منبعشناسی تاریخ سلوکی و اشکانی
منابع تاریخ اشکانی و سلوکی بیشتر بر پایه گزارشهای یونانیها و رومیها است.
منابع بابلی
متون بابلی که از هزارههای پیش از میلاد تا عصر سلوکی و اشکانی را در بر دارد، برای تحقیق دربارهٔ گوشتههایی از تاریخ اشکانیان از ارزش فراوانی برخوردارند. این متون به سه گروه اداری، حقوقی و اقتصادی طبقهبندی شدهاند و حاوی بایگانی اسناد معابد مردوک، خانوادهها اشخاص هستند. اسناد متاخر بابلی حاوی مطالبی دربارهٔ شخصیتها و مقامات رسمی پارتی است. این متون به خط میخی اکدی هستند و برخی از آنها همچنین اطلاعات مفصلی دربارهٔ جنگهای میان سلوکیان و اشکانیان برای تصرف بابل به دست میدهند. لازم به یادآوری است که بابل از ۱۴۱ تا ۱۳۱ پ.م. در تصرف پارتیان بود. سپس آنتیوخوس هفتم آن را متصرف شد تا اینکه شهر مجدداً به دست پارتیان افتاد. آنگاه هیسپائوسینس از «مهسن»، بابل را برای مدت کوتاهی به تصرف درآورد و سرانجام این سرزمین از سال ۱۲۶ پ.م. بهطور قاطع در زمرهٔ متصرفات اشکانیان بود. حوادث و کشمکشهای این سالها در اسناد بابلی مذکور ثبت گردیده و پژوهشگران پس از بررسی و نقد این منابع، بخشی از تاریخ پارتیان را که به فرمانروایی بر بابل مربوط میشود، با دیدگاههای تازهای روشن ساختهاند. در میان این تودهٔ عظیم متون، حدود ۲۵۵ متن دربارهٔ سلوکیان و ۲۳ متن مربوط به اشکانیان است. همچنین تعداد ۱۶ لوحه گلی از الواح یونانی-بابلی مربوط به دوره سلوکی و پارتی است که به الفبای یونانی و زبان اکدی یا سومری نگاشته شدهاست.[1]
منابع سریانی
مورخین و نویسندگان سریانی، به ویژه آنان که از روحانیون و کشیشان اوایل دورهٔ مسیحیت و معاصر اشکانیان بودند، منابع ارزندهای دربارهٔ تاریخ اشکانیان بر جای نهادند.[2]
منابع ارمنی
علاوه بر منابع یونانی و رومی، مورخین ارمنی به دلیل ارتباط مستمر با اشکانیان و رومیان گزارشهای ارزشمندی از این دوره به دست دادهاند. ارمنستان در دوران فرمانروایی اشکانیان، طی سدههای متوالی، به دلیل تسلط بر خاور نزدیک، جولانگاه مبارزه میان ایران و روم بود. در این میان بخشهایی از ارمنستان گاه در تصرف خاندانهای ایرانی قرار میگرفت. بدین ترتیب، نوعی ارتباط سیاسی، فرهنگی و اقتصادی میان ایران و ارمنستان وجود داشت. مولفین و مورخین ارمنستان از اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران به خوبی آگاه بودند و بر این اساس، تألیفات ارزندهای دربارهٔ آن تدوین کردند. با این همه نباید فراموش کرد که آثار مورخین ارمنی با افسانه و خرافات بسیاری آمیخته است و مورخ باید با دقت نظر و احتیاط آنها را تعقیب کند و واقعیات را از افسانه و خرافه تمایز دهد.[3]
نوشتههای موسس خورناتسی، مورخ بزرگ ارمنی سدهٔ پنجم و اوایل سدهٔ ششم میلادی، منبعی ارجمند برای تاریخ اشکانی و ساسانی است و از ارزش بسیار والایی برخوردار است. همچنین آثار و تألیفات مارآپاس کاتینا، فوستوس بیزانسی، باردسن، آگاتانژ، زنوب گلاگی، الیزه وارداپت، لازار فاربی، پوزانیاس، لروبنای ادسی و دیگر مورخین و دانشمندان ارمنی، منابع گرانبهایی در زمینهٔ تاریخ و جغرافیای تاریخ ایران در دورهٔ اشکانی و ساسانی بهشمار میروند.[4]
منابع عبری
مهمترین منبع تاریخی دینی یهود، کتاب مقدس عهد عتیق است. در آن منابع همچنین اشاراتی به تاریخ اشکانیان شده، از جمله در کتاب میکاه نبی که از رسالههای تورات است، به شیوه حکومت سلوکیان و اشکانیان در سوریه و فلسطین اشاراتی شدهاست. همچنین در کتاب تلمود که شامل میشنا (تلمود بابلی) و گمارا (تلمود اورشلیمی) است، به روابط یهود با پارتیان اشاراتی شده و از پارتیان در مقابل تسلط رومیان بر فلسطین دفاع کردهاند.[5]
