هانس اولریش رودل
هانس-اولریش رودل (به آلمانی: Hans-Ulrich Rudel) (زایش ۲ ژوئیه ۱۹۱۶، مرگ ۱۸ دسامبر ۱۹۸۲) یک سرهنگ (به آلمانی: Oberst) لوفتوافه و پرافتخارترین خلبان، و سرباز حاضر در جنگ جهانی دوم بود.[1]
عقاب جبهه شرقی هانس اولریش رودل | |
---|---|
زاده | ۲ ژوئیه ۱۹۱۶ کونرادزوالدآئو(به آلمانی: Konradswaldau)، امپراتوری آلمان |
درگذشته | ۱۸ دسامبر ۱۹۸۲ رزنهایم، آلمان |
مدفن | دورنزهاوزن |
درجه | اوبرست (به آلمانی: Oberst) معادل سرهنگ |
یگان | لوفتوافه (ورماخت) |
جنگها و عملیاتها | جنگ جهانی دوم |
نشانها | صلیب آهنی شوالیه با برگ بلوط طلایی شمشیر و الماس (بالاترین نشان نظامی که در آلمان به یک سرباز اهدا شدهاست) |
کارهای دیگر | عضویت در حزب رایش آلمان |
زندگینامه
هانس اولریخ رودل. بالاترین مدال نظامی المان را تصاحب کرد. او دارای نشان صلیب شوالیه با برگهای طلایی بلوط و الماس بود. بالاترین نشان نظامی المان که از دست پیشوای رایش هیتلر دریافت کرد.
دوران کودکی
در ۱۹۱۶در کنرادوالدائو در سیلسیا در شرق المان هانس در خانواده مردی که از اعضای کلیسای منطقه بود به دنیا آمد … این دانش آموز ضعیف دوران مدرسه و علاقهمند دیوانه همه ورزشها در دوران نوجوانی شاهد به قدرت رسیدن نازیها بود … سرانجام عطش قوی درونش او را به طرف هیجان پرواز کشاند و در ۱۹۳۶ به لوفت وافه پیوست.
با پایان دورههای ابتدایی پرواز با درخواست او مبنی بر دیدن دورههای تخصصی خلبان بمب افکنهای شیرجه رو موافقت نگردید و او به عنوان دیدهبان هوایی به کاریر خود در لوفت وافه ادامه داد و آموزشهای لازم را دید.
جوانی
قبل از شروع جنگ او پروازهای شناسایی زیادی برفراز لهستان انجام داد. بعد از اشغال لهستان رودل دوباره تقاضای عضویت در واحدهای بمب افکن های شیرجه رو را نمود. این بار افسران مافوق با تقاضای او موافقت کردند و بعد از پایان دورههای آموزشی تئوری با یک فروند اشتوکا به یک پایگاه آموزشی فرستاده شد. در زمان حمله به فرانسه او دور از جبهه در حال گذراندن دورههای آموزشی بود بعد از آموزش های کامل رودل با هواپیمای اشتوکای خود به اسکادران شماره یک از گروه دوم بمب افکنهای شیرجه رو پیوست.
در مه ۱۹۴۱ در بزرگترین حمله هوابرد آن زمان که جهت تسخیر جزیره اساطیر یعنی کرت یونان توسط آلمان ها صورت گرفت، اسکادران رودل به صورت فعال وارد صحنه جنگ شد ولی با رودل فرصت حضور در جبهه اصلی را نیافت چرا که با تصمیم هرمان گورینگ فرمانده نیروی هوایی رایش گروه دوم بمب افکنهای شیرجه روی آلمان که رودل جزئی از آنها بود قبل از عملیات بارباروسا که توسط نابغه جنگ زرهی رایش یعنی هاینتس گودریان طراحی شده بود به شرق اعزام شد. در ساعت سه صبح ۲۳ ژوئن ۱۹۴۱ رودل اولین عملیات پروازی خود را به عنوان خلبان اشتوکا انجام داد و در همان روز تا شب چهار سورتی پرواز را با موفقیت به انجام رساند؛ و تنها در ماه بعد بود که رودل مدال صلیب آهنین درجه یک را به پاس شجاعت و دقت در عملیات دریافت کرد.
