ایشتوان ارکنی
ایشتوان اِرکنی[1] (به مجاری: Örkény István) (زاده ۵ آوریل ۱۹۱۲ در بوداپست – درگذشته ۲۴ ژوئن ۱۹۷۹ در بوداپست) رماننویس و نمایشنامهنویس مجار بود.
ایشتوان اِرکنی | |
---|---|
نام اصلی | ایشتوان جرج اِرکنی |
زاده | ۵ آوریل ۱۹۱۲ بوداپست، اتریش-مجارستان |
درگذشته | ۲۴ ژوئن ۱۹۷۹ (۶۷ سال) بوداپست، مجارستان |
پیشه | رماننویس و نمایشنامهنویس |
ملیت | مجار |
جوایز مهم | جایزه آتیلا یوژف (۱۹۵۵ و ۱۹۶۷) جایزه کمدی سیاه پاریس (۱۹۶۹) جایزه کشوت (۱۹۷۳) جایزه میراث مجاری (۲۰۰۴ پس از درگذشت) |
سبک نوشتاری | درام آبسورد |
امضا | |
جوایز
|
زندگی
اِرکنی در خانوادهای یهودی و مرفه در بوداپست به دنیا آمد. تحصیلات خود را در دبیرستانی وابسته به کلیسای کاتولیک به پایان برد، وارد دانشگاه شد و در دو رشتهٔ داروسازی و شیمی تحصیل کرد. بهدلیل رفاه خانوادگی موفق به رفتن سفرهای متعددی به کشورهای اروپایی شد. او به زبانهای آلمانی، فرانسوی و انگلیسی صحبت میکرد و یکی از بهترین زباندانان همنسل خود بود. در زمان اسارت در جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۲ در شوروی نیز زبان روسی آموخت. آشنایی او به زبانهای خارجی و تخصصش در داروسازی و شیمی به او امکان میداد که در بازههایی به عنوان مترجم ادبی و کارشناس داروسازی فعالیت کند.[2]
آثار
ارکنی در ۲۵ سالگی اولین مجموعه داستان خود را با نام تلاطم منتشر کرد. این مجموعه به ساکنان یک درمانگاه روانی میپردازد که سر به شورش گذاشتهاند. تصویر آبسوردی که او خلق کرد درآمدی است بر شکوفاترین دوران زندگی هنری او و همچنین باعث شهرتش. او در آخرین سال اسارت جنگی قوم اسارتگاه را نوشت و این دستنوشتهها را در دسامبر ۱۹۴۶ با خود به وطن بازگرداند. پس از آن نمایشنامهای به نام وُرُنْیِژ (مجاری: Voronyezs) مرتبط با رویدادهای جنگی نوشت. این اثر در مقایسه با نوشتههای سطحی و بازارپسندِ پس از جنگی اثر هنرمندانه و معتبری بود و مورد توجه قرار گرفت. پس از نوشتهای به نام جوهر بنفش در سال ۱۹۵۲مورد غضب استالینیستها قرار گرفت و به اجبار به کار در زمینهٔ داروسازی و ترجمه مشغول شد. ارکنی در دههٔ شصت به زندگی ادبی بازگشت، مورد تکریم قرار گرفت و آثارش از نو به چاپ رسیدند. از آثار برجستهٔ او میتوان اشاره کرد به:[2]
- خانوادهٔ تُت
- گربهبازی
- نمایشگاه گل سرخ
- پیشتی[3] در دریای خون
- قصههای یک دقیقهای
نگارخانه
- تئاتر ارکنی در بوداپست
- یادبود ارکنی - رمتهسولوش
- مجسمه برنزی ایشتوان ارکنی ۱۹۷۸، مجسمه ساز: لاسلو سْلاویچِ پسر
منابع
- نام در ترجمهٔ کتابها به فارسی اِرکنی آورده شدهاست به دلیل اینکه Ö در زبان مجاری عمیق تلفظ میشود نزدیک به nurse به انگلیسی. (مراجعه شود به آوانگاری بینالمللی مجاری)
- ایشتوان ارکنی؛ ترجمهٔ کمال ظاهری (۱۳۸۷). قصههای یک دقیقه ای. تهران: چشمه. صص. ۷–۱۲. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۶۲-۵۵۱-۱.
- نام خودمانی ایشتوان
- ایشتوان ارکنی؛ ترجمهٔ کمال ظاهری (۱۳۸۹). خانوادهٔ تُت. تهران: چشمه. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۶۲-۵۵۸-۰.
پیوند به بیرون
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ ایشتوان ارکنی موجود است. |
راستی حال عمو شانی چطوره؟ (درباره «قصههای یک دقیقهای»، نوشته ایشتوان ارکنی)