اریش هارتمان

اریش آلفرد هارتمان (به آلمانی: Erich Alfred Hartmann) (۱۹ آوریل ۱۹۲۲ – ۲۰ سپتامبر ۱۹۹۳) خلبان تک‌خال نیروی هوایی آلمان یا لوفت وافه بود. در دوران جنگ جهانی دوم وی دارای بالاترین رکورد پیروزی در نبرد هوایی شد و از این رو به قهرمانی در تاریخ هوانوردی تبدیل شد. وی پس از شکست آلمان در جنگ جهانی دوم به دست ارتش سرخ شوروی اسیر شد و پس از گذراندن دوران اسارت به کشورش بازگشت و مجدداً به نیروی هوایی آلمان پیوست و تا آخر عمر در آن رسته خدمت کرد.

بابی
شوالیه بور
شوالیه سیاه

اریش هارتمان (هارتمن)
اریش آلفرد بابی هارتمان
زاده۱۹ آوریل ۱۹۲۲
وایساخ-وورتمبرگ
درگذشته۲۰ سپتامبر ۱۹۹۳ (۷۱ سال)
ویل ایم شانبوک
درجهسرهنگ
یگاناسکادران ۵۲ پرواز
اسکادران ۵۳ پرواز
اسکادران ۷۱ پرواز
فرماندهیاسکادران ۵۲ پرواز
اسکادران ۵۳ پرواز
جنگ‌ها و عملیات‌هاجنگ جهانی دوم (جبهه شرق)
نشان‌هامدال صلیب شوالیه
مدال صلیب آهنی
مدال صلیب آلمان
نشان خلبانان دیده‌بان آتش
کارهای دیگرمربی هواپیمای غیرنظامی

دوران کودکی و جوانی

هارتمان در روستای وایساخ متولد شد. پدرش در جنگ جهانی اول به عنوان پزشک حضور داشت. اریش در اکتبر ۱۹۴۰ و در حالی که فقط هجده سال داشت، به نیروی هوایی آلمان ملحق شد و در مارس ۱۹۴۱ وارد مدرسه خلبانی شده و در اکتبر ۱۹۴۲، در زمانی که شاید جنگ جهانی دوم به اواسط خود نزدیک می‌شد، به عنوان خلبان جنگنده شکاری در سن بیست سالگی فارغ‌التحصیل شد. در آن زمان، نیروی هوایی آلمان و دیگر کشورهای درگیر، نیاز شدید به نیروی انسانی خصوصاً خلبان‌های ماهر و حرفه‌ای داشتند و همین علت باعث می‌شد که خلبانان بسیار جوان بلافاصله پس از اتمام دوره خلبانی به سرعت به خطوط مقدم جنگ فرستاده شوند، و هارتمن هم از این قاعده مستثنی نبود. او پس از به پایان رساندن تحصیل، به سرعت به فایتر وینگ ۵۲ که مجهز به هواپیماهای مسراشمیت ب‌اف ۱۰۹ بودند برای خدمت فرستاده شد. هارتمن تا آخرین روز شرکت در جنگ در این اسکادران ماندگار شد و در بیش از ۱۴۰۰ سورتی پرواز، ۳۵۲ فروند از هواپیماهای دشمن را سرنگون کرد. بدین گونه هارتمن، موفق‌ترین خلبان در طول تاریخ شد که تاکنون در پروازهای عملیاتی شرکت کرده‌است.

وقتی که هارتمن وارد اسکادران عملیاتی خود شد، رهبر اسکادران یعنی خلبان راسمن که تا آن زمان موفق شده بود سیزده فروند هواپیمای دشمن را ساقط کند به خلبانان مطلب مهمی را اعلام کرد: «روی زمین، همه ما بر اساس قوانین نظامی با هم رفتار می‌کنیم و با ما رفتار می‌شود، اما در آسمان تنها چیزی که مهم است تعداد هواپیماهایی است که سرنگون کرده‌اید. نه مقام، نه درجه و نه عناوین و القابی که اینجا می‌بینید در آسمان ارزشی ندارد. کسی که بیشترین هواپیماهای دشمن را ساقط کرده‌است، بدون توجه به درجه‌ای که دارد لیدر پرواز می‌شود، حتی اگر یک ستوان تازه‌کار باشد.» گفته راسمن کاملاً واضح و صریح بود و به خوبی در خلبانان اثر کرد. در مدتی کم پس از ساماندهی گروه، هارتمن به عنوان وینگ من یا هواپیمای همراه راسمن برگزیده شد.