فلاویوس
یوسف فلاویس کتابی شامل بیست فصل دربارهٔ عهد عتیق در تاریخ ملت یهود نوشته که این تألیف بهطور مفصل به امپراتوری کوروش کبیر و حوادث دوران بطالسه و سلوکیها پرداخته تا سرانجام به دوره رومیها رسیدهاست. در این اثر، وی اشارات فراوانی به تاریخ اشکانیان کردهاست.[6]
آثار فلاویوس مورد استناد نویسندگان معتبر کلیسا و مورخین بعد از او قرار گرفته و او را در شمار مورخین واقع نگار و دست اول شمردهاند. با این همه، منتقدین معاصر تاریخ، آثار او را خالی از اغراض شخصی ندانستهاند. از جمله، هرگاه به روم پرداخته، تملق و چاپلوسی از نوشتههای او آشکار میشود. هنگام دفاع از خود، احساسات شخصی بر او غلبه داشته و نسبت به فلاسفه، مورخان، دانشمندان و سیاستمداران پیش از خود جانب عدالت و بیطرفی پیشه نکردهاست. خرده دیگر که منتقدین بر او گرفتهاند آن است که وی فردی متعصب بوده و بر خلاف مورخین یونانی و رومی نسبت به دانشهای زمان خود بیتوجه بودهاست.[7]
گزارشهای فلاویوس (ژوزفوس) دربارهٔ جنگهای امپراتوران روم برای تصرف سرزمینهای ماورای قفقاز و هجوم آلانها به ماورای قفقاز و همچنین روابط یهودیان با پارتیان از اهمیت خاصی برخوردار است.[8]
منابع کلاسیک
اپیین
این مورخ سده دوم میلادی خلاصهای به یونانی در باب تاریخ سلوکیان در کتاب خود با عنوان تاریخ روم ارائه کردهاست. وی در کتاب سیرایک، گرگان را فرمانبردار سلوکوس اول میداند.[9]
منتقدین تاریخ، وی را در بیان حقایق تاریخی، به جز پارهای اشتباهات جغرافیایی بیطرف دانستهاند. بخش مهمی از آثار وی از میان رفتهاست و آنچه باقی ماندهاست، شامل تاریخ دولتهای پونت و کاپادوکیه است که بر اساس تاریخهای کهن نگاشته شدهاست. در میان آثار وی بخشی نیز به ارتباط دولتهای ایران (تا اواسط سلسله اشکانی) با دول دیگر، از جمله سلوکیان و رمیان اختصاص دارد.[10]
اریین
گزارش خود را در باب توطئه علیه اسکند از آریستوبول و بطلمیوس (رجال اسکندر) آوردهاست. وی همچنین گزارشی دربارهٔ ادعای الوهیت اسکندر و حمله او به هند ارائه نموده که حاضر اهمیت است. اریین از اقدامات اسکندر در شوش نیز خبر داده است.[11]
کتاب دیگر اریین، پارتیکا است. در این تألیف،اریین به تفضیل دربارهٔ اشکانیان و چگونگی روی کار آمدن آنها سخن گفتهاست. متأسفانه این تألیف اریین از میان رفته و تنها بخشهایی از آن به وسیله فوتیوس و سینسلوس بر جای ماندهاست. منتقدین آثار مورخین کلاسیک معتقدند که گزارشهای مربوط به آغاز تأسیس سلسله اشکانی با دیگر گزارشهای مورخین کلاسیک از جمله استرابون، ترگوس و ژوستن متفاوت بوده یا افسانه آمیخته است و هیچکدام قابل اعتماد نیست. اریین سعی کردهاست که زندگی اشک اول (بنیانگذار سلسله اشکانی) را با افسانههایی که دربارهٔ کوروش دوم رواج داشته، نزدیک کند. با این حال، گزارش اریین دربارهٔ آغاز فرمانروایی پارتیان مهمترین گزارشی است که از این گروه مورخین کلاسیک در این باره باقی ماندهاست و مورخ باید با استفاده از شم تاریخی خود و مقایسه آن با دیگر دادههای تاریخی از آن سود برد.[12]
آفریکانوس
در سده سوم میلادی و در زمان امپراتور روم سمپتیموس سوروس (۱۹۳ تا ۲۱۱) می زیست. وی به منظور ثبت دقیق وقایع جنگ، خود در جبههها شرکت میکرد. از جمله در نبرد رومیان با پارتیان شرکت داشت. اثر او به نان «پنج کتاب کرنولژی» حاوی ابتکار تازه وی در ابداع کورنولژی جدید است. در این زمینه، وی تاریخ باستان را با تاریخ میلادی مقایسه نمود.[13] آفریکانوس مقدار قابل توجهی یادداشتهای نظامی و سیاسی از خود به جای گذاشته که مشروط بر تحلیل تاریخی و انتقادی آنها، برای تحقیق در تاریخ پارتیان سودمند است.[14]
