ساعت گرگ و میش
ساعت گرگ و میش (سوئدی: Vargtimmen) فیلم سوئدی ترسناک روانشناختی[n 1] به کارگردانی اینگمار برگمان و بازی ماکس فون سیدو و لیو اولمان محصول سال ۱۹۶۸ است.
ساعت گرگ و میش | |
---|---|
کارگردان | اینگمار برگمان |
نویسنده | اینگمار برگمان |
بازیگران | ماکس فون سیدو لیو اولمان جورج ریدبرگ ارلاند یوسفسن اینگرید تولین آلان ادوال منا سلیتس فولکه سوندکوئیست |
فیلمبردار | سون نیکویست |
شرکت تولید | سونسک فیلمیندوستری |
تاریخهای انتشار | ۱۹ فوریه ۱۹۶۸ (سوئد) |
مدت زمان | ۸۸ دقیقه [1] |
کشور | سوئد |
زبان | سوئدی |
فروش گیشه | ۲۵۰٬۰۰۰ دلار (ایالات متحده)[2] |
داستان درباره گم شدن نقاشی خیالی به نام یوهان بورگ (وون سیدو) است که اسیر بیخوابی و افکار ترسناک است و به همراه همسرش در جزیرهای زندگی میکند.
برگمان در اصل بیشتر داستان را براساس فیلمنامهای ساختهنشده به نام آدمخواران نوشته بود که خودش در سال ۱۹۶۶ برای ساخت فیلم پرسونا آن را کنار گذاشته بود. او از اپرای فلوت سحرآمیز موتزارت و رمان کوتاه گلدان طلایی هافمن و همچنین کابوسهای شبانهی خودش، در ساخت فیلم الهام گرفته بود. فیلمبرداری فیلم در هاوس هالار استکهلم و فارو انجام شد.
مضامینی همچون دیوانگی، به خصوص از جنسی که هنرمندان تجربه میکنند، جنسیت و روابط در قالبی سوررئال و با المانهای محلی در فیلم به نمایش گذاشته میشوند. اشارههایی به اساطیر خونآشام و گریگینه نیز در فیلم موجود است. برخی مولفان به وجود رابطهی میان فیلم و زندگی برگمان و رابطهی او با اولمان نیز اشاره کردهاند؛ برگمان گفته بود که پیشتر از اینکه داستان فیلم را بداند، ساعت گرگ و میش خودش را تجربه کرده بود.
فیلم ابتدا با نقدهای منفی در سوئد مواجه شد. سالیان بعد ساعت گرگ و میش نقدهای عموماً مثبتی دریافت کرد و به عنوان یکی از ۵۰ فیلم برگزیده تاریخ در رایگیری که توسط انجمن فیلم بریتانیا که از ۲۰۱۲ کارگردان به عمل آمده بود، انتخاب شد. شرم (۱۹۶۸) و مصائب آنا(۱۹۶۹) که که ارتباط مضمونی با ساعت گرگ و میش دارند بعد از آن ساخته شدند. اولمان به خاطر ایفای نقشش در دو فیلم ساعت گرگ و میش و شرم در سال ۱۹۶۸ جوایز متعددی کسب کرد.
بازیگران
- ماکس فون سیدو در نقش یوهان بورگ
- لیو اولمان در نقش آلما بورگ
- Gertrud Fridh در نقش کورنی وون مرکنز
- جورج ریدبرگ در نقش لیندهورست
- ارلاند یوسفسن در نقش بارون وون مرکنز
- Naima Wifstrand در نقش پیرزن با کلاه
- Ulf Johansson در نقش هیربند
- گودران بروست در نقش گاملا فرو وون مرکنز
- اینگرید تولین در نقش ورونیا ولگر
- فولکه سوندکوئیست
ساخت
توسعه
برگمان از کابوسهای شبانهاش که در آن زنی صورتش را برمیدارد و مردی بر روی سقف راه میرود، برای ساخت فیلم الهام گرفته بود.[11] توصیف یوهان از حبس شدن در کمد، زمانی که پسربچه بوده، بر اساس تجربه کودکی برگمان بوده است.[12] فلوت سحرآمیر موتزارت و شخصیت پاپاگنو در اپرای آن که تبدیل به انسان-پرندهای شیطانی میشود نیز بر روی برگمان در ساخت فیلم تاثیر گذاشت.[13][n 2] بازتاب این تاثیر را میتوان در شخصیت لیندهورست دید.[11][15] برگمان همچنین هافمن، نویسندهی آلمانی، را به عنوان دیگر الهامبخش اصلی فیلم برشمرده است.[16]
بعضی از مشخصههای داستان فیلم ریشه در فیلمنامههای قبلی برگمان، آدمخواران یا وحوش دارد که او در سال ۱۹۶۴ نوشتن آنها را تمام کرده بود و تصمیم داشت فیلمبرداری آن را در هالاندز وادرو انجام دهد. [17][18]برگمان آدمخواران را به دلیل سینه پهلو نساخت و به جای آن پرسونا را نوشت و کارگردانی کرد.[17][19] پس از پرسونا، برگمان تصمیم گرفت نسخهی جدیدی از آدمخواران را تحت عنوان جدید ساعت گرگ و میش بسازد.[17] برگمان اصطلاح ساعت گرگ و میش را در فیلمنامه اینطور توضیح میدهد:
مابین شب و طلوع خورشید ... زمانی که بیشتر مردم میمیرند، خواب در عمیقترین حالت است و کابوسها بسیار واقعی به نظر میآیند. ساعتی است که بیخوابها با بدترین اندوهها و اضطرابهایشان مواجه میشوند، زمانی است که ارواح و شیاطین در قدرتمندترین حالتشان هستند. ساعت گرگ و میش همچنین وقتی است که بیشتر نوزادان به دنیا میآیند.[11]
