ایل طولابی

ایل طولابی یکی از ایل‌های کرد تبار غرب ایران می‌باشد.که از خوانین لرستان و ایلام هستند .[1][2][3] تمام مورخین صاحب نام و مشهور استان لرستان از جمله علی محمد ساکی؛ حمید ایزدپناه (متخلص به صفای لرستان) و بهمن آزادی چگنی معتقدند طولابی‌ها از بین‌النهرین (آسیای صغیر) به غرب ایران آمده‌اند. حتی بهمن آزادی چگنی مورخ خرم‌آبادی ازین نیز فراتر رفته و طولابی‌ها را عرب تبار می‌داند؛ که این نظر از سوی علی محمد ساکی مورخ مشهور لرستانی رد شده و وی در کتاب معروفش به نام جغرافیای تاریخی و تاریخ لرستان طولابی‌ها را جزو ۴۰۰ خانوار کرد می‌داند که از جبل السماق شام (بین‌النهرین یا همان آسیای صغیر) به ایران آمده‌اند.[3] طولابی‌ های ایلام به زبان کردی و طولابی‌ های لرستان به زبان لری صحبت می‌کنند که علت این مسئله به دلیل مهاجرت آنها از پشتکوه (استان ایلام کنونی) به پیشکوه (استان لرستان کنونی) در دو سده پیش است.[2] طولابی‌ های کرد زبان در استان ایلام در شهرستان ایلام و سایر نقاط ایلام زندگی می‌کنند و طولابی‌های لر زبان در شهرستان کوهدشت و شهرستان دوره و خرم‌آباد زندگی می‌کنند. توشمال (رئیس ایل) طولابی‌ها میرناصر پسر میرجنت بوده‌است.

تاریخ ایل طولابی

در کتاب «جغرافیای تاریخی و تاریخ لرستان»[3] به عنوان معتبرترین کتاب تاریخ استان لرستان و استان‌های همجوار مانند ایلام نوشته مرحوم علی محمد ساکی که آن را در سال ۱۳۴۳ منتشر نمود در صفحه ۱۹۳ آورده‌است: «ساکنین منطقه چگنی: میرزاوند، شاه‌کرمی، بداق و سبزوار بوده‌اند … طولابی‌ها و شیراوندها بعدها به این ناحیه آمده‌اند. طایفه طولابی از نسل میرناصر پسر میرجنت بوده‌اند و از حدود بین‌النهرین (میانرودان) به این سرزمین کوچ کرده‌اند و دربار صفویه؛ میرناصر را با سمت ریاست، روانه چگنی ساخته‌است. اینان در سماق سکونت اختیار کرده‌اند. هر چند این مطلب متکی بر اسناد تاریخی نبوده و در صحت مطالب آن تردید هست، ولی با توجه به مطالب تاریخ گزیده و تاریخ شرفنامه دربارهٔ طوایفی که در لرستان زندگی کرده و آنها را در کتب تاریخی و جغرافیا ذکر کرده‌اند، تیره توابی مذکور در شرفنامه و تاریخ گزیده با نام طولابی‌ها منطبق است.»


درگیری طولابی‌ها با والی

  • سال ۱۲۹۸ خورشیدی زمانی که خان بابا خان و رستم خان برای بار دوم خاک ایران را ترک کرده و به عثمانی رفته بودند، روزی تعدادی از والی زاده‌ها به همراه حاج سیف‌الله خان برای شرکت در مراسم ختم حاج شمس‌الله پدر حاج مرتضی زریان و برادر حاج اسدالله زمان‌پور که از طولابی‌ها بودند عازم درب‌دلاکان می‌شوند. در این هنگام کربلایی محمدخان طولابی و حاج اسحاق طولابی جلوی دکان آقا رضا قاضی در نزدیکی منزل مرحوم حاج شمس‌الله نشسته‌اند.
  • والی‌زاده‌ها هنگام عبور با تندی نگاهی به آن دو نفر می‌کنند، لذا آقا رضا قاضی که این صحنه را می‌بیند به محمدخان و اسحاق طولابی می‌گوید که بهتر است به منزل مراجعت کنید. آن‌ها پاسخ می‌دهند که اگر اکنون برویم، فکر می‌کنند از آن‌ها ترسیده‌ایم و همان‌جا می‌مانند. والی‌زاده‌ها هنگام مراجعت از مجلس ختم به حاج سیف‌الله‌خان که مردی خیراندیش بود می‌گویند: این دو نفر قصد تیراندازی به ما را دارند. وی این ادعا را رد کرده و آن‌ها را به حفظ آرامش دعوت می‌کند، اما یکی از والی‌زاده‌ها بدون اجازه از حاج سیف‌الله‌خان، با هفت‌تیر کمری شروع به تیراندازی به سوی محمدخان و اسحاق طولابی می‌کند که بر اثر این تیراندازی، ۳ گلوله به اسحاق (پدر امان‌الله و سردار طولابیان) اصابت می‌نماید. اسحاق و محمدخان خود را به درون کوچه جنب مغازه پرتاب کرده و دور می‌شوند.