نخستین نبرد

نخستین نبرد وی در ۱۴ اکتبر ۱۹۴۲ اتفاق افتاد. در این پرواز او و لیدر (راسمن) به یک مأموریت گشت هوایی رفته بودند که ناگهان از سوی کنترل زمینی پیغامی مبنی بر حمله هواپیماهای روسی به تجهیزات زمینی آلمانی به هواپیماهای هارتمن و راسمن مخابره شد. دو خلبان فوراً مسیر خود را به سمت جنگنده‌های روسی تغییر دادند و کمی بعد، میزبانان خود را مشاهده کردند و بلافاصله درگیری شروع شد. هارتمن گاز موتور را به حداکثر ممکن رساند و از لیدر گروه جلو زد. با نزدیک شدن به یکی از هواپیماهای روسی از فاصله ۳۰۰ متری (در حالی که فاصله معمول برای شلیک حدود ۱۰۰ متر بود) آتش گشود. او تمامی گلوله‌های خود را در یک شلیک طولانی مصرف کرد در حالی که حتی یکی از گلوله‌ها هم به هواپیمای روسی برخورد نکرد. خلبانان روسی که فهمیده بودند که هارتمن دیگر گلوله‌ای برای شلیک ندارد، همگی به او حمله‌ور شدند. هارتمن نیز برای فرار، هواپیمای خود را در ابرها پنهان کرد. بعد از چند دقیقه، راسمن هارتمن را از رادیو فرخواند و به او دستور بازگشت داد. همین که هارتمن از میان ابرها راهی به بیرون پیدا کرد، در مقابل خود هواپیمایی را دید که با سرعت زیاد در حال نزدیک شدن به او بود. هارتمن تصور کرد که آن هواپیما یک جنگنده روسی است و در نتیجه شروع به انجام مانورهای شدید کرد تا از دست او بگریزد. اما در حقیقت در هواپیمایی که به سمت او می‌آمد، هواپیمای راسمن بود! سرانجام هارتمن پس از پیدا کردن مسیر خود به سمت پایگاه، شروع به بازگشت کرد. اما هواپیمای هارتمن در نزدیکی پایگاه دیگر سوختی برای ادامه پرواز نداشت و هارتمن مجبور شد در زمین‌های اطراف فرود اجباری انجام دهد. هارتمن با خوش‌شانسی در کنار نیروهای آلمانی فرود آمده بود و سرانجام به پایگاه بازگردانده شد. در نخستین مأموریت، هارتمن مرتکب اشتباهات فراوانی شد. آرایش پروازی را به هم ریخت، جلوتر از لیدر گروه پرواز کرد، تمام مهماتش را بدون موفقیتی مصرف کرد و آسیب‌های سنگینی به هواپیمایش وارد ساخت. مجازات او سه روز کارگری با مکانیک‌های پایگاه در زمستان‌های سرد غرب روسیه بود.