طبق نظر پروفسور بریجیتا استین عنوان فیلم از داستانهای محلی سوئدی گرفته شده که در آنها «ساعت گرگ و میش» به زمانی بین ۳ تا ۵ صبح که بیشتر مرگها و تولدها در آن اتفاق میافتد اطلاق میشود.[20] بنگت آف کلینتبرگ تودهشناس سوئدی، به یاد میآورد که در سال ۱۹۶۴، برگمان از نیکلاس برونیوس، مدیر یک نمایشخانه، میخواهد که دربارهی اسطورههای زمان تحقیق کند و او از کلینتبرگ در اینباره پرسوجو میکند و کلیتنبرگ درمییابد که این اصطلاح در ادبیات محلی سوئدی وجود ندارد اما اصطلاحی تحت عنوان ساعت گرگ هست که به نیمهشب تا ساعت یک صبح اطلاق میشود. [21]برگمان ادعا میکند که اولین بار عبارت ساعت گرگ و میش را در منابع لاتین دیده، با این وجود او اشارهای به این منابع نمیکند و این امکان وجود دارد که خودش این اصطلاح را ابداع کرده باشد.[11][n 3] او بعدها میگوید زمانی که داستان را تصور میکرده، ساعت گرگ و میش خود را تجربه کرده و بعد از ساخت فیلم از آن رهایی پیدا کرده است.[23]
اواخر مراحل پستولید فیلم پرسونا در سال ۱۹۶۶، برگمان جلسهای برگزار میکند تا ساخت ساعت گرگ و میش را برنامهریزی کند.[18]او بعداً میگوید که بنای فیلم در زمان پرسونا نهاده میشود:
ساعت گرگ و میش از نظر برخی پسرفت پس از پرسونا دیده میشود. آنقدر هم ساده نیست. پرسونا موفقیتی عظیم بود، موفقیتی که به من این اعتماد به نفس را داد تا در مسیرهایی نامعلوم به جستجو بپردازم. . .. امروز که آن را میبینم، میفهمم که شکافی عمیق، پنهان و پیدا، در من است که در کارهای ابتدایی و اخیرم وجود دارد. ... ساعت گرگ و میش از آن جهت مهم است که تلاشی است برای به دام انداخت مجموعهی از مشکلات که به سختی میتوان آنها را شناسایی کرد و به درونشان نفوذ نمود.[24]
منابع
- Shargel 2007, p. xlii.
- Balio 1987, p. 231.
- Gervais 1999, p. 104.
- Sinnerbrink 2011, p. 167.
- Smith 2018, p. 169.
- "Genre". Turner Classic Movies. Archived from the original on 14 January 2019. Retrieved 14 January 2019.
- Brody, Richard (12 February 2018). "Film Forum Celebrates Ingmar Bergman's Centenary". The New Yorker. Archived from the original on 27 July 2018. Retrieved 14 January 2019.
- Ellinger, Kat (30 January 2018). "Ingmar Bergman, folk horror pioneer". British Film Institute. Archived from the original on 30 December 2018. Retrieved 17 January 2019.
- Gado 1986, p. 349.
- Wood 2012, p. 24.
- Gado 1986, p. 348.
- Williams 2015, p. 162.
- Törnqvist 2003, p. 65.
- Simon 2007, p. 71.
- "Hour of the Wolf". Ingmar Bergman Foundation. Archived from the original on 22 December 2013. Retrieved 16 February 2013.
- Holm 2007, p. 48.
- "Persona". Ingmar Bergman Foundation. Archived from the original on 22 December 2013. Retrieved 16 February 2013.
- Steene 2005, p. 276.
- Klintberg, Bengt af (8 September 2013). "Timmen då ångesten härjar fritt". Svenska Dagbladet (به Swedish). Archived from the original on 2 January 2019. Retrieved 26 January 2019.
- "Låt nattens dämoner komma!" (به Swedish). Sveriges Radio. 4 April 2017. Archived from the original on 27 January 2019. Retrieved 26 January 2019.
- Shargel 2007, p. xvi.
- Young 2015, p. 144.
پیوند به بیرون
- ساعت گرگ و میش در بانک اطلاعات اینترنتی فیلمها (IMDb)
- ساعت گرگ و میش در راتن تومیتوز
- ساعت گرگ و میش در آلمووی
- ساعت گرگ و میش در پایگاه دادههای فیلم تیسیام
- The genre has been described as psychological horror,[3][4][5] horror,[6][7][8] drama,[6][9] or "folk horror".[10]
- Bergman later adapted the opera for screen as the 1975 film The Magic Flute.[14]
- Like Professor Frank Gado, author Mattias Hagberg believed Bermgan invented the term; Hagberg further suggested Bergman was inspired by the 1927 novel Steppenwolf by Hermann Hesse, in which the protagonist visits a magic theatre.[22]