محمد احمدپناهی سمنانی
محمد احمدپناهی سمنانی (زاده ۱۹ مهر ۱۳۱۳ - درگذشت ۲۵ دی ۱۳۹۵)، تاریخنگار و نویسنده ایرانی، پژوهشگر ادبیات فولکلور و کارشناس تاریخ از دانشگاه تربیت معلم بود.
محمد احمدپناهی سمنانی | |
---|---|
زاده | ۱۹ مهر ۱۳۱۳ |
درگذشته | ۲۵ دی ۱۳۹۵ سمنان |
پیشه | تاریخنگار و نویسنده |
ملیت | ایرانی |
تحصیلات | پژوهشگر ادبیات فولکلور و کارشناس تاریخ |
دانشگاه | دانشگاه تربیت معلم |
زندگینامه
پدرش سید علی اکبر احمدپناهی صوفی بیسوادی بود که هزاران شعر از برداشت و آنچه از معارف شیعه و قصص پیامبران و حالات و حکایات اولیاءالله و شیوخ و اقطاب دراویش سلسله گنابادی شنیده و آموخته بود، به خاطر داشت. او تک بیتهای عارفانه زیبا، حکایات مذهبی فراوان میدانست و در هر فرصتی برای فرزندانش با گرمی و شور خاصی میخواند. مادرش بی بی خانم هم در رشد فرهنگی محمد تأثیر بسزایی داشت. وی دربارهٔ مادر خود مینویسد: «باسواد بود و با استیلا و شیوایی و صدایی دلکش و پرشور قرآن میخواند. سخت پای بند آداب و مراسم دینی اش بود. معلومات دینی و آگاهی فرهنگی اش به مراتب از پدر بیشتر بود و شعرهای بیشتری از او در حافظه داشت…» در چنین خانواده ای که پر از شور شعر و نور عرفان بود، همه شرایط برای تحصیل علم و فرهنگ مهیا بود. از ۵ سالگی وی را به مکتب فرستادند تا قرآن بیاموزد و در ۸ سالگی تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان «هدایت» سمنان آغاز کرد تا سال ۱۳۲۷ که با اتمام این دوره وارد دبیرستان شد. این دوره را هم با موفقیت به پایان برد و برای ادامه تحصیل وارد دانشگاه تربیت معلم شد و سال ۱۳۵۶ در رشته تاریخ لیسانس گرفت. او دربارهٔ آغاز کار شاعری اش میگوید: «۱۷ ساله بودم که با خواندن شعرهای شبه فولکلوریک روزنامه «چلنگر» شعر ساختن را آغاز کردم. ذوقش به سرعت در من میجوشید. وقتی نخستین شعرم که یک رباعی است و آبکی بود، در آن روزنامه چاپ شد، اثری عمیق در من گذاشت:
کاشانه، ما زصلح پرنور شده | ابنای بشر زصلح مسرور شده | |
آن دشمن صلح و دوستی در همه جا | در چشم بشر پلید و منفور شده |
و از آن پس الفتی پردوام و طولانی با شعر و نثر و روزنامه و کتاب در من حاصل شد و همچنان برجای ماند». در همین ایام به واسطه یکی از آشنایان در شرکت پنبه، وابسته به سازمان برنامه، مشغول کار شد و او را به کارخانه پنبه بندر گز فرستادند. آنجا با صادق سرفراز، آشنا شد. او که رئیس کارخانه پنبه بود، تأثیر خاصی در ذوق و وابستگیهای فرهنگی احمدپناهی به جای گذاشت. پس از این دوره به ورامین منتقل شد و تا سال ۱۳۴۰ در روستای کوچک جیتو زندگی کرد تا اینکه به تهران منتقل و در سال ۱۳۵۸ بازنشسته شد. بعد از آن هم هرچند در شرکت پنبه، شرکت کارخانجات دولتی وابسته به سازمان برنامه، بنگاه ماشینهای کشاورزی وابسته به وزارت کشاورزی کار کرد، اما هیچگاه پیوند خود را با فرهنگ و ادب، نوشتن، سرودن، همکاری با مطبوعات و حضور در کانونهای فرهنگی قطع نکرد. دوران بازنشستگی یک فرصت طلایی برای او بود. تحقیق و نوشتن و بازگشت به انبوه یادداشتها و سر و سامان دادن به آنها به یک مشغله دائمی برایش تبدیل شد. نخستین مجموعه شعرش را با نام «از دی که گذشت» در مهرماه سال ۱۳۶۰ منتشر کرد. سال ۱۳۶۷ هم منظومه «شاعر و پری» را که فکر آن براساس قصه ای از کاتول مندس، ادیب آرمانگرای فرانسوی (۱۹۰۹–۱۸۴۱ م)، طراحی شده بود، در یک مثنوی دویست و چند بیتی ساخت و از آن پس بهطور جدی دنبال سرودن شعر نرفت. اما یک پژوهش ادبی را پی گرفت که حاصل آن کتاب «شعر کار در ادب فارسی، بازتاب کار در شعر شاعران گذشته و معاصر» بود و در سال ۱۳۶۹ با هزینه شخصی چاپ شد. او در این پژوهش برای نخستین بار و بهطور جدی به مفهوم کار فیزیکی در ادبیات پرداخته که از آثار در خور توجه و ماندگار پژوهشی است.