در سپتامبر گروه دوم بمب افکن های شیرجه رو رایش به ناوگان بالتیک ارتش سرخ مستقر در بندر کرون اشتاد در نزدیکی لنینگراد حمله کردند و اولین شاهکار رودل در اینجا و در ۲۳ سپتامبر شکل گرفت. هدف ناو ۲۶۰۰۰تنی مارات بود. رودل این ناو را با یک بمب ۱۰۰۰ کیلوگرمی مورد هدف قرار داد. بمب در انبار مهمات کشتی منفجر شد و مارات به اعماق آبهای سرد بالتیک فرورفت. در کریسمس رودل پانصدمین پرواز خود را انجام داد و توانست مدال صلیب طلایی آلمان را از دستان تک خال بزرگ آلمان در جنگ جهانی اول مانفرد ریشتهوفن یعنی ژنرال ولفروم ریشتهوفن دریافت کند. رودل به آلمان بازگردانده شد. دلیلش نیز این بود که لوفت وافه میخواست تا رودل خلبانان جوان لوفت وافه را که قرار بود با استوکا پرواز کنند آموزش دهد و آنها بتوانند یک بت زنده را از نزدیک ببینند و از او تجارب ارزشمندی را بیاموزند؛ ولی با اصرار رودل او بار دیگر به جبهه شرق بازگشت و این ژوئن ۱۹۴۳ بود. او به عنوان فرمانده اسکادران ۱۱ از گروه دوم انتخاب شد. وظیفه اسکادران رودل شکار تانکهای افسانه ای تی-۳۴ بود. این تانک به دلیل ضخامت زره تبدیل به کابوس آلمان ها شده بود. در فوریه رودل هزارمین پرواز خود را انجام داد. حالا او یک قهرمان الهام بخش ملی بود و بسیاری از خلبانان جوان آلمانی آرزوی دیدار او را از نزدیک داشتند. حول نام رودل افسانهها ساخته شد. رودل حالا فرمانده اسکادران بریانسک بود که وظیفه اصلیش مبارزه و جنگ علیه تانکهای تی-۳۴ بود. هواپیماهای این اسکادران اشتوکاهای مدل جی بودند که با دو توپ ۳۷ میلیمتری میتوانستند شش دور شلیک کنند. در نبرد کورسک - بزرگ ترین نبرد زرهی جنگ دوم جهانی که در کورسک که در ۵ ژوئیه ۱۹۴۳ درگرفت - اسکادران رودل وظیفه پشتیبانی از لشکر سوم اس اس را برعهده داشت. در این روز رودل ۱۲ تانک تی-۳۴ را به تنهایی شکار کرد ولی کورسک با شکست سنگین آلمان ها به اتمام رسید. رودل با تجارب زیاد در جنگ علیه تانک های T-34 روسی دریافته بود که بهترین تاکتیک برای جنگ با این هیولاهای زرهی حمله از پشت به این تانکهاست. با توجه به نصب سیستم خنککننده در قسمت عقب، این تانک از زره قدرتمند در این قسمت بی بهره بود و این پاشنه آشیل تی ۳۴ محسوب میشد. از طرفی حمله از پشت این اجازه را به خلبان میداد که با توجه به جهت پرواز که به طرف نیروهای خودی بود در صورت آسیب دیدن خلبان میتوانست در بین نیروهای خودی فرو بیاید و نجات یابد. مارس ۱۹۴۴ مصادف با هزار پانصدمین پرواز رودل بود. حالا دیگر ما با سرهنگ رودل روبرو هستیم در اواخر همین ماه در جریان یک عملیات اسکادران رودل مورد تهاجم یک اسکادران از LA-5های روسی قرار گرفت یکی از اشتوکاها به شدت آسیب دید. رودل با شجاعت تصمیم به فرود و نجات خلبان گرفت ولی دلیل خاک سست منطقه موفق به لندینگ موفق نشد و ناچار آنها با پای پیاده با عبور از رود دنیستر در سرمای شدید روسیه توانستند به واحدهای خودی برسند… رودل در زمان عبور از عرض رودخانه از دوستانش جدا افتاد ولی وقتی به نیرویهای آلمانی رسید متوجه شد که سایر خلبانان دسته نیز نجات یافتند. فوریه ۱۹۴۵ بدترین خاطره رودل از پرواز بود. اشتوکای او در بوداپست توسط توپهای ضدهوایی روس مورد اصابت قرار گرفت ولی رودل شجاعانه هواپیما را کنترل کرد و در پایگاه خودی موفق به لندینگ شد ولی جراحت شدید ناشی شد تا پزشکان یک پای او را قطع کنند. با توجه به اینکه رودل هنوز بهبود کامل نیافته بود به تقاضای خودش به جبهه جنگ بازگشت و توانست با وجود یک پای بریده شده ۲۶ تانک روسی را تا پایان جنگ شکار کند. آخرین روزهای جنگ بود. فرودگاه اشتوکاها در بوهمیای چک توسط روسها محاصره شده بود. با توجه به دستور اکید شخص استالین مبنی بر جایزه برای سر رودل او به همراه چند فروند اشتوکا دیگر و البته تعدادی فوکه وافه ۱۹۰ به سمت آمریکاییها پرواز کردند تا بدست روسها نیفتند. آنها در فرودگاه کیتزینگن فرود آمدند ولی رودل دستور داد تا همه هواپیماها با چرخ های بسته به زمین بنشینند تا هواپیماها سالم به دست آمریکایی ها نیفتد. شکارچی T34 به دست آمریکاییها اسیر شد. براساس اسناد او ۲۵۳۰ سورتی پرواز را انجام داد که ۴۰۰ سورتی با فوکه ولف ۱۹۰ بود که توانست ۱۱ هواپیمای روسی را شکار کند. در این مدت رودل توانست بالغ بر ۵۰۰ تانک، ۱۵۰ توپ، چهار قطار حامل مهمات و کشتی جنگی مارات را نابود کند.
