دستگاه اوتانازی
دستگاه اوتانازی (هومرگ) به انگلیسیEuthanasia device، وسیلهای است که به انسان اجازه میدهد با تحمل کمترین درد ممکن خود را بکشد. این دستگاه به افرادی که بیماری لاعلاج دارند، کمک میکند تا به صورت داوطلبانه و بدون تحمل دردهای مزمن و سخت، به زندگی خود به شکل اوتانازی (هومرگ) پایان دهند. افرادی که مایل به هومرگ یا اوتانازی هستند هم میتوانند خود از این دستگاه استفاده و آن را راه اندازی کنند، و هم میتوانند با کمک گرفتن از شخص دیگری، مثلاً یک پزشک، از آن استفاده کنند که در صورت دوم به آن خودکشی کمکی یا assisted suicide گفته میشود. همواره بحث و جدل دربارهٔ مسائل اخلاقی هومرگ و استفاده از دستگاه هومرگ وجود داشته و دارد.
.JPG.webp)
بخشی از رده:اوتانازی |
اتانازی |
---|
گونهها |
|
باورها |
گروهها |
|
افراد |
|
کتابها |
|
کشورها |
|
قوانین |
|
جایگزینها |
|
مرتبط |
|
ثاناترون
ثاناترون نوعی دستگاه هومرگ است که دکتر جک کورکیان آن را اختراع نمود. طرز کار این دستگاه بدین صورت است که پس از اتصال به بدن فرد، وی میتواند با فشردن یک دکمه سبب تزریق داروهای مرگبار به بدن خود شده و از این طریق هومرگ اتفاق میافتد. تا به حال دو هومرگ از طریق تزریق وریدی داروهای کشنده به وسیله این دستگاه به ثبت رسیده است. کِوُرکیان نام اختراعش را «ثاناترون» یا «ماشین مرگ» گذاشت. دستگاه ثاناترون دارای سه کپسول به پهنای ۱۵۰ میلیمتر و ارتفاع ۴۶۰ میلیمتر میباشد که بر روی یک چارچوب فلزی نصب شدهاند. بر روی هر یک از این کپسولها یک سرنگ تعبیه شده که سوزن آن وارد یکی از رگهای دست فرد میگردد. در کپسول اول سرم نرمال سالین وجود دارد. در کپسول دیگر نوعی باربیتورات خوابآور به نام تیوپنتال سدیم و در کپسول سوم هم ترکیبی از پتاسیم کلرید به جهت ایست قلبی و پانکورونیوم برای آرامش بدن و جلوگیری از چنگه در هنگام مرگ موجود است. (از این داروها در اعدام از طریق تزریق کشنده نیز استفاده میشود؛ با این تفاوت که در تزریق کشنده، پانکورونیوم، قبل از پتاسیم کلرید به بدن فرد تزریق میشود) روند کار بدین صورت است: ۱-ابتدا فرد کمککننده فرایند تزریق سالین را آغاز میکند. ۲-سپس خود فردی که قصد مردن دارد میبایست با زدن یک دکمه یا کشیدن یک طناب باعث تزریق تیوپنتال سدیم به بدن خود شود. ۳-سپس، بعد از آنکه فرد بیهوش شد، دستگاه شروع به تزریق داروی مرگبار پتاسیم کلرید به بدن وی میکند. نظر بر این است که مواد مرگبار پس از آنکه فرد بیهوش شد وارد جریان خون وی گردد. زمان مرگ با این روش ۲ دقیقه است.
مرسیترون
کِوُرکیان در ساخت دستگاه دیگری به نام «مرسیترون» با «ماشین ترحم» که گاز کربن مونوکسید را از طریق یک ماسک به بدن فرد منتقل میکند نیز مشارکت داشت. وی نمیتوانست خود، دستگاه مرسیترون را بسازد و میبایست از طریق افراد دیگر دست به این کار میزد چرا که پس از دو هومرگی که توسط ثاناترون صورت پذیرفت، جواز پزشکی وی باطل شد و او دیگر به داروهای مرگبار دسترسی نداشت. مرسیترون دستگاهی است بسیار ساده که تنها شامل یک کپسول کربن مونوکسید است که از طریق یک لوله باریک به یک ماسک تنفسی متصل است. برای راه اندازی آن کافی است فرد یک شیر را باز کند تا گاز کربن مونوکسید به جریان بیفتد. اگر فرد توانایی فیزیکی برای چرخاندن شیر نداشته باشد، برای آسانی کار یک دسته کمکی نیز به شیر متصل میشود. براساس تخمین کورکیان، زمان مرگ با این روش ۱۰ دقیقه یا بیشتر است. وی گاهی اوقات از فرد میخواست که در هنگام انجام عملیات هومرگ از داروی مسکن استفاده کند و عضلات بدن خود را با نفسهای عمیق آرام نگاه دارد. گاز مونوکسید کربن میتواند برای کسانی که جسد را پیدا میکنند، همچون خانواده یا پلیس، مخاطره آمیز باشد.
