خشت و آینه
خشت و آینه فیلمی است ایرانی ساخته ابراهیم گلستان که در سال ۱۳۴۳ در استودیو فیلم گلستان ساخته شدهاست. این فیلم در ۲۲ دی ۱۳۴۴ در سینما رادیوسیتی تهران اکران شد و سه هفته در آن سینما بر روی پرده بود.[1]
خشت و آینه | |
---|---|
کارگردان | ابراهیم گلستان |
تهیهکننده | ابراهیم گلستان |
نویسنده | فیلمنامه: ابراهیم گلستان |
بازیگران | زکریا هاشمی مهری مهرنیا تاجی احمدی غفار حسین پور جلال مقدم مسعود فقیه پرویز فنی زاده منوچهر فرید محمدعلی کشاورز جمشید مشایخی گلی بزرگمهر پری صابری اکبر مشکین |
فیلمبردار | سلیمان میناسیان |
تدوینگر | ابراهیم گلستان |
تاریخهای انتشار | ۱۳۴۴ |
مدت زمان | ۱۳۱ دقیقه |
کشور | ایران |
زبان | فارسی |
عنوان فیلم اشاره به مثل «آنچه در آینه جوان بیند، پیر در خشت خام آن بیند» دارد و مانند دیگر کارهای گلستان هجویهایست بر جامعه ایران. این فیلم آغازگر سینمای موج نوی ایران بهشمار میآید[2] و بسیاری نمادهای آن بعدها مورد تقلید دیگر فیلمسازان ایران قرار گرفته -مانند صحنه عبور جنازه از کوچه که در فیلمهای بهمن فرمانآرا به تناوب آمده است.
در صحنههای این فیلم از موسیقی متن استفاده نشده و کارگردان سعی کردهاست تا آهنگ و ریتم فیلم از گفتگوها و حالات بازیگران برخیزد. این فیلم نخستین حضور سینمایی جمشید مشایخی و همچنین پرویز فنی زاده بهشمار میرود که هر دو نقشهای کوتاه ولی اثرگذاری بازی میکنند. پرویز فنی زاده نقش یک روشنفکر کافهنشین را ایفا میکند که با حرفهای بیسر و ته خود تعجب و تقدیر اطرافیانش را برمیانگیزد. جمشید مشایخی نیز در نقش ارشد کلانتری در خلال صحبتش با پزشکی که مورد سرقت اقوام بیمار ناراضی قرار کرفته، انتقادهایی از روابط و انتظارات مردم وارد میداند.
نسخهٔ ترمیم شده و باکیفیت این فیلم در ژانویهٔ سال ۲۰۱۶ میلادی در جشنواره بینالمللی فیلم روتردام به نمایش درآمد.[3] «خشت و آینه» همچنین به عنوان یکی از فیلمهای بخش کلاسیک جشنواره ونیز ۲۰۱۸ به روی پرده رفت.[4]
خلاصه داستان
هاشم راننده تاکسی است. در پایان شیفت کار او در شب، زنی چادری، کودک شیرخوارهاش را در تاکسی او جا میگذارد و میرود. هاشم در تاریکی و ساختمانهای نیمهکاره اطراف دنبال زن میگردد تا بچه را به او بدهد اما پیدایش نمیکند. ناچار کودک را با خودش به کافه میبرد و از دوستانش در این باره نظر میخواهد. با آنکه دوستانش او را از رفتن به کلانتری برحذر میدارند، او بچه را به کلانتری میبرد. افسر نگهبان به هاشم میگوید که فردا بچه را به پرورشگاه یا دادگستری ببرد. هاشم بچه را همراه دوستدخترش تاجی، که خدمت کار کافه است به خانه میبرد و تاجی از بچه مراقبت میکند و به او علاقهمند میشود و از هاشم میخواهد که سه نفری با هم زندگی کنند. فردای آن روز هاشم در مراجعه به دادگستری برای گرفتن حضانت بچه پس از شنیدن نصیحت مردی که به او دشواریهای مسوولیت بچهداری را گوشزد میکند، بچه را به پرورشگاه میسپارد؛ تاجی که از صبح منتظر بازگشت هاشم با بچه بوده، با اعتراض به این عمل هاشم از او میخواهد به پرورشگاه بروند. تاجی در آنجا اما با انبوهی بچه پرورشگاهی روبهرو میشود و در تصمیمش مستاصل میماند. هاشم پس از مدتی انتظار جلوی پرورشگاه، بدون او سوار تاکسیاش میشود که از آنجا برود. غروب است و قدری جلوتر زنی چادری منتظر تاکسی است سوار یک تاکسی میشود و میرود. کمی بعد هاشم تاکسی اش را روشن کرده و از آنجا دور میشود.