آمین مارسلن
آمین مارسلن (آمیانوس مارسلینوس؛ حدود ۳۳۰ م.) در انطاکیه در نهرالعاصی سوریه به دنیا آمد و در سال ۴۰۰ م. درگذشت. وی به عنوان سرباز ارتش روم در دوران امپراتور کنستانتین به خدمت پرداخت. وی در چند لشکرکشی به بینالنهرین شرکت کرد. از جمله، در جنگهای افسوس در سده چهارم میلادی که میان سلوکوس و یکی از رقبای او به نام آنتیوگونوس صورت گرفت، شرکت داشت و توصیفهای مفصلی از آن جنگ در آثار خود به نگارش درآورد. تاریخ او در ۳۱ دفتر از دوران پادشاهی دومیتیانوس تا وانس ار دربر میگیرد. از این تاریخ تنها ۱۸ دفتر آن باقی ماندهاست. این مورخ بر اساس منابع تاریخی، گزارشی دربارهٔ رفتار اردشیر «درازدست» به دست داده است.[15]
آنچه از آثار این مورخ به دوران سلوکی مرتبط است، گزارشی است که وی دربارهٔ بنای چندین شهر با نامهای یونانی در شرق و از جمله در ایران داده است که بنای آنها را به اسکندر نسبت میدهند.[16]
آمین مارسلن اطلاعات ارزشمندی در زمینه تقسیمات جغرافیای ایران دوره پارت به ما داده است.[17]
استرابون
وی در کتاب ۱۳ آذربایجان (آتروپات) را در زمره قلمرو سلوکیان نمیداند و گزارش مفصلی دربارهٔ آن به دست نمیدهد. جز اینکه این ولایت را در شمال ماد میداند و پایتخت آن را «گازاکا» مینویسد. این شهر را امروز با تخت سلیمان یکی دانستهاند.[18]
کتاب جغرافیای استرابون که در آن اطلاعات ارزشمندی در زمینه تقسیمات جغرافیایی ایران دوره پارت به دست داده است، در هفده فصل هنوز موجود است. این کتاب همچنین حاوی اطلاعات سودمندی دربارهٔ سرزمینها و کشورهای گوناگون مانند ایتالیا، گل (فرانسه)، بریتانیا، سیسیل، سرزمینهای امپراتوری روم، یونان و آسیای صغیر، دریای کاسپین، ایران، هند، سواحل مغرب، عربستان، مصر و آفریقا است. این اثر که به عنوان یکی از مهمترین تألیفات جغرافیایی جهان باستان تلقی میشود، همراه با متن یونانی و گزارش انگلیسی، به انضمام یادداشتها و توضیحات سودمند به وسیله جونز در هشت جلد منتشر شدهاست. روایات او دربارهٔ ایران در ۱۸۶۵ م توسط راپ، پژوهشگر آلمانی به چاپ رسید. بهترین ترجمه و چاپ این اثر از آن مولتون است که همراه با یادداشتهایی ارزنده به انگلیسی چاپ شدهاست.[19]
پلوتارک
از آثار پلوتارک میتوان نکاتی دربارهٔ محاکمه فیلوتاس به خاطر سوءقصد به جان اسکندر، حمله اسکندر به هند، ازدواج اسکندر با استاتیرا دختر داریوش در شوش استخراج نمود.[20]
در کتاب اییس و اوزیریس اشارات و توضیحاتی در باب دین قدیم ایرانیان از جمله دربارهٔ زروان ارائه شده که از اهمیت خاصی برخرودار است. گزارش پلوتارک از زندگی کراسوس و آنتونی که هر دو مغلوب پارتیان شدند، برای تاریخ پارتها حائز اهمیت است. همچنین، تاریخ پلوتارک به دلیل گزارش جنگهای کراسوس و سورنا در زمان ارد، یکی از اسناد منحصر به فرد مهمی است که در این زمینه موجود است.[21]
پلین قدیم (پلینی)
گابوس پیلینیوس معروف به پلین قدیم (پلینی)، که در فصل قبل از او یاد شد، یکی از دانشمندان و مورخین روم در سده نخست میلادی است. تولد او را در سال ۲۳ م و دوران باروری علمی او را همزمان با عصر باش اول اشکانی (۵۱ تا ۷۹ م.) دانستهاند. وی برادرزاده کوچکتر از خود با همین نام داشته که برای پیشگیری از اشتباه، وی را پلین جوان نامیدهاند.[22]