مبلغ جایزه تعیین شده برای سر رودل توسط استالین در حدود ۱۰۰/۰۰۰ روبل بود.
یکی از خاطرات جالبش برخورد با لئو شستاکوف تکخال روسها بود. او میگوید مهم نیست که او بر اثر آتش مسلسل عقبی من یا ارتعاشات جریان هوای ناشی از موتور سقوط کرد… گوشی من ناگهان از جیغ های سردرگم روسها و فریادهایشان به مرز انفجار رسید. روسها در رادیو به شدت جیغ میزدند و مشخص بود چیز خاصی اتفاق افتادهاست… آنها دیده بودند که یک هواپیما سقوط کردهاست. با مطالعه پیام های رادیویی ما دریافتیم کسی که سقوط کردهاست یک تکخال روس بود. او یک قهرمان بزرگ و یک خلبان خوب بود. این خلبان روس قهرمان روسها در زمان جنگ داخلی اسپانیا بود. شاهدان ادعا میکنند که او با آتش رودل سرنگون شد و این اتفاق در ۱۲ مارس ۱۹۴۴ روی داد و او دیگر هرگز دیده نشد. او ۶۵ پیروزی هوایی داشت و این افتخار به نام رودل ثبت گردید که او را شکار کرد. بعد از جنگ رودل به آرژانتین رفت و از دوستان نزدیک دیکتاتور این کشور خوان پرون گردید و مهندس نیروی هوایی نوین آرژانتین نام گرفت … او همچنین از دوستان بسیار نزدیک دیکتاتور وحشی پاراگوئه و ستایشگر نازیها یعنی آلفردو استروسنر بود. او در واقع فعالانه برنامه بازسازی نیروی هوایی کشور آرژانتین را زیر نظر داشت. رودل با یک پا تنیس بازی میکرد و از قهرمانان اسکی بود. او به بلندترین قله آرژانتین یعنی آکونکاگوا با ارتفاعی در حدود ۶۹۶۲ متر نیز صعود کرد و توجه کنید او فقط یک پا داشت. او سه بار نیز به دومین آتشفشان بلند روی زمین یعنی یولای یاکو صعود کرد که ارتفاعی در حدود ۶۷۰۰ متر دارد. یکی از نقاط تاریک زندگیش دوستی با فرشته مرگ یعنی جوزف منگل دکتری که جنایت وحشیانه ایی را در آشویتس علیه کودکان یهودی اجرا میکرد بود.
در بازگشت به آلمان او یکی از رهبران نئو نازی های آلمان بود. او خاطرات زمان جنگش را نیز منتشر کرد. این کتاب موجب جنجال های زیادی شد زیرا رودل یکی از نازی ها شناخته میشد. او در این کتاب از تمامی سیاستهای نازی ها دفاع کرد. این کتاب در آمریکا با عنوان خاطرات خلبان اشتوکا چاپ شد. البته قبل از چاپ یک بار کاملاً بازبینی شد.
با توجه به مأموریت های مشابه اشتوکا و هیولای پرنده A-10 رودل از مشاوران برنامه طراحی و ساخت A-10 بود.
او قسمت اصلی یک رسوایی سیاسی بود که در آلمان غربی به عنوان پرونده رسوایی رودل نام گرفت و منجر به بازنشستگی زود هنگام دو ژنرال بلندپایه ارتش به نامهای کارل هاینس فرانکه و والتر کروپینسکی گردید.
مرگ
در ۱۹۸۲ این شکارچی تانک تی ۳۴ و افسانه پرنده اشتوکا در روزنهایم المان در گذشت و جسدش در گورستان دورنهاوزن دفن گردید.