جک شپرد (لاست)
جک شپرد (به انگلیسی: Jack Shephard) شخصیت خیالی مجموعه تلویزیونی گمشدگان محصول کانال ای بی سی آمریکا است. جک و پدرش کریستین شپرد دکتر ستون فقرات هستند. شپرد برادر ناتنی کلیر لیلتلتون است. ایفاگر این شخصیت متیو فاکس بازیگر آمریکایی میباشد.[1]
جک شپرد | |
---|---|
شخصیت لاست | |
نخستین حضور | "آزمایشی" |
آخرین حضور | "The End" |
خلقشده توسط | |
مجسمشده توسط | متیو فاکس John O'Hara (خرگوش سفید) |
Centric episode(s) | "آزمایشی (لاست)" "خرگوش سفید (لاست)" "همه کابویهای خوب با پدرشان مشکل دارند" "Do No Harm" "Man of Science, Man of Faith" "The Hunting Party" "A Tale of Two Cities" "Stranger in a Strange Land" "Through the Looking Glass (Parts 1 & 2)" "Something Nice Back Home" "There's No Place Like Home (Parts 1, 2 & 3)" "۳۱۶" "Lighthouse" "The Candidate" |
اطلاعاتِ درونداستانی | |
گونهها | انسان |
جنسیت | مذکر |
حرفه | جراحی مغز و اعصاب |
خویشاوندها | کریستین شپرد (پدر) کلر لیتلتون (خواهردوقلو) Aaron Littleton (خواهرزاده) Sarah Wagner (ex-wife) |
ملیت | آمریکایی |
Former residence | لس آنجلس، کالیفرنیا، ایالات متحده آمریکا |
Alma mater | کالج پزشکان و جراحان دانشگاه کلمبیا |
او در واقع محوریترین شخصیت سریال میباشد و رهبری بازماندگان سقوط را بر عهده دارد. او در ابتدا با نظر جان لاک در مورد خاص بودن جزیره مخالفت میکند اما بعد از مرگ جان متوجه واقعیت میشود و تلاش میکند تا از اسرار جزیره آگاه شود.
زندگی
قبل از سقوط
جک در یک خانواده موفق به دنیا آمد. وی در دانشگاه کلمبیا شرکت کرد و یک سال زودتر از همکلاسیهایش در دانشکده پزشکی فارغالتحصیل شد. او دکتر ستون فقرات است. زنی که قطع نخاع شدهاست را خوب میکند و با او ازدواج میکند. اما در نهایت آن دو از هم جدا میشوند.
بعد از سقوط
جک نقش اساسی در زنده ماندن افراد باقیمانده از سانحه دارد و به آنها بسیار کمک میکند. او همواره سعی دارد که جزیره را ترک کند و موفق هم میشود. اما زندگی اش تغییر میکند و داغون میشود و از ترک جزیره پشیمان میشود. او پس از بازگشت به جزیره در برابر دود سیاه ایستادگی میکند ولی در نبرد با او زخمی میشود و در حالیکه شاهد خروج برخی از بازماندگان از جزیره است، میمیرد.
زندگی دیگر
او با ژولیت ازدواج و طلاق گرفته و از او پسری با نام دیوید دارد. او همچنان دکتر است و سعی دارد که به پسرش نزدیک و صمیمی تر شود.