لفونشر
در لغت، لَفّ به معنای درهمپیچیدن و لوله کردن است، و نَشر به معنای باز کردن و گستردن.
در اصطلاح، لف و نشر آن است که شاعر یا نویسنده دو یا چند واژه را در بخشی از سخن(معمولاً مصراع یا بیتی از شعر) بیاورد، و در بخش بعدی سخن واژههای دیگری که به نوعی با واژههای قبلی در ارتباط باشند را ذکر کند، بهطوری که میتوان دو به دو این واژهها را به هم مربوط کرد. رابطه لف و نشر، «مفعول و فعل»، «فاعل و فعل»، «مشبه و مشبهٌبه»، «مسندٌالیه و مسند»، «اسم و متمم»، «اسم و صفت» و... است. واژههای اول را لف و واژههای دوم (که به لفها مربوط میشوند) را نشر مینامند. تعیین اینکه هر نشر مربوط به کدام لف است به فهم شنونده واگذار میشود.[1]
انواع لف و نشر
لف و نشر دو گونه است:
۱) اگر توزیع نشرها به ترتیب لفها باشد، لف و نشرْ مرتب نامیده میشود؛ مانند این شعر فردوسی:
فروشد به ماهی و برشد به ماه | بن نیزه و قبه بارگاه |
۲) اگر نشرها به ترتیب لفها نیایند و پراکنده باشند، لف و نشرْ نامرتب یا مشوش(به هم ریخته) نامیده میشود؛ مانند شعر زیر:
در باغ شد از قد و رخ و زلف تو بی آب | گلبرگ تری، سرو سهی سنبل سیراب |
۲-۱) اگر نشرها به ترتیب معکوس لفها بیایند، لف و نشر را معکوس مینامند؛ مانند این شعر خاقانی:
چون ز گهر سخن رود وز شرف و جلال و کین | چون اسد و اثیر و خور نوری و ناری ونری |
برخی بر آنند که لف و نشر معکوس نوعی از لف و نشر مشوش است، و برخی دیگر لف و نشر را به سه دسته تقسیم میکنند و میگویند لف و نشر اگر مرتب و معکوس نباشد، مشوش نامیده میشود.
لف و نشر مرتب، موسیقی معنوی خاصی ایجاد میکند که به خاطر درگیری ذهن برای یافتن لف و نشرهاست، به همین دلیل عموماً هنریتر است. معروفترین مثال لف و نشر در این شعر فردوسی است:
به روز نبرد آن یل ارجمند | به شمشیر و خنجر به گرز و کمند | |
برید و درید و شکست و ببست | یلان را سر و سینه و پا و دست |
همچنین در این شعر ناصرخسرو، مصراع اول لف و نشر مرتب و مصراع دوم لف و نشر مشوش است.
بسوزد بدوزد دل و دست دانا | به بی خیر خارش به بی نور نارش |
لف و نشر در قرآن
این آرایهٔ ادبی در قرآن مجید هم به کار رفته است.[2]
مثلا آیه «و من رحمته جعل لکم اللیل و النهار لتسکنوا فیه و لتبتغوا من فضله: و از رحمت الهی است که شب و روز را برایتان پدید آورد تا در آن آرامش یابید و برای بهرهگیری از فضل خدا تلاش کنید» (سورهٔ قصص، آیه ۷۳) دارای لف و نشر مرتب است، و منظور این است که در شب آرامش یابید، و در روز از فضل الهی روزی بجویید.[3]
همچنین در آیه «و قالوا کونوا هوداً أو نصاری تهتدوا: و [اهل کتاب به مسلمانان] گفتند: یهودی یا مسیحی شوید تا هدایت یابید!» (سوره بقره، آیه ۱۳۵) منظور این است که یهودیان گفتند یهودی شوید تا هدایتیافته شوید، و مسیحیان گفتند مسیحی شوید تا هدایتیافته گردید؛ که لف در آن در مرحله اجمال است.[4] همچنین است آیهٔ ۱۱۱ سورهٔ بقره «و قالوا لن یدخل الجنة الاّ من کان هوداً أو نصاری: و [اهل کتاب] گفتند: هیچکس وارد بهشت نمیشود مگر آنکه یهودی یا نصرانی باشد.»
منابع
- لغتنامه دهخدا، واژه لف و نشر
- آرایههای ادبی قرآن و جایگاه آنها در ترجمه، کتابخانه اینترنتی تبیان
- بلاغت قرآن بایگانیشده در ۱۵ سپتامبر ۲۰۱۲ توسط Wayback Machine، دائرة المعارف قرآن کریم (جلدششم)
- جلوههای بلاغت در نهج البلاغه، سایت تبیان