ماشین رهایی
ماشین رهایی توسط فیلیپ نیچک اختراع شد. در این دستگاه از یک لپتاپ که نرمافزاری به نام «رهایی» روی آن نصب است، استفاده شدهاست. این نرمافزار یک سری سؤالهایی را از فرد میپرسد و اگر پاسخ فرد درست باشد، دستگاه عملیات تزریق باربیتورات خوابآور و تزریق کشنده را بهطور خودکار شروع میکند. دکتر نیچک در مصاحبهای دلایل خود برای ساخت این دستگاه را بیان نمود. او عقیده داشت که حتی اگر هومرگ از نظر قانونی آزاد باشد و پزشک بتواند این کار را انجام دهد، بهتر این است که خود بیمار شروعکننده عملیات باشد. همچنین دستگاه به فرد این اجازه را میدهد که پس از آنکه دکمه را فشار داد، با خانواده خود خلوت کند. این دستگاه تحت قانون حمایت از بیماران لاعلاج مصوب ۱۹۹۵ در قلمرو شمالی (استرالیا) ساخته شد اما بعدها این قانون مُلغا گردید.
دستگاه خروج
دستگاه خروج نیز توسط دکتر نیچک در سازمان ناسودبر خروج جهانی در سال ۲۰۰۸ اختراع شد. در این دستگاه از یک کپسول گاز معمولی پیکنیک پر از گاز نیتروژن، یک کیسه خودکشی و یک لوله باریک پلاستیکی که یک سر آن داخل کیسه خودکشی قرار دارد و سر دیگر آن به کپسول گاز نیتروژن متصل است، استفاده شدهاست. این دستگاه در واقع بهینهسازی شده روش خودکشی به وسیله کیسه خودکشی به اضافه هلیوم است که نیچک در کتابش با عنوان کتابچه راهنمای خودکشی آسان آن را به تفصیل توضیح داده است. عقیده نیچک بر این است که به جای استفاده از یک سیلندر گاز از پیش پر شده از هلیوم، میتوان سیلندرهای الپیجی خالی را با فشار ۳۳۰۰ پاسکال (یکا) از گاز نیتروژن پر نموده و سپس با استفاده از یک نازل گاز نیتروژن را به طوری که ۱۰ لیتر در هر دقیقه وارد کیسه خودکشی شود، به جریان انداخت. مزایای استفاده از دستگاه خروج نسبت به کیسه خودکشی عبارت اند از:
- نیتروژن فراوانتر و در دسترس تر از هلیوم است و میزان جریان آن نیز طولانیتر است.
- نیتروژن از نظر فیزیولوژی از هلیوم بهتر عمل میکند چرا که نتایج معکوس کم تری دارد (در مرگهایی که توسط هلیوم اتفاق افتادهاند، اسپاسم عضلانی دردناکی مشاهده شدهاست)
- چنانچه کپسول حاوی نیتروژن نشتی داشته باشد، میتوان دوباره آن را به راحتی به میزان ۴۰۰ پوند مکعب با فشار ۲۸۰۰ پاسکال پر نمود. درحالی که اگر کپسول هلیوم نشتی داشته باشد، امکان پر کردن آن وجود ندارد و میبایست آن را دور انداخته و کپسولی دیگر تهیه کرد.