اسحاق اگر چه ۳ تیر از ناحیه شکم و پهلو خورده بود، اما به دلیل بستن شال کمری بزرگ، از مرگ حتمی نجات می‌یابد و توسط حاج درویش یکی از طبیبان محلی مداوا می‌شود.

حاج سیف‌الله‌خان والی‌زاده به منظور جلوگیری از ادامهٔ منازعه به وسیلهٔ کربلایی فرهاد صارمی برای طولابی‌ها پیغام می‌فرستد که برای عیادت از اسحاق به منزل وی خواهد رفت و نهار نیز مهمان وی می‌شود. به این ترتیب موفق می‌شود تا حد زیادی از شدت اختلاف بین دو خاندان بکاهد.

دلایل نامگذاری

واژه «طولابی» که در تمام تواریخ به صورت «طولابی» ذکر شده متشکل از دو واژه طول و آب (طول+آب) است که بیانگر این واقعیت است که این طایفه پس از ورود به لرستان پشتکوه (استان ایلام کنونی) در کنار رودخانه سیمره ساکن شده و به همین دلیل به طولابی‌ معروف شدند؛ که در زبان لری از طولاوی گرفته میشود که از نظر معنا معادل طولابی در فارسی می‌باشد.

در خصوص طولابی‌های ساکن لرستان ذکر این نکته حائز اهمیت است که معنا کردن واژه طولابی به معنای طول آب یا مسیر آب شاید چندان درست نباشد، چون هیچ لر زبانی مسیر آب را طول آب نمی‌گوید؛ در زبان لری طول یا مسیر یا امتداد را «تین» می‌گویند، به عنوان مثال «تین آو» یعنی طول آب یا «تین جده» یعنی طول یا مسیر جاده؛ اگر ریشه کلمه طولابی را هم تیلاوی (تیل+آو) بدانیم باز هم «تیل» معنای طول نمی‌دهد بلکه به معنای نهال درخت می‌باشد. به هر حال وجه تسمیه نام طولابی و ریشه آن را باید در کلمات یا مسائل دیگر جستجو کرد تیلاوی در اصل کلمه ای ترکی و بر گرفته از لقب تیلاو است که توسط شاه عباس صفوی به میر ناصر داده شد به معنی امیر و پادشاه و از ان پس این طایفه به این نام معروف شدن و معنا کردن این نام به زبان لری یا کردی میتواند کار اشتباهی باشد ناگفته نماند که در مناطق کرد نشین در گویش محلی هنوز هم به جای واژه طولابی از واژه تیلاوی استفاده میشود

مهاجرت ایل طولابی به لرستان

حمید ایزدپناه (متولد خرم‌آباد ۱۳۱۲ وفات ۱۳۹۴) پژوهشگر؛ محقق و نویسنده مشهور تاریخ لرستان در جلد اول کتاب «تاریخ جغرافیایی و اجتماعی لرستان»[2] و در صفحه ۱۸۵ نامی از تیره «نوکرِه مرا» برده و در مورد آن‌ها می‌نویسد: طایفه‌ای هستند که اصل آن‌ها از پشتکوه (ایلام) است و بیش از دو قرن پیش به لرستان و خرم‌آباد آمده‌اند. خانواده‌های طولابی؛ فیضیان؛ دباغ و زمانی جزو این طایفه‌اند.