نخستین پیروزی هارتمن

سه هفته بعد در ۵ نوامبر ۱۹۴۲ او در یک آرایش پروازی به همراه سه جنگنده دیگر از پایگاه برخاست. بعد از پانزده دقیقه، خبر از نزدیک شدن ۲۸ فروند هواپیمای روسی رسید که متشکل از ۱۸ فروند ایلیوشین ایل-۲ ستارموویک و ۱۰ فروند جنگنده اسکورت بود. علی‌رغم برتری تعداد جنگنده‌های روسی، هواپیماهای آلمانی تصمیم گرفتند به ستارموویک‌ها حمله کنند. هارتمن ایلیوشینی که سمت چپ گروه پروازی بود را به عنوان هدف انتخاب کرد و از فاصله صد متری به روی ستارموویک روسی آتش گشود. گلوله‌های او اینبار به هواپیمای دشمن اصابت کرد، اما به ستارموویک که از لحاظ مقاومت بدنه و زره مشهور بود آسیبی نرساند. ناگهان هارتمن توصیه یکی از فرماندهان را به یاد آورد؛ به سرعت ارتفاع خود را کم کرد، تا جایی که هواپیمای ایلیوشین به‌طور کامل بالای سر او قرار گرفت. به‌طور نگهانی دماغه هواپیمایش را بالا داد و از زیر، اگزوز سمت راست موتور ستارموویک را هدف قرار داد. همین که گلوله‌ها به اگزوز موتور برخورد کردند، دود سیاه رنگ غلیظی از هواپیمای روسی بلند شد. ستاموویک روسی مسیر خود را بلافاصله به سمت شرق و به سمت پایگاه خودی تغییر داد و هارتمن هم او را تعقیب کرد. ناگهان هواپیمای ایلیوشین درست در مقابل هواپیمای هارتمن منفجر شد و قطعات آن به موتور هواپیمای هارتمن برخورد کرد که باعث آتش گرفتن موتور جنگنده‌اش شد. هارتمن بار دیگر مجبور به فرود اضطراری شد، اما باز آنقدر خوش‌شانس بود که در منطقه تحت سلطه نیروهای آلمان نازی فرود آمده بود. این نخستین موفقیت از ۳۵۲ پیروزی هوایی و نخستین هواپیمای ایلیوشین ایل-۲ از کل ۶۱ فروند ستارموویکی بود که هارتمن سرنگون ساخت.

سبک مبارزه هارتمن

شیوه نبرد هارتمن در بیش از ۱۴۰۰ مأموریت پروازی در چهار مرحله خلاصه شده بود: شناسایی هدف، تصمیم‌گیری برای درگیری، حمله و فرار از محدوده خطر. هارتمن از زمان نخستین مأموریتش عادت گرفته بود که تا هواپیمای دشمن تمام شیشه جلوی هواپیمایش را نپوشاند به او حمله‌ور نشود. او با روش نزدیک شدن بیش از حد به هواپیمای دشمن برخورد هر کدام از گلوله‌های خود را به جنگنده‌های دشمن تضمین می‌کرد. علی‌رغم فهرست طولانی پیروزی‌های وی، هارتمن در بسیاری از مواقع هم که موقعیت فراهم بود به هواپیماهای دشمن حمله نکرد، چرا که می‌گفت که جنگ ادامه می‌یابد اما زندگی او ممکن است در اثر یک ریسک به پایان برسد؛ بنابراین او هیچ‌گاه در هدف‌گیری‌های خود خطر نمی‌کرد. هارتمن دید وسیع و واکنش‌های سریعی نسبت به هواپیماهای دشمن داشت. در همین حال، همیشه ویژگی‌های تهاجمی و خونسردی خود را در نبردها حفظ می‌کرد. هارتمن در حدود ۱۴ بار فرود اضطراری انجام داد، اما در هیچ‌یک از این فرودها نه آسیبی به وی رسید نه توسط نیروهای دشمن اسیر شد.

افتخارات هارتمن

مدال صلیب شوالیه که هارتمن مفتخر به دریافت آن شد.

