دوشیزه یخی
" دوشیزه یخی " ("Iisjomfruen" یا "Isjomfruen" به زبان دانمارکی معاصر) یک افسانه (داستان کوتاه) از سال ۱۸۶۱ توسط نویسنده دانمارکی هانس کریستین آندرسن است . اولین ترجمه انگلیسی توسط کینگ و بارد در سال ۱۸۶۳ منتشر شد. [1]
«دوشیزه یخی» | |
---|---|
![]() ردی و پدربزرگش | |
نویسنده | هانس کریستیان آندرسن |
عنوان اصلی | ""Iisjomfruen"" |
کشور | دانمارک |
زبان | دانمارکی |
سبک | قصه, داستان کوتاه |
تاریخ انتشار | ۲۵ نوامبر ۱۸۶۱ |
انتشار به انگلیسی | ۱۸۶۳ |
خلاصه داستان
در "دوشیزه یخی" ، که به پایان کار خود نگاشته شده است ، هانس کریستین اندرسن داستان را می گوید ، پسری که پدر و مادر خود را از دست داده و برای زندگی با عمویش می رود. [2] خواننده ابتدا با فروش خانه های اسباب بازی ساخته شده توسط پدر بزرگ خود با رودی آشنا می شود. رودی بزرگ می شود تا کوهنورد و شکارچی ماهر شود. او عاشق دختر میلر ، بابت است ، اما آسیاب کار اتحادیه را تأیید نمیکند و به رودی وظیفه غیرممکن برای صعود به بالای کوهی خطرناک و بازگرداندن یک عقاب بچه زنده را می دهد. در حالی که بابت از ملاقات با معبود خود دیدن نکرد ، توجه پسر عموی خود را به خود جلب کرد و با او معاشقه کرد که این موضوع در رودی حسادت افزایشی را نشان می دهد. [3] وقتی ردی متوجه شد که پسر عموی در حال بالا رفتن از درختی به پنجره بابیت ، بابت عصبانی می شود که رودی در حال فریاد زدن به پسر عموی خود است و به او می گوید که برود. در راه بازگشت به خانه ، رودی با دختر بچه ای زیبا روبرو می شود که پیش از این در زندگی خود ظاهر شده بود. این یخ دوشیزه است ، که مادرش را کشته و هنگام کودکی او را به عنوان خودش معرفی کرد. او از بابت عصبانی است و به زودی می بیند که یخ پیرزن را می بوسد. رودی به بابت بازمی گردد و برای بخشش او التماس می کند. روز عروسی آنها نزدیک است و آنها به خانه معبود سفر می کنند تا در کلیسایی در این نزدیکی ازدواج کنند. شب بعد از ورود آنها ، بابیت یک خواب وحشتناک دارد که او با پسر عموی خود روی رودی تقلب می کند. یک شب قبل از عروسی ، بابت تصمیم گرفت که می خواهد تنها با یک اتاق کافی به یک جزیره کوچک برود که بتواند به رقصیدن بپردازد. وقتی آنها با هم می نشینند و با هم صحبت می کنند ، بابت متوجه می شود که قایق از بین می رود. رودی بعد از آن غرق در آب می شود اما یخی دوشیزه آخرین بار او را می بوسد و او غرق می شود. بابیت در جزیره تنها گریه می کند که بر اثر مرگ دوست عزیزش گریه می کند ، اما هیچ کس نمیتواند او را بر اثر طوفان بشنود. [4]
منابع
<references group="" responsive="1">
- http://carolsnotebook.com/2011/01/07/the-ice-maiden-by-hans-christian-andersen/
- Har'El, Zvi. The Ice Maiden by Hans Christian Andersen (1861) (2007) HCA.Gilead.org.il. Retrieved on 24 March 2014.
- http://www.andersen.sdu.dk/vaerk/hersholt/TheIceMaiden_e.html
- http://mythsweliveby.tumblr.com/post/2802666205/the-ice-maiden
پیوند به بیرون
- Origins of Fairy Tale: The Ice Maiden
- The Ice Maiden: And Tales (به شکل کتاب)
- The Ice-Maiden: and Other Tales. توسط HC Andersen
- کتاب صوتی در مالکیت عمومی
The Ice-Maiden واقع در LibriVox