از پلینی آگاهیهای سودمندی در باب سرزمین باختر در عهد سلوکی، سازمان نظامی آنها، بنای شهر لائودیسه، رد پای سلوکیان سغد، گزراشهایی دست اول دربارهٔ پارتیان و برخی اطلاعات مفید دیگر میتوان استخراج کرد. از این مورخ کتاب ارزشمندی با نام تاریخ طبیعی باقیمانده که شامل ۳۷ جلد است. از جمله ایراداتی که به این مورخ گرفته اند، اختلاط و درآمیختن مسائل تاریخی با علوم طبیعی است که ناشی از احاطه و اشراف او به علوم زمان خود بودهاست. در مقابل، به جرات میتوان گفت که آثار این مورخ بزرگ به واسطه پرداختن به شرق باستان از جلمه و به ویژه ایران از اهمیت بسیاری برخوردار است.[23]
پولیبیوس
در آراء و نظریات تاریخی این مورخ سه نقص عمده مشاهده شده:
- حوادث و وقایعی را که انگاشته است.[24]
- وقایعی را که علیه منافع دوستان و بزرگان روم بوده و در آثار خود نقل نکردهاست.[25]
- حوادث تاریخی را بر اساس برداشتهای و استباطهای خود تفسیر نموده و هدف او آن بوده که از آثارش نتیجه گیریهای اخلاقی گرفته شود.[26]
به رغم انتقادات فوق که مشیرالدوله پیرنیا در کتاب تاریخ ایران باستان نسبت به آراء و نظریات این مورخ دانسته، وی را باید مورخی واقع بین دانست، زیرا همواره تلاش میکرد علت حوادث و وقایع را دریابد و آن را برای خواننده روشن سازد. وی حتی نام تاریخ خود را «پراگماتیک» نهاد است. پولیبیوس علاوه بر آثاری که پیش از این نام برده شد، تاریخ روم را تدوین نمود. وی خود در جریان وقایع تاریخ روم حضور داشته و بنابراین، نوشتههای او از جمله آثار و منابع دست اول بهشمار میرود. همانگونه که پیش از این اشاره شد، غالب نوشتههای این مورخ از میان رفته و نوشتههای او را مورخین بعد از او نقل کردهاند.[27]
در مجموع آنچه در آثار پولیبیوس قابل توجه و حائز اهمیت است، یکی گزارشی است که از توجه شاهان هخامنشی نسبت به احداث قناتها و شیوههای آبیاری در آن دوران نمودهاند. علاوه بر آن، وی گفتههای استرابون را دربارهٔ آذربایجان (آتروپات) تائید و نکات تازهای در این باره اعلامی میکند. وی همچنین اضافه میکند که اسکندر چند شهر یونانی در مرزهای ماد بنیاد نمود تا آن منطقه را از دستبرد بربرها در امان نگاه دارد. در خاتمه یادآور میشود که گزارش پولیب دربارهٔ سرمتها نیز به واسطه آنکه نخستین و تنها اهمیت فراوان است. سرمتها بنابر گفته پولیب، اقوامی ایرانی بودند که در سرزمین ی میان دن و دنیپر جای داشتند. نام این قوم را نباید با نام سورماتها که هرودوت از آن یاد کرده اشتباه کرد.[28]
اما آنچه به سلوکیان مرتبط است، گزارشی است که پولیب در باب اوضاع باختر در عهد سلوکی و ارتباط شاهان آن از جمله آنتیوخس سوم داده است. نکته حائز اهمیت آن است که جز این گزارش و اطلاعات اندکی که ین مورخ دربارهٔ استقلال باختر و جدایی آن از قلمرو سلوکی به دست داده است، آگاهی دیگری از این سامان موجود نیست.[29]
دیودور
گزارش دیودور دربارهٔ توطئه فیلوتاس علیه اسکندر را از کنت کورث اقتباس شدهاست. همچنین گزارش حمله اسکندر به هند و وقایع پس از مرگ اسکندر از جمله نکات مهم دربارهٔ منابع دوران سلوکی است.[30]
ژوستن
ژوستن در آثار خود نکاتی دربارهٔ تاریخ هخامنشی و به ویژه اواخر کار این امپراتوری و جنگهای اسکندر مقدونی و ورود او را به ایران و نیز وقایع پس از مرگ اسکندر را ارائه کردهاست . همچنین گزارش وی دربارهٔ سازمانهای نظامی سلوکوس، پیدایش حکومت باختر در عهد سلوکی، پایتختهای اشکانی، حکومت مهرداد دوم در ارمنستان پارهای اطلاعات دیگر دربارهٔ اشکانیان حائز توجه و اهمیت است.[31]
آکاتانژ
این مورخ ارمنی در سده چهارم پیش از میلاد در ارمنستان می زیست و دبیر مهرداد دوم پادشاه ارمنستان بود. وی تاریخ این پادشاه را تألیف نمود. از نوشتههای او آگاهیهای ارزندهای به ویژه در باب دین ایرانیان در عهد سلوکی میتوان بدست آورد.[32]
