مگنتون بور
در فیزیک اتمی، مگنتون بور (نماد μB) یک ثابت فیزیکی و یکای طبیعی برای گشتاور مغناطیسی یک الکترون است که از تکانه زاویهای مداری یا از تکانه زاویهای اسپین ناشی میشود.[4][5] مگنتون بور در دستگاه بینالمللی یکاها (SI) به این صورت تعریف میشود:
دستگاه یکاها | مقدار | یکا |
---|---|---|
SI[1] | ۰۰۹۶۸(۲۰)×۱۰−۲۴ ۹٫۲۷۴ | J·T−1 |
CGS[2] | ۰۰۹۶۸(۲۰)×۱۰−۲۱ ۹٫۲۷۴ | Erg·G−1 |
eV[3] | ۳۸۱۸۰۶۶(۳۸)×۱۰−۵ ۵٫۷۸۸ | eV·T−1 |
یکاهای اتمی | ۱⁄۲ |
و در دستگاه یکاهای گاوسی سانتیمتر-گرم-ثانیه به صورت :
که
- e بار بنیادی است،ħ ثابت پلانک کاهشیافته است،
- me جرم سکون الکترون است و
- c سرعت نور است.
گشتاور مغناطیسی الکترون، که گشتاور مغناطیسی اسپین ذاتی آن است، تقریباً برابر با ۱ مگنتون بور است.[6]
تاریخچه
ایده آهنرباهای بنیادی برآمده از والتر ریتز و پییر ویس است. پیش از مطرح شدن مدل اتمی رادرفورد، بسیاری از نظریهپردازان ابراز کرده بودند که مگنتون باید با ثابت پلانک h مرتبط باشد.[7] با این فرضیه که نسبت انرژی جنبشی به بسامد مداری الکترون باید برابر با h باشد،ریچارد گانس در سپتامبر ۱۹۱۱ مقداری را برای آن محاسبه نمود که دوبرابر مگنتون بور بود[8]. در نخستینکنفرانس سلوی در نوامبر همان سال، پل لانژون نیز مضربی از آن را به دست آورد.[9] فیزیکدان رومانیایی، اشتفان پروکوپیو توانست گشتاور مغناطیسی الکترون را در سال ۱۹۱۱ محاسبهکند.[10][11] در متون علمی رومانیایی گاهی از مقدار آن با نام مگنتون بور-پروکوپیو یاد میشود.[12]
مگنتون بور برابر با گشتاور دوقطبی مغناطیسی یک الکترون در حال حرکت مداری با تکانه زاویهای مداری برابر یک ħ است. طبق مدل بور، این حالت پایه است یعنی حالت مربوط به پایینترین انرژی ممکن.[13] در تابستان ۱۹۱۳، این مقدار این مقدار به طور طبیعی در نتیجه مدل اتمی او به دست آمد.[8][14] همین نتیجه به طور جداگانهای توسط پروکوپیو با استفاده را نظریه کوانتومی ماکس پلانک در سال ۱۹۱۱ ارائه شدهبود.[11] در سال ۱۹۲۰ ولفگانگ پاولی نام مگنتون بور را برای آن گذاشت تا آن را مگنتون به دست آمده از طریق تجربی که به آن مگنتون ویس میگفت، متمایز سازد[7]
اگرچه تکانه زاویهای یک الکترون ۱/۲ħ است، گشتاور مغناطیسی ذاتی الکترون ناشی از اسپین آن تقریباً برابر با ۱ مگنتون بور است. فاکتور جی الکترون تقریباً برابر ۲ است.
جستارهای وابسته
منابع
- "CODATA value: Bohr magneton". The NIST Reference on Constants, Units, and Uncertainty. NIST. Retrieved 2012-07-09.
- Robert C. O'Handley (2000). Modern magnetic materials: principles and applications. John Wiley & Sons. p. 83. ISBN 0-471-15566-7. (value was slightly modified to reflect 2010 CODATA change)
- "CODATA value: Bohr magneton in eV/T". The NIST Reference on Constants, Units, and Uncertainty. NIST. Retrieved 2012-07-09.
- L. I. Schiff (1968). Quantum Mechanics. McGraw-Hill. p. 440.
- R. Shankar (1980). Principles of Quantum Mechanics. Plenum Press. pp. 398–400. ISBN 0306403978.
- Anant S. Mahajan, Abbas A. Rangwala (1989). "intrinsic+dipole+moment"+and+electron+"Bohr+magneton" Electricity and Magnetism. مکگرا-هیل. p. 419. ISBN 978-0-07-460225-6.
- Stephen T. Keith and Pierre Quédec (1992). "Magnetism and Magnetic Materials: The Magneton". Out of the Crystal Maze. pp. 384–394. ISBN 978-0-19-505329-6.
- John Heilbron; Thomas Kuhn (1969). "The genesis of the Bohr atom". Historical Studies in the Physical Sciences. 1: 232.
- Paul Langevin (1911). La théorie cinétique du magnétisme et les magnétons. La théorie du rayonnement et les quanta: Rapports et discussions de la réunion tenue à Bruxelles, du 30 octobre au 3 novembre 1911, sous les auspices de M. E. Solvay. p. 403.
- Ştefan Procopiu (1911–1913). "Sur les éléments d'énergie". Annales scientifiques de l'Université de Jassy. 7: 280.
- Ştefan Procopiu (1913). "Determining the Molecular Magnetic Moment by M. Planck's Quantum Theory". Bulletin scientifique de l’Académie roumaine de sciences. 1: 151.
- "Stefan Procopiu (1890-1972)". Stefan Procopiu Science and Technique Museum. Archived from the original on 18 November 2010. Retrieved 2010-11-03.
- Marcelo Alonso, Edward Finn (1992). Physics. ادیسون-وزلی. ISBN 978-0-201-56518-8.
- Abraham Pais (1991). Niels Bohr's Times, in physics, philosophy, and politics. Clarendon Press. ISBN 0-19-852048-4.