اق قایه
آق قایه (نیشابور)، روستایی از توابع بخش سرولایت شهرستان نیشابور در استان خراسان رضوی ایران است. این روستادرفاصلهٔ ۱۰۵کیلومتری شمال غرب نیشابورو۸۰کیلومتری جنوب غرب قوچان قرار دارد، وفاصلهٔ آن تا مرکزاستان «مشهد»۱۸۰کیلومتر میباشد.
اطلاعات کلی | |
---|---|
کشور | ایران |
استان | خراسان رضوی |
شهرستان | نیشابور |
بخش | بخش سرولایت |
دهستان | سرولایت |
نام محلی | آققیه |
مردم | |
جمعیت | ۳۴۸ نفر |
اطلاعات روستایی | |
پیششمارهٔ تلفن | ۰۵۱۳ |
این روستا از شمال باروستای احسان آباد (آنقورتی) وشمال غرب روستای امیرآبادکه ازتوابع فاروج (خراسان شمالی) میباشند همسایه است. از شمال شرق باروستای کوهسخت، از غرب باروستای پیر شهباز وخایسک واز جنوب با روستاهای ینگجه وبشکن همسایه است.
آق قایه به معنی کوه سفید است ووجه تسمیهٔ این روستا به دلیل وجودکوه سفیدی است که در این روستا قراردارد. این روستا دارای قناتهای متعددی است که با توجه به خشکسالیهای اخیر تعدادی از آنها خشک شدهاند. اما مهمترین آنها که هنوز هم جهت آبیاری مزارع روستا استفاده میشود. قنات قاراچشمه-قنات رمچین-قنات قمشلق-قنات جفت دره وچندقنات کوچک دیگرمی باشد. همچنین کوه زیبا وصخره ای چاقل یا چهل دختر که از دور به شکل مثلث متساوی الاضلاعی دیده میشودزیبایی خاصی به مناظر طبیعی این روستا دادهاست واز نشانههای مهم وشناخته شده ودوست داشتنی برای اهالی این روستا میباشد و حتی گذشتگان اعتقادداشتندکه این کوه روستا را در برابر بلایای طبیعی ازجمله زلزله محافظت میکند. جالب است بدانید که آغوش گرم این کوه هرساله در ۱۲فروردین پذیرای جوانان این روستا ومسافرانی که برای دیدار اقوام وآشنایان آمدهاند میباشد وبارفتن به این کوه زیبا واستوار یکی از زیباترین روزهای پایان تعطیلات نوروزخود را در دامان آن میگدرانند. از افسانههای زیبا ودلنشینی از این کوه که سینه به سینه توسط مادرها ومادر بزرگها برای بچههای این روستانقل شدهاست هم نباید غافل بود که میگویند: «چهل دختر» برای بازدید از این کوه رفته بودند و در هنگام بازدید از آن زلزلهٔ شدیدی رخ میدهدواز خدا کمک میخواهند و در همان لحظهٔ دیوارهٔ صخره ای کوه باز شده و به آنها پناه میدهد و بعد از بسته شدن غاری در آن جا به وجود آمده و حتی گوشهٔ شال یکی از آنها هم در لای صخره گیر کرده بود که بعد از مدتی ناپدید میشود و به گفتهٔ آنها هر گاه از آنها تقاضا میکردی میتوانستی صدای چرخ خیاطیشان را نیز بشنوی. این افسانهٔ جالب وشیرین را بیشترکودکان این روستا شنیدهاند و حتی در هنگام رفتن به کوه درخواست چرخیدن چرخ وشنیدن صدای آن را نیز داشتهاند. به همین دلیل نیز به این کوه چهل دختر نیز گفته میشود.
آق قایه با توجه به قرار گرفتن در منطقهٔ کوهستانی دارای آب و هوای سرد و کوهستانی است فصل سرما دراین روستا نسبتاً طولانی بوده واز اوایل پاییز شروع شده و حتی در اوایل بهار هم شاهد بارش برف در این روستا بودهایم. بهاری زیبا وتابستانی خنک دارد. اما خشکی هوا در تابستان به دلیل پایین بودن میزان رطوبت کمی آزاردهنده است وتقریبا در بیشتر ایام سال هم شاهد وزش بادهای شدید در این روستا هستیم. اما مناظر دلفریب وباغها وکوچه باغهای زیبای این روستا تحمل این آب و هوا را برای مسافران ومیهمانان این روستا آسان میسازد.
