زنبوردرمانی
زنبور درمانی یا آپیتراپی (به انگلیسی: Apitherapy) استفادهٔ پزشکی از محصولات زنبور عسل است که میتواند شامل استفاده از عسل، ژل رویال، سم زنبور و… باشد. بیشتر ادعاها دربارهٔ زنبوردرمانی با استانداردهای علمی پزشکی مبتنی بر شواهد اثبات نشدهاند. شرایط و بیماریهای مختلفی توسط معتقدان به این شیوهٔ درمانی به عنوان کاندید پیشنهاد شدهاند.

واکنش های منفی به زهرزنبور در زنبوردرمانی متداول است.[1] قرار گرفتن در معرض زهر زنبور به صورت پیوسته می تواند باعث آرتروپاتی شود.[2]
تاریخچه
تعیین منشأ دقیق زنبوردرمانی مشکل است و میتواند به عقب، به مصر باستان، یونان و چین بازگردد. استفاده از عسل و سایر محصولات زنبور میتواند به هزاران سال پیش برگرد و خواص درمانی آن در متون مقدس زیادی آمدهاست که بیشتر در ارتباط با فواید تغذیهای استفاده از محصولات زنبور هستند نه استفاده از سم زنبور. بیشترین تحقیقات مدرن دربارهٔ زنبوردرمانی، مخصوصاً سم زنبور، با تلاشهای یک پزشک به نام Phillip terc آغاز شد. او دربارهٔ رابطهٔ عجیب بین نیش زنبور و روماتیسم در ۱۸۸۸ گزارش داد. معروفیت تازهتر در طول ۶۰ سال گذشته میتواند به یک زنبوردار از ورمونت ایالات متحده به نام charles Mraz بازگردد.
اعمال بالینی
اگرچه زنبوردرمانی شامل استفاده از محصولات زنبور است، این کلمه بیشتر در ارتباط با درمان با سم زنبور است و نه استفاده از عسل یا دیگر محصولات زنبور. ادعا میشود که درمان با نیش زنبور برای آرتریت، بورسیت، تاندونیت، هرپس زوستر در کنار دیگر بیماریها کاربرد دارد. فراوانترین جز فعال سم زنبور ملیتین(melittin)است که فعالیت ضدالتهابی قوی دارد. اگرچه سم زنبور مخلوط پیچیدهای از پپتیدها و پروتئینهای متنوع است که برخی از آنها برای سیستم عصبی و سیستم ایمنی بدن اثرات سمی دارند. هیچ استانداردی برای استفاده از سم زنبور وجود ندارد. برخی ادعا میکنند که مکان ورود نیش زنبور مهم است در حالی که برخی دیگر گزارش کردهاند که محل ورود نیش زنبور مهم نیست. تعداد نیشها نیز از چند دانه تا صدها عدد متغیر است که ممکن است توسط زنبور زنده یا به وسیلهٔ تزریق وارد شوند. این درمان میتواند دردناک باشد و حتی در صورتی که بیمار به سم زنبور حساسیت داشته باشد میتواند ایجاد شوک آنافیلاکسی کند و موجب مرگ شود.
بررسیهای علمی
در یک تحقیق کنترل شده در دانشگاه علوم سلامتAllegheny در فیلادلفیا مشخص شد که سم زنبور در هیچ دوزی هیچ اثر مثبتی در موشهای مبتلا به مولتیپل اسکلوروزیس(MS)نداشت. علاوه بر این خیلی از حیواناتی که این درمان را دریافت کردند نسبت به حیوانات گروه شاهد، علایم بدتری را نشان دادند.[3] هدف فاز اول تحقیقات در مرکز پزشکی دانشگاه جرج تاون در واشینگتن که مخارج آن توسط انجمن MSآمریکا(MSAA)تامین شد، بررسی ایمنی در استفاده از سم زنبور در افراد مبتلا به مولتیپل اسکلوروزیس(MS)بود.[4]
منابع
- Park, Jeong Hwen; Yim, Bo Kyung; Lee, Jun-Hwan; Lee, Sangun; Kim, Tae-Hun (21 May 2015). "Risk Associated with Bee Venom Therapy: A Systematic Review and Meta-Analysis". PLOS ONE. 10 (5): e0126971. doi:10.1371/journal.pone.0126971. PMC 4440710. PMID 25996493.
- Cuende, E.; Fraguas, J.; Pena, J.E.; Pena, F.; Garcia, J.C.; Gonzalez, M. (1999). "Beekeeper's Arthropathy". The Journal of Rheumatology. 26 (12): 2684–2690. doi:10.1016/j.reuma.2018.02.012. PMID 29530760. Retrieved 24 March 2018.
- "No Beneficial Effect of Bee Venom in Study Using Animal Model for MS". Multiple Sclerosis Society of Canada. 1998-06-02. Archived from the original on 19 October 2006. Retrieved 2007-03-07.
- Haran, Christine (2007-03-07). "The Buzz About Bee Venom Therapy for MS". BreakThrough Digest. Archived from the original on 25 March 2007. Retrieved 2007-03-07. More than one of
|author=
and|last=
specified (help)