بطلمیوس
بطلمیوس، ریاضیدان و دانشمند بزرگ نیمه نخست سده دوم میلادی است که در اسکندریه می زیست. از زندگی او آگاهی چندانی در دست نیست. ولی در نجوم و جغرافیا نیز تألیفاتی داشته که هنوز از اهمیت بسیاری برخوردار بودهاست. اثر مشهور او در ریاضی کتاب المجستی است که در سیزده جلد تدوین یافته و همواره مورد توجه دانشمندان ریاضی و هندسه بود است. تألیف دیگر او در جغرافیا شامل هشت جلد است که در آن، اوضاع جغرافیایی ایران باستان را نیز مطرح کردهاست.[33]
آپولودوروس آرتمیتایی
وی که از تاریخ زندگیش آگاهی چندانی در دست نیست، کتابی با عنوان تاریخ پارتیان نوشته که شامل چهار جلد است و تنها بخشیهایی از آن باقیمانده که به وسیله آتنائوس و استرابون، به ما رسیدهاست. آنگونه که این مورخین در آثار خود تأکید میکنند، گزارشهای ـپولودوروس قابل اطمینان و ارزشمند تلفی میشده و از دقت فوق العادهای برخوردار بودهاست. این مورخ که پس از مورخان اسکندر و جغرافی دانان قدیم، از منابع دست دوم تاریخ اشکانی بهشمار میرود، خود دربارهٔ صحت گزارشهایی که ارائه میکرده، شخصاً تحقیق و تفحص می نموده و نوشتههای خود را بر اساس تحقیقات محلی و تحقیق از مسافران و بازرگانان یونانی تدوین نمودهاست. بنابراین، میتوان گفت که وی از مورخین معتبر کلاسیک محسوب میگردد.[34]
آتنه
آنچه از آثار او به تاریخ اشکانیان مربوط میشود آن است که تألیفات تاریخی او غالباً نقل گفتههای مورخین پیش از اوست که اینک آثارشان در دست نیست. برای مثال، آتنه بخشهایی از کتاب تاریخ پارتیان تألیف آپولودوروس را نقل کردهاست که اطلاعات دقیقی دربارهٔ شاهنشاهی اشکانی به دست میدهد.[35]
ارزیوس
ارزیوس از مورخین سده چهارم و پنجم میلادی است. وی اهل تاراکن اسپانیا است. در اوایل سده پنجم به سلک مسیحیان در آمد و در حلقه ارادت سنت اگوستن، یکی از بزرگان کلیسای کاتولیک قرار گرفت. در نوشتن آثار خود به منابع لاتین دسترسی داشته و بخشی از تألیفات او به تاریخ پارتیان اختصاص دارد.[36]
ایزیدور خاراکسی
ایزیدور اهل خاراکس (شهری در خلیج فارس) و در مهسن سکونت داشت. وی در اوایل میلاد مسیح می زیست. تألیف ارزشمند او به نام چاپارخانههای پارتها از اهمیت خاصی در تاریخ اشکانیان برخوردار است. ایزیدور در این تألیف جاده امپراتوری پارت را که از شهر زوگمای فرات به اسکندریه زخج کشیده شده بود، توصیف میکند و در این مسیر از نوزده ساتراپنشین پارتی یاد میکند. وی همچنین، راههای پیکرو را که به سوی شرق ایران میروند، شرح داد و گروهی از آبادیهای سلوکیان را نیز نام برده است. به نظر میرسد که وی تجربیات شخصی خود را با اطلاعات رسمی مربوط به دوره مهرداد دوم اشکانی (۱۲۴/۱۲۳ - ۸۷/۸۸ پ.م.) درآمیخته و در تألیف خود ارائه کردهاست. ایزیدور همچنین خاستگاه اشکانیان را شهر آساک گزارش میدهد و میگوید که ارشک در این شهر به شاهی نشست و در آنجا آتش جاویدان را روشن نگاه میداشت. افزون بر این، گزارش او در باب صید مروارید در خلیج فارس، پیروزی مهرداد دوم اشکانی بر سکاها و اطاعت آنها از پارتیان و در نتیجه اتصال مرزهای پارتیان به هندوستان، بهطوریکه قندهار در درون سرزمین پارت قرار گرفته بود حائز اهمیت است.[37]
تروگ پومپه