زبان مردم این روستا ترکی است ولهجهٔ آنها شباهت زیادی با ترکی ایل قشقایی داردکه شاید بازماندگان قشقاییهایی باشند که به خراسان کوچانده شدهاست که صحت یا سقم نظرفوق با کمی تردید همراه است. البته باید به این نکته هم توجه داشت که پرفسوردورفر «دانشمندزبانشناس آلمانی» ترکهای خراسان را از نسل ترکان سلجوقیان که از قبایل غز بودندمی داندوآنها را دراصل بازماندگان دسته ای از ترکان غز هستند.
شغل اصلی مردم این روستا کشاورزی ودامداری است و در کارگاههای کوچک قالی بافی نیز دختران روستا مشغول بافتن قالی هستند. کشاورزی در این روستا به روش سنتی و به صورت ابی ودیم انجام می پذیردوعمدهٔ محصولات کاشته شده گندم وجو ویونجه وسیب زمینی وانواع حبوبات و برخی محصولات جالیزی میباشد؛ که بیشتر محصولات به دست آمده به مصرف خانوادهها رسیده ومازاد آن جهت فروش به شهرهای قوچان، نیشابور یا سبزوار برده میشوند. البته اگر نگاه دقیق تری داشته باشیم با توجه به کمبود آب کشاورزی صرفهٔ اقتصادی نداشته وباغداری مقرون به صرفه تر است، عمده محصولات باغداری این روستا زردآلو، گردو، بادام وانگور است. زردآلوهای جمعآوری شده تبدیل به برگهٔ زردآلو شده وجهت فروش به سبزوار فرستاده میشوند واگر از سرما زدگی جان سالم به در برند؛ عواید خوبی نصیب مردم این روستا میکنند. البته انواع سیب وگلابی، گیلاس، سنجد، زالزالک، به، آلبالو، هلونیز از دیگر محصولات باغی هستند که دراین روستا به عمل میآیند؛ واز انواع درختان غیر مثمر نیز میتوان به بید، سپیدارودرخت زبان گنجشک که چوب محکم وانعطاف پذیری دارد میتوان اشاره کرد. بیشتر باغهای این روستا در دره ای که بعد از روستای بشکن (همسایهٔ جنوبی روستا) شروع شده وتا شمال غربی این روستا امتداد مییابد قرار دارند.
دامداری در این روستا هم یکی از مشاغل مورد علاقهٔ مردم این روستا میباشد. پرورش گاو وگوسفندوبز از عمده دامهایی است که مردم روستا به آن مبادرت دارند واز فروش محصولات لبنی به دست آمده درآمدزایی میکنند. به دلیل وجود زمینهای دیم زیاد ومراتع فراوان گلههای گوسفند این روستا چند ماه از سال را در بیابانها ومراتع وبیرون از روستا به سر میبرند که خود کمک بزرگی برای کاهش هزینههای دامداری این روستا میباشد.
خشکسالیهای پی در پی وخشکیدن منابع آبی در این روستا و همچنین عدم وجود کار ودرآمد کافی یکی از دلایل مهم مهاجرت خانوادهها و به خصوص جوانان این روستا به شهرهای مجاور و به خصوص مرکز استان و دیگر شهرها بودهاست، البته از ذکر این نکته هم نباید غافل بود که بعد از مهیا شدن امکاناتی چون آب لولهکشی و برق وگاز که در حال انجام است تمایل به بازگشت به روستا را برای برخی از خانوادهها ایجادکردهاست.
جمعیت
این روستا در دهستان سرولایت قرار دارد و بر اساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳۴۸ نفر (۱۰۰خانوار) بودهاست.[1]
جستارهای وابسته
پانویس
- «نتایج سرشماری ایران در سال ۱۳۸۵». درگاه ملی آمار. بایگانیشده از روی نسخه اصلی در ۲۱ آبان ۱۳۹۲.