شهرت هارتمن تا جایی ادامه یافت که حتی روس‌ها برای سر او جایزه هم تعیین کرده بودند و او را هیولای سیاه نامیدند و بهترین خلبان‌هایشان را برای شکار هواپیماهای هارتمن و کشتن او فرستادند. هارتمن به دریافت درجه‌های زیادی که لیاقت آن‌ها را نیز داشت نائل آمد و حتی درجهٔ کاپیتانی که کسب آن بسیار دشوار می‌نمود را نیز دریافت کرد. او حتی نشان صلیب شوالیه را که بالاترین درجه نظامی آلمان بعد از هیتلر بود را نیز دریافت کرد، نشانی که از سال ۱۹۳۹ تنها ۲۷ نفر از ارتش آلمان نازی موفق به دریافت آن شده بودند. او به عنوان قهرمان جنگ جهانی هم نشان افتخاری دریافت کرد که فقط ۱۲ نفر از جمله هانس اولریش رودل، خلبان بمب‌افکن استوکا دایور که بیش از پانصد تانک روسی را نابود کرده بود آن نشان را دریافت کردند. در اواخر جنگ جهانی دوم، هارتمن با شاهکار آلمانی‌ها، یعنی هواپیمای مسراشمیت ام‌ئی ۲۶۲، نخستین جنگنده جت جهان هم پرواز کرد، اما دوباره با ب‌اف ۱۰۹ به خدمت ادامه داد.

دوران اسارت هارتمن

در تاریخ ۸ مه ۱۹۴۵ (آخرین روز جنگ جهانی در اروپا) بعد از آنکه هارتمن آخرین هواپیمای روسی را ساقط کرد، در فرودگاهی در چک‌سلواکی فرود آمد. وی بعد از آنکه از هواپیما پیاده شد، متوجه شد که فرودگاه توسط نیروهای لشکر ۹۰ پیاده‌نظام ارتش آمریکا به محاصره کامل درآمده‌است. هارتمن دو انتخاب پیش رو داشت، یا تا آخرین نفس مبارزه می‌کرد تا کشته شود یا تسلیم شود و جان خود را حفظ نماید. پس او تصمیم به تسلیم شدن گرفت؛ بنابراین زمانی که سربازان آمریکایی فرودگاه را تصرف کردند، هارتمن و تعدادی از خلبانان و گروه زمینی پرواز وی را به اسارت گرفتند.

این نیروها در تاریخ ۲۴ مه ۱۹۴۵ طبق کنفرانس یالتاتوافق‌نامه یالتا (به انگلیسی: Yalta Agreement) به نیروهای روسی تحویل داده شدند. هارتمن در مورد کشتن ۷۸۰ شهروند اتحاد جماهیر شوروی در روستای بریانسک(به انگلیسی: Briansk)، حمله به کارخانه نان در ۲۳ مه ۱۹۴۳ و نابود کردن ۳۴۵ فروند هواپیما متعلق به اتحاد جماهیر شوروی، جنایتکار جنگی شناخته شد و محکوم به ۲۵ سال حبس با اعمال شاقه شد؛ ولی هارتمن این حکم را نپذیرفت و رأی دادگاه را باطل و بی‌ارزش خواند.[1]

هارتمن در دوران اسارت، هیچگاه به کارهای خود اعتراف نکرد و هیچگونه اطلاعات نظامی در مورد افسران مافوق خود بیان نکرد. به همین دلید از جانب بازجوها مدام مورد آزار و شکنجه واقع می‌شد. همچنین هارتمن در دوران اسارت رفتار ناشایستی از خود نشان می‌داد که منجر به حبس انفرادی وی در دوران اسارت می‌شد. حبس در سلول انفرادی بیشترین زمانی بود که هارتمن از دوران اسارت به یاد دارد. این قبیل امور از وی زندانی عصبی و فاقد تعادل روانی ساخته بود. هم‌سلولی‌های هم‌وطنش که هرروز بیشتر از گذشته ناراحتی و عذاب قهرمان خویش را می‌دیدند، بالاخره روزی دست به شورش زدند و تلاش کردند که وی را فراری دهند ولی این عملیات با شکست روبرو شد. مدتی بعد از این واقعه هارتمن یک شکایت‌نامه تنظیم کرد و در آن درخواست کرد که یک وکیل از مسکو به اردوگاه آمده و وکالت هارتمن را به عهده بگیرد. همچنین بازدید یک بازرس بین‌المللی از وضعیت وی و همچنین درخواست برای تشکیل دادگاهی دیگر با هدف تبرئه وی از دیگر خواسته‌های وی بود.