پومپه دارای تألیف مهمی در تاریخ عمومی جهان، از جمله خاورمیانه و خاور نزدیک بوده، پس از آن تاریخ مقدونیان و فرمانروایی پارتیان را تا ۲۰ پ.م. ذکر کردهاست. متأسفانه اصل این کتاب از میان رفته اما ژوستن در سده سوم میلادی خلاصهای از آن را به زبان لاتین فراهم کردهاست. گروهی از منتقدین منبع خبر پومپه را دربارهٔ تاریخ پارتیان آپولودوروس آرمیتایی دانستهاند. به هر حال، با وجود اشکالاتی که در گزارش ژوستن از این تاریخ وجود دارد، مورخ تاریخ اشکانیان را میتواند از آن با دقت و احتیاط، استفاده کند.[38]
دیون کاسیوس
دیون کاسیوس، مورخ تاریخ روم را تا سال ۲۲۹ م. نوشت. بهطور کلی آنچه وی در باب وقایع تاریخی روم قدیم نوشته چندان مرود اعتماد نیست، اما اطلاعات مربوط به زمان خود او با واقعیات منطبق است. تاریخ دیون کاسیوس وقایع مربوط به مبارزات اشکانیان را با رومیان تا سقوط دولت اشکانی در بردارد و از این اثر میتوان در باب تاریخ اشکانیان و ارتباط آنها با رومیان، اطلاعات مفیدی به دست آورد.[39]
سیسرون
خطیب و سخنران نامدار روم بود که طی نامههایی برای سنای روم، حوادث روزانهای که بر اثر اختلافات مرزی ایران و روم روی داده، گزارش کرده و بدین ترتیب اطلاعات سودمندی به دست داده است.[40]
فیلوسترات
فیلوسترات (۱۷۲-۲۲۴ م) معاصر بلاش سوم و چهارم و پنجم اشکانی بود که خود از سرزمین ایران دیدار کرده بود، در یکی از تألیفات خود (زندگی آپولون) دربارهٔ مراسم قربانی اسب در میان پارتیان که ظاهراً سنتی بر جای مانده از اقوام آریایی بوده، گزارشی تهیه کردهاست.[41]
اوسین (لوکیانوس)
لوسین مشهور به لوکیانوس در سال ۱۲۵ م در ساموسات واقع در ساحل رود فرات و شمال شرق انطاکیه متولد شد. زبان یونانی را آموخت و در دادگستری مشغول به کار شد. سپس سفرهایی بسیاری به آسیای صغیر، یونان، مقدونیه، ایتالیا و گالیا کرد. نوشتههایی در فلسفه و فن فصاحت داد و تألیف او در تاریخ، کابی است دربارهٔ جنگ رومیها و پارتیها، که در ۱۶۵ م. نگاشته است. وی یکی از نویسندگان طنزپرداز بود که دارای ۸۶ تألیف بود و از او نوشتههایی نظیر مکالمه مردگان، مکالمه خدایان، پرومته و چندین اثر دیگر باقی ماندهاست.[42]
هرودیانوس
هرودیانوس، مورخ یونانی، در سده سوم میلادی می زیست. دوران زندگی او را میان ۱۷۹ تا ۲۴۱ میلادی میدانند. وی در اسکندریه متولد شد و در روم زندگی کرد. هرودیانوس صاحب تألیفی به نام تاریخ روم است که در هشت جلد نوشته شده و به زبان یونانی است. وی در همین کتاب، گزارشی از روی کار آمدن اردشیر ساسانی ارائه داده است. مورخین وی را مردی گزافه گو و نادرست و آثار او را غیرقابل اعماد خواندهاند.[43]
یوتروپیوس
یوتروپیوس در جنگ ژولین، میان امپراتور روم با شاپور دوم ساسانی، شرکت داشتهاست. تاریخ روم را به اختصار از آغاز تا سال ۳۶۲ میلادی نوشته است. منتقدین اظهر نظرهای او را بیطرفانه دانستهاند. از نوشتههای او بخشهایی نیز به تاریخ اشکانیان اختصاص دارد. وی در ۳۷۹ میلادی درگذشت.[44]
یوستینیوس
یوستینیوس مورخ سده دوم میلادی است. وی دارای تألیفی به نام اپیتومه (خلاصه) است که بخشهای برخی کتب گمشده مورخین پیش از خود را، نظیر پارتیکای آپولودوروس آرتمیتای، در آن گرد آورده که متأسفانه در این تألیف حوادث سالهای ۹۴ تا ۹۶ میلادی از قلم افتاده است. هر چند تألیف وی به دلیل اشتباهات نویسنده اصلی یا شاید تخلیصکننده، خالی از خطای بسیار نیست، کاملترین تألیفی است که باید برای آگاهی از تاریخ پارت استفاده شود.[45]
دیگر مورخین
کرنلیوس تاسیتوس یا تاسیت، مورخ رومی سدههای اول و دوم میلادی، با تکیه بر جنگهای کربولو بخش مهمی از تاریخ اشکانیان را ثبت کردهاست.[46]
- پولیب (پولیبویس) گزارشی دربارهٔ لشکرکشی آنتیخوس سلوکی به شرق ارائه داده که طی آن، پادشاه سلوکی با پارتیان نیز درگیر میشود.[47]