احمد پناهی سپس به تاریخ روی آورد که رشته تحصیلی اش بود. او دربارهٔ این دوره از فعالیت خود میگوید: «مخاطبم جوانها و افرادی بودند که میخواستند از تاریخ و حوادثی که بر مردم ما گذشتهاست تا جایی که ممکن است آگاهیهای درست به دست آورند. به پشتوانه تحصیل و مطالعاتم دلگرم بودم. قالب کار هم فراز و نشیب زندگی و کارنامه شخصیتهای معروف تاریخ بود. بی رعایت سلسله مراتب تاریخی، در بیست و دو جلد کتاب، نه فقط زندگی خصوصی، بلکه در مقیاسی وسیع تر دوران تاریخی، عوامل سیاسی و اجتماعی و فرهنگی دورانی که قهرمان هر کتاب در آن به قدرت رسیده، گزارش شدهاست…» علاوه بر اینها، ۹ عنوان از کارهای تاریخی او نزد ناشران در نوبت چاپ است، در حالی که باید یادآوری کرد در میان آن ۲۲ کتاب تاریخی چهرههای منفور و محبوب در کنار هم وجود دارند و پناهی سمنانی تنها به چهرههای محبوب تاریخ نپرداختهاست. تیمور لنگ، چنگیز مغول، آغامحمدخان قاجار و… کریم خان زند، امیرکبیر، خواجه نصیرالدین طوسی، ستارخان، قائم مقام فراهانی و فردوسی نامهایی هستند که او در بخش پژوهش تاریخ به آنها پرداختهاست. اما پناهی در میان کارهای متعدد خود به کار بر روی فرهنگ عامه بیش از همه دل بسته و این کار بیشترین جاذبه و خرسندی را برایش داشتهاست. هشت کتاب و دهها مقاله، سخنرانی و گفتگوی مطبوعاتی، رادیویی و تلویزیونی پیرامون ترانههای ملی، آداب و رسوم، سرودههای بومی، کارکردهای ترانه ملی در زندگی اجتماعی، هنری و تاریخی مردم، گردآوری، تألیف وتوجیه کردهاست.
پناهی سمنانی در فرهنگ عامه بیشتر پیرامون ترانه کار کردهاست. نخستین کتاب او در این زمینه «ترانههای ملی ایران» نام دارد که در آن گونههای متنوع و مختلف و رنگارنگ شعر عامه ایران یکجا گرد آورده شدهاست. این پژوهش سپس گسترده شده و کتاب «ترانه و ترانهسرایی در ایران» سامان یافته و انتشارات سروش تاکنون دو بار به چاپ آن اقدام کردهاست. در فصلهای چهاردهگانه این کتاب خاستگاه و ارزش فرهنگی ترانه، جای هنر عامه در ادب رسمی، صورتها و قالبهای ترانه ملی، تقسیمبندی سنتی ترانه، گستره و آفاق مضمون در ترانه، بازی و سرگرمی، سوگ و سرور، کودکانهها و… عنوانها و موضوعات مورد بحث هستند.
در همین زمینه، دو کتاب دیگر با نامهای «تاریخ در ترانه» و «ترانههای دختران حوا» از احمد پناهی منتشر شدهاست که موضوعی تازه و جالب دارند. کتاب «تاریخ در ترانه» گویای این مطلب است که در بازتاب رخدادهای تاریخی، سهم فرهنگ عامه اگر دست کم گرفته شود، خطایی غیرقابل اغماض صورت گرفتهاست. بسیاری از اندیشمندان و متفکران علوم سیاسی و اجتماعی و نویسندگان بزرگ بر آن هستند که پژوهش تاریخی، هرگاه دادههای فرهنگ فولکلور را نادیده انگارد، آن پژوهش فاقد اعتبار و اصالت علمی خواهد بود. در حقیقت، هم تاریخ را انبوه تودههای مردم میسازند و پدیدههای فرهنگی اش را هم آنان میآفرینند و خواص جامعه و قدرت مداران مصادره اش میکنند؛ بنابراین، آنچه از تاریخ در فرهنگ عامه روایت میشود، باگزارشهای وقایع نگاران و تاریخ پردازان فرهنگ رسمی که تحت سیطره حکومتهای وقت مینویسند، متفاوت است. این کتاب به رخدادهای سیاسی واجتماعی مردم ایران از آغاز تا سقوط سلطنت توجه دارد. دیگر کتاب مهم احمد پناهی در این زمینه «ترانههای دختران حوا» از ترانههایی سخن میگوید که به دلالت مضمون شان، توسط زنان سروده شدهاند و از این منظر ارزش پژوهشی ویژه ای دارند، زیرا خالصترین اندیشهها و احساسهای عاطفی زنان را که به واقع؛ هم غمنامه رنج و ناکامیها و هم حدیث دلدادگی و آرزومندی، هم جلوههای شور و نشاط زندگی و هم سلاح مبارزه آنان در نبرد زندگی است، با خود دارد.