  • همچنین از منابع معتبر مهاجرت طولابی‌ها به لرستان کتاب «جغرافیای تاریخی و تاریخ لرستان» نوشته علی محمد ساکی از پژوهشگران و مورخان مشهور لرستانی است که در صفحه ۱۹۳ آورده‌است: «ساکنین منطقه چگنی: میرزاوند، شاه‌کرمی، بداق و سبزوار بوده‌اند … طولابی‌ها و شیراوندها بعدها به این ناحیه آمده‌اند. طایفه طولابی از نسل میرناصر پسر میرجنت بوده‌اند و از حدود بین‌النهرین (میانرودان) به این سرزمین کوچ کرده‌اند و دربار صفویه؛ میرناصر را با سمت ریاست، روانه چگنی ساخته‌است.»

داستان جدایی طولابی های روستای پاعلم از طولابی های شهرک بابا عباس(به نقل از یکی از بزرگان طایفه):

اواخر دوره قاجار شخص رحم خدا طولابی همراه شش فرزند خود(عبدالله، جان میرزا، محمد میرزا، محمدرضا، امیر و غلام) به علت نزاع طایفه ای مجبور به ترک محل زندگی خود یعنی شهرک باباعباس می‌شود و به سمت جنوب یعنی دشت کرگاه و اطراف روستای دارایی کنونی که ایل بهاروند تابستان ها در آن ساکن می شدند مهاجرت می نماید. هر کدام از فرزندان او چند ماه تابستان را در میان مردمان بهاروند به گذران زندگی عشایری مشغول می شود پاییز که فرا می رسد همراه با ایل بهاروند به سمت محل قشلاق ایل یعنی جلگه های شمال خوزستان حرکت می‌کنند و در محل کوهپایه شمال قلعه رزه ساکن می شوند. پس از مدتی اتراق در آنجا روزی جانمیرزا چهارپایان خود را به کوه می برد که دزدان مسلح به او حمله ور می شوند و چندین اسب و قاطر از او به غارت می برند؛ خبر این حادثه فوراً در میان ایل می پیچد. به دنبال این ماجرا برادر وی یعنی محمد میرزا که فردی شجاع و دلیر بود همراه با یکی از مردان طایفه بهاروند به تعقیب دزدان می‌پردازد. هنگامی که از گردنه کوه بالا می روند و به دزدها می‌رسند، در این هنگام ناگهان تیری در می‌شود و محمد میرزا بر اثر ضربت تیر کشته می‌شود. شایعاتی در میان طایفه با این مضمون که مرد بهاروند همراه محمد میرزا به صورت سهوی محمد میرزا طولابی را کشته است پخش می گردد. برخی نیز قاتل وی را دزدان معرفی کردند. به هر حال این شایعه باعث شد تا مردمان طولابی که میهمانان ایل بهاروند بودند ایل بهاروند را ترک کنند. اما بزرگان ایل بهاروند با پادرمیانی باعث شدند دو برادر از این شش برادر طولابی یعنی امیر و غلام که داماد های ایل بهاروند بودند دوباره در میان آنها ساکن شوند وبه قشلاق و ییلاق و امرار و معاش در میان ایل بهاروند ادامه دهند. دو برادر دیگر یعنی جان میرزا و محمدرضا به همراه مال و عیال و چهارپایان و گوسفندان خود از قلعه رزه به سمت کبیرکوه مهاجرت کردند و در میان ایل نظرعلیوند ساکن شدند و تا هنگامی که جاده ترانزیتی شمال جنوب از محل کنونی روستای پاعلم گذشت، مردمان ایل نظرعلیوند از کوهپایه کبیرکوه(زندگی به صورت عشایری) به کنار عَلَم امامزاده شاه احمد رفتند و شروع به ساختن خانه کردند، یکجانشین شدند و روستای پاعلم را احداث نمودند. این دو برادر طولابی(جانمیرزا طولابی پدر حاج بزرگ و حاج صید عیسی طولابی و محمد رضا طولابی پدر حسینعلی طولابی) تاکنون در میان مردمان این روستا به زندگی خود ادامه دادند و فرزندان آنها نیز در آنجا به سر بردند. برادر بزرگتر آنها یعنی عبدالله از همان ابتدا در خرم‌آباد ماند و نوادگان او هم اکنون در محله قاضی آباد خرم آباد ساکن اند. نوادگان امیر و غلام در روستای دارایی،نوادگان محمدرضا در شهر اندیمشک و نوادگان محمد میرزا در روستای ده محسن ساکن هستند. همچنین نوادگان جان میرزا نیز در محله‌های گلدشت خرم آباد ساکن اند.

تبار طولابی‌ها

بهمن آزادی چگنی در کتاب «تاریخ معاصر چگنی»[1] در صفحه ۲۲۶ در مورد طولابی‌ها آورده:

«خوانین طولابی‌ها را از نسل میرناصر پسر میرجنت می‌دانند. آن‌ها از مهاجران عرب و از نزدیکان اتابکان بوده‌اند. گروهی از این تیره در ناحیه برآفتاب و تشکن [چگنی] به سر می‌برند»

  • در خصوص اظهار نظر فوق باید گفت که طولابی‌ها عرب تبار نیستند چون طبق استدلال مرحوم ساکی از نویسندگان و مورخان مشهور لرستان که توابی‌ها در تاریخ شرفنامه و تاریخ گزیده را با طولابی‌ها یکسان دانسته بود و در شرفنامه و گزیده بیان شده توابی‌ها جزو ۴۰۰ خانوار کرد بودند که از جبل السماق شام (سوریه کنونی) به مناطق پشتکوه لرستان (استان ایلام کنونی) آمدند. همچنین طبق کتاب «جغرافیای تاریخی و تاریخ لرستان» در صفحه ۱۹۳ آورده شده که طولابی‌ها از بین‌النهرین (سرزمین‌های غربی) به پشتکوه (ایلام کنونی) آمده‌اند و سپس به لرستان مهاجرت کرده‌اند.

توشمال های ایل طولابی

  • خانواده‌های طولابی، احمدی، دارابی، سلاطی (به جز سلاطی‌هایی که سلاح‌ورزی هستند)، سام‌نژاد و دباغ از شاخه پیرزوند هستند. خانواده‌های کریم‌زاده، عزتی‌طولابی و طولابی از شاخه کائدوند و خانواده‌های فیضیان، زمانی، زمان‌پور، زریان، طلایی، سبزی‌پور، کاشف، فیروزی، فرهمند، مقدم، حیدری و یعقوبی از نسل ابراهیم‌خان و خانواده‌های بهادری‌طولابی، تیموری‌طولابی، باقری‌طولابی، طولابی، طولابیان، زرین‌قدم و میرناصری نیز از شاخه خوانین طولابی هستند.

تیره میرناصری تیره ای کردتبار از ایل طولابی می باشد. مردمان این تیره در ایلام، تهران، لرستان، کرمانشاه و استان های همجوار زندگی میکنند که بخشی از آنان کرد و بخشی دیگر لر زبان هستند. میرناصری ها نواده های میرناصر رییس ایل طولابی زاده میرجنت هستند که به همین علت توشمال ایل طولابی به حساب می آیند.

جستارهای وابسته

منابع

  1. آزادی چگنی، بهمن (۱۳۸۷). تاریخ معاصر چگنی: بررسی جغرافیای تاریخی؛ سیاسی؛ اقتصادی؛ اجتماعی و فرهنگی چگنی. تهران: سیفا. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۵۰-۵۵۲۲-۱.
  2. ایزدپناه، حمید (۱۳۷۶). تاریخ جغرافیایی و اجتماعی لرستان. تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۶۲-۷۸۰۲-۸.
  3. ساکی، علی محمد (۱۳۴۳). جغرافیای تاریخی و تاریخ لرستان. محمدی. شابک ۱۰۳۳۰۱۴۸۹۷۶ مقدار |شابک= را بررسی کنید: length (کمک).
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.