: هم‌اندیشی انجمن‌های علمی و برون‌سپاری واژه‌گزینی بایگانی‌شده در ۹ مارس ۲۰۱۲ توسط Wayback Machine. ۱۲ آذر ۱۳۹۰.
  6. "واژه‌های مصوّب فرهنگستان زبان و ادب فارسی". فرهنگستان زبان و ادب فارسی. Archived from the original on 3 August 2009.

منابع

  • پارسی سره از ناسره
  • واژگان پهلوی و فارسی میانه
  • راهنمای زبان‌های ایرانی، جلد اول زبان‌های ایرانی باستان و ایرانی میانه، رودریگر اشمیت، ترجمه آرمان بختیاری و همکاران، انتشارات ققنوس، چاپ اول زمستان ۱۳۸۲
  • Lazard, The Rise of The New Persian Language, CHI IV, Cambridge ۱۹۷۵، ۵۹۲–۶۳۲ and ۶۹۲–۶۹۶
  • Lazard, Pahavi, parsi, dari: Les langues de l'Iran d'apres Ibn al-Muqaffa, in Iran and Islam, in memory of the late Vladimir Minorski, Edinburgh ۱۹۷۱، ۳۶۱–۳۹۱.

پیوند به بیرون

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.