بلاساغون
بَلاساغون (نامهای دیگر: بلاسغون، بلاساقون) شهری کهن در سغد بود که بعدها از تختگاههای خاقانهای آسیای میانه شد و بازماندههای آن در محدوده قرقیزستان کنونی قرار دارد.[1] این شهر توسط مردم ایرانیتبار سغد بنیاد شد و زبان سغدی دست کم تا سدهٔ ۱۱ میلادی در آن رواج داشت.[1]
Shown within قرقیزستان | |
نام دیگر | Gobalik |
---|---|
موقعیت | Chuy Region, Kyrgyzstan |
منطقه | Sogdia |
نوع | Settlement |
تاریخ | |
ساختهشده | 9th century |
اطلاعات بیشتر | |
وضعیت | In ruins |
مکان جغرافیایی
درباره جای دقیق این شهر اختلاف وجود داشته، اما از پژوهشهایی که در سده ۲۰ به انجام رسید چنین برمیآید که بلاساغون در گستره رودخانه چو نهاده است. بارتولد که خود در این نواحی به پژوهش پرداخته این گمانه را مطرح میکند که بلاساغون در محل ویرانههای کنونی آق پشین در منطقه فرونزه قرار داشته است. به نوشته او ویرانههای بورانه در تقماق قدیم، که در پنج-شش کیلومتری این ویرانهها نهاده بوده است، نیز بخشی از بلاساغون کهن بوده است. گویا بورانه تلفظ قرقیزی واژه تازی مناره است.
تاریخ
جوینی درباره تاریخ و چگونگی بنای این شهر روایتی افسانهای بدست میدهد. به نوشته او:
بوقوخان*[2] شخصی پیر را با جامهها و عصای سپید به خواب دید که سنگ یشمی صنوبری شکل بدو داد و گفت اگر این سنگ را محافظت توانی کرد، چهار حد عالم در ظل امر تو شود. وزیر نیز موافق آن خوابی دید. بامداد باز استعداد لشکر آغاز نهادند و متوجه اقالیم غربی گشت و چون به حد ترکستان رسید، صحرایی متنزه دید، علف و آب بسیار. به نفس خود آنجا مقام کرد و شهر بلاساغون که اکنون قربالیغ میگویند بنا نهاد.
در سدههای نخستین اسلامی بلاساغون تختگاه خاقان ترکش بود. چون این خاقان ترکش نسب خود را به افراسیاب اسطیری میرسانید، بعدها در متون فارسی و تازی دوره اسلامی دودمان شاهی او آل افراسیاب خوانده میشد.
هارون بغراخان قراخانی(۳۹۲) و طغانخان قراخانی(۴۰۴) آن را تختگاه خویش کردند. آوازه بلاساغون در این زمان چنداد بلند بود که عین القضات همدانی در یکی از نامههای خود از آن چنین یاد کرده است:*[3]
گویند به بلاساغون مردی دو کمان دارد | گرزان دو یکی بشکست ما را چه زیان دارد؟ |
به نوشته کاشغری، مردم بلاساغون در این زمان به زبانهای سغدی و ترکی سخن میگفتهاند.[4][5]
زمان دقیق پایان یافتن زندگی شهرنشینی در بلاساغون روشن نیست، اما به نظر میرسد این موضوع ربطی به فرایند خشکسالی عمومی ترکستان نداشته باشد. چنین مینماید که پایان یافتن زندگی شهرنشینی در بلاساغون، همچون دیگر شهرهای گستره رود چو و ایله، نتیجه سیاست مغولان در تخصیص گستره این دو رود به کوچنشینان و راندن مردمان شهرنشین به نواحی دیگر باشد.
در نیمه سده سده ۱۳ خانهای خوقند بر آن شدند که زندگی شهری را در بلاساغون بازگردانند، اما این شهر دیگر هرگز رونق گذشته را بازنیافت.
مهمترین اثر بجا مانده از معماری بلاساغون، منارهای است که چه بسا در روزگار قراخانیان بنا شده است.
منابع و پانویسها
- Barthold, W. "Balāsāg̲h̲ūn or Balāsaḳūn." Encyclopaedia of Islam. Edited by: P. Bearman , Th. Bianquis , C.E. Bosworth , E. van Donzel and W.P. Heinrichs. Brill, 2008. Brill Online. UNIVERSITEITSBIBLIOTHEEK LEIDEN. 11 March 2008 <http://www.brillonline.nl/subscriber/entry?entry=islam_SIM-1131>
- خان افسانهای ترکان که همان افراسیاب است.
- در کلیات شمس تبریزی غزلی هست که مطلع آن همین بیت است.
- کاشغری، محمود، دیوان لغات ترک، استانبول، ص. ص ۳۹۱-۳۹۲ (به نقل از دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)
- انوشه، ص ۱۹۸
جستارهای وابسته
پیوند به بیرون
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ بلاساغون موجود است. |
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ بلاساغون موجود است. |