- پلین ارشد توصیفهایی که از جغرافیای تاریخی ایران و آسیا نمودهاست.[48]
- کوینتوس دلیوس، ولیوس پاترکولوس، هوراس، پولین، فرونتو و کاپیتولینوس نیز هر یک به گونهای مستقیم یا غیر مستقیم اشاراتی به تاریخ اشکانیان کردهاند.[49]
متون هندی
در میان آثاری که مورخین هند در این دوره تألیف کرده اند، کتابی به نام میلیندا پنخا در سده دوم میلادی نوشته که به دلیل اشتمال بر اطلاعاتی دربارهٔ تاریخ شاهان یونانی-باختری حائز اهمیت است.[50]
منابع ترکی
کهنترین نوشتهها به زبان ترکی، کتیبههای «رونی ارخونو-ینی سئی» است که به سده پنجم تا هشتم میلادی متعلق است و در منطقه هفت آب و سیبری و مغولستان کشف شده. این کتیبهها حاوی اطلاعات ارزندهای دربارهٔ تاریخ قبایل ترک زبان و همسایگان غربی ایشان، یعنی قبایل و اقوام ایرانی زبان آسیای میانه است.[51]
منابع چینی
- سیماکیان که به عنوان هرودوت چین از او یاد میکنند و ریاست دربار امپراتور چین، وو-دی را به عهده داشتهاست، در کتاب شی جی (یادداشتهای تاریخی) سخن از یک سفیر چینی به میان میآورد که از شهرهای فرغانه، سغد و بلخ دیدار کردهاست.[52]
- برادران بانگو و یانژائو از مورخین دوره امپراتوری هان، در سالنامههای هان متقدم، تاریخ دورههای کهن را ادامه میدهند، گزارشهایی را نیز از دربار پارتها ارائه میدهند.[53]
- فانیی (Fan Ye)، مورخ سده پنجم میلادی که گزارشهای تاریخی او به نام سالنامههای هان متاخر (Hou Hanshu) در سده یازدهم تکمیل شدهاست، فصلی را به «سرزمینهای غربی امپراتوری چین اختصاص داده و مینویسد که یک مقام رسمی چین به نام گان یینگ (Gan Ying) در سال ۹۷ میلادی به امپراتوری پارت (آنهسی) سفر کرده و تا خلیج فارس پیش رفتهاست. سیاحان چینی در سفرنامههای خود اشاراتی به پارتها و دولت اشکانیان کردهاند. همچنین، سیاحتنامه هوان تسانگ، اطلاعات تازه دربارهٔ قبایل چادرنشین آسیای میانه نظیر یوئهچیها و کوشانیان به دست داده است.[54]
متون اسلامی
از آنجا که مورخان سدههای نخستین اسلامی برای تدوین آثار تاریخی خود از شاهنامهها، خدای نامهها و منابع اواخر دوره ساسانی بهره میگرفتند، اطلاعات مندرج در آثار غالباً متاخر از اقوال و گزارشهای دبیران عهد ساسانی است و بنابراین، ممکن است دستخوش تحریف و دگرگونی شده باشد. از جمله، در این منابع به تبعیت از ساسانیان، دوران فرمانروایی پارتها ۵۵۶ سال به ۲۰۰ سال تقلیل داده شدهاست. یا اینکه منابع اسلامی دوره اشکانیان را با عهد اسکندر مقدونی آمیختند و آن را دوران ملوک الطوایف نامیدهاند. با این همه، مورخ امروزی میتواند با بررسی و توجه عمیق تر به پارهای اشارات، شوههای سازمانها و دیوانهای دولتی و قوانین و مقررات اجتماعی اوایل حکومت ساسانی که میراث دولت پیش از آن، یعنی اشکانیان بودهاست، دست یابد. مورخین مشهور دوره اسلامی که در آثار خود به تاریخ اشکانیان پرداخته اند، عبارتند از : ابوریحان بیرونی، ثعالبی، طبری، ابن خردادبه، مسعودی، ابن حوقل، مقدسی.[55]
پانویس
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، 191.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، ۱۹۲.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، 190.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، 190.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، ۱۹۲.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، ۱۹۲.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، ۱۹۳.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، ۱۹۳.