بخش دیگری از کوششهای او در فرهنگ عامه ایران مربوط به گویشها در فرهنگ بومی ایران است که گنجینه ای غنی و پربار از هنرهای گوناگون خاصه شعر و موسیقی میان اقوام مختلف ماست. آن گونه که میدانیم گویشهای پرتنوع میان هم میهنان ما در گوشه و کنار کشور به سرعت در حال نابودی است. این گویشها که میراث گران بها در بازشناسی هویت ملی ما بهشمار میروند و از قابلیتهای آنها در تقویت بنیانهای زبان ملی میتوان به فراوانی بهره جست، اگر مورد اعتنای اهل فرهنگ قرار نگیرند، با واژهها و اصطلاحات و زبانزدهای بیگانه و وارداتی استحاله مییابند و محو میشوند. در کتاب «فرهنگ سمنانی»، پناهی سمنانی نمونههای شعر شاعران بومی سرای سمنانی را با ترجمه و آوانوشت آوردهاست؛ و در کتاب «دوبیتیهای بومی سرایان ایران» هم نمونههای زیبایی از اندیشهها و تفکرات ناب فلسفی، اجتماعی، مذهبی و غنایی سرایندگانی که قالب دلچسب دوبیتی، که محبوبترین شیوه بیان شاعرانه است، برگزیدهاند و زبان مادری و بومی خود را در بیان اندیشهها به کار گرفتهاند، فراهم آوردهاست.
از او به خاطر آثارش تشویقها، تقدیرها و نوازشهای فراوانی شدهاست که مهمترین آنها عبارتند از: لوح سپاسی از سوی شورای کتاب کودک به خاطر پیام به جشن ایرانی هانس کریستین آندرسن و اعطای تندیس آندرسن فروردین ،۱۳۸۴ لوح تقدیر به پاس یک عمر تلاش در جهت اشاعه موسیقی بومی و تعمیق و تلطیف فضای فرهنگی زادگاه خود از سوی پانزدهمین جشنواره موسیقی ذکر و ذاکرین، استان گلستان اردیبهشت ،۱۳۸۴ دریافت لوح تقدیر از سوی دانشگاه سمنان به خاطر کوشش در شناسایی و پاسداری گویش کهن سمنانی، لوح سپاس برای ارائه مقاله و شرکت در سومین همایش قومس شناسی، سپاس نامه و تقدیر در آیین آوای دوست، نکوداشت استاد بیژن ترقی و یادمان استاد علی تجویدی به خاطر تألیف کتاب «ترانه و ترانهسرایی در ایران» خردادماه ۱۳۸۵ و…
او در ۲۵ دی ۱۳۹۵ در شهر تورونتو در کانادا درگذشت.
آثار
- شاه عباس کبیر، مرد هزار چهره
- شاه اسماعیل صفوی، مرشد سرخ کلاهان
- لطفعلی خان زند، از شاهی تا تباهی
- نادرشاه، بازتاب حماسه و فاجعه ملی
- تیمور لنگ، چهره هراسانگیز تاریخ
- حسن صباح، چهره شگفتانگیز تاریخ
- امیرکبیر، تجلی افتخارات ملی
- کریمخان زند، نیکوترین زمامدار تاریخ ایران
- چنگیزخان، چهره خون ریز تاریخ
- ترانههای ملی ایران، سیری در ترانه و ترانسرائی در ایران
- فتحعلیشاه قاجار سقوط در کام استعمار
- آغا محمدخان قاجار، چهره حیلهگر تاریخ
- امیر اسماعیل سامانی فرمانروای بزرگ و عادل
- ستارخان سردار ملی و نهضت مشروطه
منابع
- سایت محمد احمد پناهی (پناهی سمنانی) به همراه آثار وی www.ahmadpanahi.com
- زندگینامه پناهی سمنانی وبگاه آفتاب
- محمداحمد پناهی سمنانی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی