جانکی گرمسیر
جانکی گرمسیر، طایفهای از ایل بختیاری شاخه چهارلنگ، باب کیانارثی میباشد. این طایفه بخشی از باب کیان ارثی بوده که این باب از دو شاخهٔ جانکی و کیان ارثی تشکیل میشود.[1][2][3]
پیشینه
طایفه جانکی گرمسیر بختیاری بین شهرستان ایذه- باغملک و رامهرمز قرار گرفته است واژه جانکی تحریف شده نام طایفه جوانکی میباشد. (البته در تاریخ گزیده از طوایف جانکی با نام خوانکی نیز یاد شده است) بنا به قول شرف خان بدلیستی در قرن ششم و هفتم هجری در زمان اتابکان با چند طایفه دیگر از سوریه به ایران کوچیده و در این ناحیه مسکن گزیدهاند. طوایف جانکی گرمسیر برخلاف سایر طوایف بختیاری از انشعابات بعضی از اقوام و ایلات مهاجر تشکیل یافته که بعضی از آنان به دلایل نامطلوبی در قرون گذشته به قلمرو جانکی مهاجرت کردهاند و برخی را نیز سلاطین وقت به این منطقه جانکی از توابع و متعلقات مالمیر بوده است که همان «ایذج » قدیم است.
محل جغرافیایی
جانکی بلوکی است واقع در پای کوه عظیمی که معروف و مرسوم به کوه منگشت میباشد. طول این کوه در طرف قبله تخمیناً ده فرسخ است. جانکی به طول در دامنة این کوه واقع شده. حد جانکی از طرف جنوب خاک بهمئی است. و از سمت مغرب منتهی میشود به خاک رامهرمز و از جانب شمال به خاک بختیاری و میانة شمال و مغرب جانکی محدود میشود به خاک کندزلو که از توابع شوشتر است که قلعه تل حاکم نشین جانکی محسوب میشده است که این قلعه از بناهای محمدتقی خان بختیاری چهارلنگ بوده است که در عهد فتحعلی شاه قاجار بر روی تلی بنا نهادهاند که بعداً به قلعه تل مشهور شده است. ولی امروز همان گونه که گفته شد باغملک مرکز جانکی محسوب و قلعهتل بخشی از این شهرستان است که بر سر راه (مال میر) قرار گرفته است.
در باب قدمت باغملک میتوان از کتاب سفرنامة جنوب ایران نوشتة بابن و هوسه فرانسوی نقل کرد که نوشتهاند: «آثار خرابه و بیوتات مقبره در باغملک دیده میشود. و آن آثار را اهل بلد منجنیق میخوانند. تپهای در بالای سر منجنیق هست و بقعهای دارد که آن را امیرالمؤمنین مینامند که ظاهراً مقبره یکی از خلفای عباسی است. و بقعه دیگر نیز در آنجا هست یکی معروف به دانیال خلیل است و دیگری مشهور به قاسم علی. رودخانه کوچکی از کوه منگشت از طرف قبله سرازیر و جاری میباشد که از میانه باغملک میگذرد.» لایارد در سفرنامه خود آثار باقی مانده نواحی باغملک را متعلق به عهد اتابک میداند. باغملک امروزی دارای بخشهای صیدون، قلعه تل و میداود است
جغرافیای طايفه جانکی گرمسیر
سردسير طايفه جانکی گرمسیر
شهرستان اردل، شهرستان فارسان، شهرستان خانمیرزا و شهرستان لردگان از توابع استان چهارمحال و بختیاری.
گرمسير طايفه جانکی گرمسیر
شهرستان ایذه، شهرستان باغملک، شهرستان رامهرمز، شهرستان شوشتر، شهرستان گتوند، شهرستان لالی و شهرستان مسجدسلیمان از توابع استان خوزستان.
.
طایفه های جانکی گرمسیر
منابع
- «نمودار اجتماعی طوایف بختیاری». دانشنامه ایرانیکا.
- «Bakhtyārī». دانشنامه بریتانیکا.
- «BAḴTĪĀRĪ TRIBE». Encyclopaedia Iranica. دریافتشده در ۸ ژانویه ۲۰۱۴.
- امان، دیتر. بختیاریها: عشایر کوه نشین ایرانی در پویه تاریخ.
- اسکندربیک منشی، عالم آرای عباسی، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۵۰ش.
- اعتمادالسلطنه، محمدحسن، مرآةالبلدان، به کوشش عبدالحسین نوایی و هاشم محدث، تهران، ۱۳۶۸ش.
- امام شوشتری، محمدعلی، تاریخ جغرافیایی خوزستان، تهران، ۱۳۳۱ش.
- امان، دیتر، بختیاریها: عشایر کوهنشین ایرانی در پویهٔ تاریخ، ترجمهٔ محسن محسنیان، مشهد، ۱۳۶۷ش.
- بابن، س؛ و فردریک هوسه، سفرنامهٔ جنوب ایران، ترجمهٔ محمدحسن اعتمادالسلطنه، به کوشش هاشم محدث، تهران، ۱۳۶۳ش.
- بدلیسی، شرف خان، شرفنامه، به کوشش محمد عباسی، تهران، ۱۳۴۳ش.
- جعفری، عباس، دائرةالمعارف جغرافیایی ایران، تهران، ۱۳۷۹ش.
- مستوفی، حمدالله، تاریخ گزیده، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۶۲ش.
- دیگار، ژان پیر و اصغر کریمی، «مال: کوچکترین واحد تولید، بوهون: کوچکترین واحد مصرف در ایل بختیاری»، نامهٔ نور، تهران، ۱۳۵۹ش، شماره ۱۰–۱۱.
- راولینسن، هنری، سفرنامه، ترجمهٔ سکندر اماناللٰهی بهاروند، تهران، ۱۳۵۶ش.
- سردار اسعد، علیقلی و عبدالحسین سپهر، تاریخ بختیاری، به کوشش جمشید کیانفر، تهران، ۱۳۷۶ش.
- سرشماری اجتماعی-اقتصادی عشایر کوچنده (۱۳۶۶ش)، نتایج تفصیلی، ایل بختیاری، مرکز آمار ایران، تهران، ۱۳۶۷ش.
- صفینژاد، جواد، لرهای ایران، تهران، ۱۳۸۱ش.
- فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، تهران، ۱۳۷۰ش.
- قائممقامی، جهانگیر، «عشایر خوزستان: قبایل جانکی»، یادگار، تهران، ۱۳۲۵ش، س ۳، شماره ۳، ۵، ۹، ۱۰.
- گارثویت، ج.ر. تاریخ سیاسی-اجتماعی بختیاری، ترجمهٔ مهراب امیری، تهران، ۱۳۷۳ش.
- نجم الدوله، عبدالغفار، سفرنامهٔ خوزستان، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۴۱ش.
- Field H. , Contributions to the Anthropology of Iran, Chicago, 1939.