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، ۱۵۴.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، ۱۸۴.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، ۱۵۴.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، ۱۸۴-۱۸۵.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، ۱۵۵.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، ۱۸۵.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، ۱۵۵.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، ۱۵۵.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، ۱۸۶.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، ۱۵۵.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، ۱۸۵-۱۸۶.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، ۱۵۵-۱۵۶.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، 187.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، ۱۵۶.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، ۱۵۶.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، ۱۵۶.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، ۱۵۶.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، ۱۵۶-۱۵۷.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، ۱۵۷.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، ۱۵۷.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، ۱۵۷-۱۵۸.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، ۱۵۸.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، ۱۵۸.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، ۱۵۸.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، ۱۸۷.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، ۱۸۳-۱۸۴.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، ۱۸۴.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، ۱۸۴.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، ۱۸۶.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، 187.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، 187-188.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، 188.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، 188.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، 188.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، 189-188.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، 189.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، 189.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، 189.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، 189.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، 189.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، 189.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، ۱۹۳.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، ۱۹۳.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، 191.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، 191.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، 191-192.
- جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخی، ۱۹۴.
منابع
- جعفری دهقی، محمود (۱۳۹۱). بازشناسی منابع و مآخذ تاریخ ایران باستان. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت). شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۵۹-۷۸۰-۰.