این درخواست هارتمن از سوی مقامات مورد پذیرش واقع نشد و وی به اردوگاه دیگری در نووچرکاسک (به انگلیسی: Novecherkassk) منتقل شد. وی پنج ماه در این زندان در سلول انفرادی به سر برد. سرانجام هارتمن توانست موافقت‌نامه مسئولین را برای یک محاکمه دیگر بگیرد؛ ولی این دادگاه نیز با توجه به سابقه جنگی وی، او را متهم تشخیص داد.

اینبار نیز روس‌ها برای درهم شکستن مقاومت هارتمن تصمیم به تغییر زندان وی گرفتند. اینبار آن‌ها او را به اردوگاهی در دیاتراکا (به انگلیسی: Diaterka)در کوه‌های اورال منتقل کردند.[2]

در سال۱۹۵۵، مادر هارتمن نامه‌ای به نخست‌وزیر وقت آلمان غربی، کنراد آدنور (به انگلیسی: Konrad Adenauer) نوشت و از وی درخواست کرد که راهی برای آزادسازی فرزندش بیابد.

مدتی بعد در توافقی که بین آلمان غربی و اتحاد جماهیر شوروی انجام گرفت، قرار بر آن شد که ۱۶٬۰۰۰ اسیر آلمانی که هارتمن را نیز شامل می‌شد، آزاد شوند. وی در میان آخرین دسته از اسرایی بود که در سال ۱۹۵۵ آزاد شدند.

لازم است ذکر شود که پسر هارتمن به نام Erich-Peter Hartmann در سال ۱۹۴۵ و در حالی که پدر در زندان بود به دنیا آمد، ولی سه سال بعد در اثر بیماری جان سپرد؛ بدون اینکه هارتمن حتی یکبار موفق به دیدن وی شود.

آزادسازی

در سال ۱۹۵۵، او به وطنش و به نزد همسرش بازگشت و در سال ۱۹۵۶ به لوفتوافه تازه تأسیس آلمان غربی پیوست. هارتمن همیشه می‌گفت که به بیشتر از ۱۴۰۰ مأموریتی که انجام داده‌است افتخار می‌کند، وی به این افتخار می‌کرد که هیچ‌گاه حتی یک وینگ من یا هواپیمای همراه خود را از دست نداده‌است. این خلبان پر افتخار، در ۲۰ سپتامبر ۱۹۹۳ در ۷۱ سالگی در گذشت.

مهمترین پیروزیهای هارتمن

  • در شش ماه اول سال ۱۹۴۳، ۱۷ پیروزی هوایی
  • در ژوئیه ۱۹۴۳، ۲۳ پیروزی هوایی، ۷ پیروزی در ۷ ژوئیه ۱۹۴۳
  • در اوت ۱۹۴۳، ۴۸ پیروزی هوایی، ۷ پیروزی در ۷ اوت ۱۹۴۳
  • در سپتامبر ۱۹۴۳، ۲۵ پیروزی هوایی، رسیدن تعداد کل پیروزی‌ها به ۱۰۰ پیروزی
  • در اکتبر ۱۹۴۳، ۳۲ پیروزی هوایی
  • ۱۰ پیروزی هوایی در ۲ مارس ۱۹۴۴
  • سرنگون کردن حداقل ۵ فروند هواپیمای پی-۵۱ ماستنگ در ۱۹۴۴

پانویس

  1. Kaplan ۲۰۰۷، ص. p٫ ۱۲۲ پارامتر |عنوان= یا |title= ناموجود یا خالی (کمک)
  2. Kaplan ۲۰۰۷، ص. p٫ ۱۲۳ پارامتر |عنوان= یا |title= ناموجود یا خالی (کمک)

منابع

  • آرمان سید احمدی (فروردین ۸۷)، «اریش هارتمن خلبان تکخال جنگ جهانی دوم»، ماهنامه نوآور، چهارم (۴۳)، ص. ۶۲ تاریخ وارد شده در |تاریخ= را بررسی کنید (کمک)
  • http://en.wikipedia.org/wiki/Erich_Hartmann

پیوند به بیرون

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.