نیچک معتقد است که این روش بی عیب و نقص و همچنین غیرقابل تشخیص است چرا که تمامی ابزار مورد نیاز برای ساخت آن را میتوان از ابزارفروشیها به راحتی تهیه نمود. همچنین بیمار با استنشاق نیتروژن خالص به سرعت بیهوش میشود (تقریباً پس از ۱۲ ثانیه) و مرگ دقایقی بعد رخ خواهد داد. وی میگوید: «خب این کار خیلی سریعه و نیازی به دارو هم نیست. مهم تر این که صد در صد جواب می ده. این روش، پایا، آرام، در دسترس و غیرقابل تشخیصه.» همچنین وی در سال ۲۰۱۰ اظهار داشت که هلیوم در کالبدگشایی قابل تشخیص است. کارایی این روش بیشتر به دلیل محروم داشتن بدن از اکسیژن، هیپوکسی و در نتیجه خفگی است. کم بود اکسیژن و وفور دی اکسید کربن سبب ایجاد نوعی حس وحشت ناشی از خفگی و در نتیجه هایپرکاپنیا میشود. در حالی که استفاده از گازهایی همچون نیتروژن، هلیوم یا آرگون، چنین واکنشهایی از بدن دیده نمیشود. ایده اولیه هومرگ به وسیله محروم سازی بدن از اکسیژن ابتدا توسط درک همفری در کتاب خروج نهایی به سال ۱۹۹۲ مورد بررسی قرار گرفت.

این ایده اولیه بعدها توسط گروه نوتِک به ریاست جان هافسییز، فیلیپ نیچک و درک همفری در سال ۱۹۹۸ با جایگزینی گاز هلیوم، بهبود داده شد. نیچک با وجود آنکه در کتابچه راهنمای خودکشی آسان برای این روش استفاده از کپسول یک بار مصرف هلیوم (که معمولاً برای پر کردن بادکنک از آن استفاده میشود) را توصیه میکند، اما در اختراع خود از کپسول گاز معمولی پیکنیک استفاده میکند. تماس نزدیک بدن انسان با گاز خنثی، کشنده است اما اگر گاز خنثی در هوا آزاد شود، به سرعت از بین میرود و ضرری برای دیگران ندارد. این نوع گاز، نه آتش میگیرد و نه منفجر میشود. همفری در کتابش توضیح میدهد که میتوان برای این کار از یک کیسه پلاستیکی محکم استفاده کرد و آن را ابتدا بر روی سر کشیده و سپس دهانه آن را با یک طناب میبندیم. بعد با رهاسازی گاز خنثی از طریق لوله باریکی که در کیسه تعبیه شده، باعث تماس نزدیک گاز با بدن میشویم که نتیجه آن مرگ فوری است.
گزارش موردی
«مرگ توسط این روش در سال ۲۰۰۰ میلادی در کارولینای جنوبی اتفاق افتاد. مورد یک پیرزن ۶۰ بود که تشخیص نوعی سرطان به نام AdCC گرفته بود. این سرطان حتی تا چشمهای وی نیز پیشروی کرده بود و سبب دوبینی شده بود... . شوهرش ۲ ساعت پس از مرگش جسد وی را روی کاناپه اتاق پذیرایی پیدا کرده بود. پیرزن در حالی پیدا شد که یک ماسک جراحی به صورت داشت و یک کیسه پلاستیکی دور سرش پیچیده شده بود... کنار جسدش نیز یک کپسول گاز که روی آن نوشته شده بود «هلیوم» به چشم میخورد. لولهای باریک به کپسول وصل بود که انتهای آن در کیسه قرار داشت. همچنین در کنار جسد پیرزن، نسخهای از کتاب خروج نهایی و مجله هملاک سوسایتی به تاریخ بهار ۲۰۰۰ دیده میشد که مقالهای دربارهٔ خودکشی با استفاده از گاز هلیوم در آن به چاپ رسیده بود. به نظر میرسید وی تمامی دستورالعملهای این کتاب و مجله را انجام داده است... پوست جسد سالم بود و هیچ اثری از مسمومیت دیده نمیشد. انواع تستهای سمشناسی نیز هیچ چیز به خصوصی را در ادرار و خون وی نیافتند... وقتی شخصی در یک محفظه پلاستیکی پر از هلیوم نفس عمیق بکشد، به سرعت بیهوش شده و مرگ سریع اتفاق میافتد.»
دکتر نیچک معتقد است که بیماران لاعلاج با استفاده از این دستگاه بیشتر عمر خواهند کرد و میل به زندگی دارند چرا که این دستگاه به آنها امکان میدهد آینده خود را کنترل کنند. وی میگوید: «اینکه ما با استفاده از همچین دستگاهی به بیمار اجازه بدیم که زندگیش و مشکلش رو خودش کنترل کنه، باعث میشه که میل به زندگی در فرد بیمار بیشتر بشه. شاید متناقض به نظر برسه ولی بیمارایی که حس می کنن زندگی و مرگشون دست خودشونه، کمتر به اعمال غمانگیز این چنینی دست میزنن.»