بازیگران
- زکریا هاشمی در نقش هاشم
- تاجی احمدی در نقش تاجی
- مهری مهرنیا
- غفار حسینپور
- جلال مقدم
- مسعود فقیه
- پرویز فنیزاده در نقش روشنفکر کافه نشین
- منوچهر فرید در نقش گروهبان
- محمدعلی کشاورز در نقش دکتر
- جمشید مشایخی در نقش افسر نگهبان
- گلی بزرگمهر
- پری صابری در نقش سرپرستار
- اکبر مشکین در نقش وکیل
نقد و نظرها درباره فیلم
احمدرضا احمدی در مقاله « حقیقت تلخ است» در نشریه نگاه نو، ویژه نامه کتاب « نوشتن با دوربین» می نویسد: « نکته بدیع آن است که سیاسی ترین فیلم های سینمای ایران -چه مستند و چه داستانی- را گلستان ساخته است. گلستان درباره کودکی که در فیلم خشت و آینه در تاکسی جا ماند، می گفت: او مسیح کوچکی بود که از آسمان برای نجات آمده بود. ولی راننده ی تاکسی قدر او را نمی داند و از این هدیه فرار می کند. آیا این هدیه شباهت به فرصت هایی ندارد که در صد سال اخیر نصیب مردم شد و قدر آنها را ندانستند؟ منتقدان ما درک نکردند که پشت پرده ی فیلم خشت و آینه چه حقیقت تلخی نهفته است. آنها فقط روی پرده و ظاهر را دیدند.»[5]
و در جای دیگر می نویسد:
« در فیلم خشت و آینه در روزگاری که رسم بود بر دیوار اداره ها و حتی خانه ها عکس شاه را می زدند، به دیوار اتاق مرد راننده عکس مهوش به دیوار است نه شاه.» [6]
همچنین نقل می کند:« یک بار گلستان درباره فیلم « خانه سیاه است» برای من گفت: جذام فقط جسمی نیست. روحی هم هست. از مردی می گفت که به مدت ۲۰ سال در کافه فردوسی در گوشه ای سرگرم حل کردن جدول بود!» [7] که به نوعی شخصیت روشنفکر فیلم (با بازی فنی زاده) تداعی می کند.
مرمت
این فیلم توسط سینماتک بولونیا و اکران نوآر پروداکشنز مرمت شد و در بخش کلاسیکهای ونیزِ هفتاد و پنجمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم ونیز در ۲۰۱۸ به نمایش درآمد.[8]
منابع
- «اکران موفق فیلمهای مخاطب خاص در گرو ایجاد پاتوقهای فرهنگی». انجمن سینماداران ایران. ۲۵ فروردین ۱۳۹۳. دریافتشده در ۱۸ ژوئن ۲۰۱۵.
- [نوشتن با دوربین، گفتگوی پرویز جاهد با ابراهیم گلستان ]
- ««خشت و آئینه»؛ ایران، بچه سر راهی، عکس آیتالله خمینی». وبسایت رادیو فردا.
- «فیلم ابراهیم گلستان در جشنواره ونیز». وبسایت تابناک.
- جاهد پ. « نوشتن با دوربین»، چاپ چهارم، ۱۳۹۴، بخش ضمیمه، ص ۲۸۹، خود به نقل از نشریه نگاه نو، ویژه نامه کتاب « نوشتن با دوربین»، شماره ۶۷،آبان ۱۳۸۴
- احمدرضا احمدی، همانجا، ص ۲۹۰
- احمدرضا احمدی، همانجا، ص ۲۹۱
- "Biennale Cinema 2018 - Khesht o Ayeneh (Brick and Mirror)". La Biennale di Venezia. 16 July 2018. Retrieved 6 April 2020.
- سوره سینما
- نوشتن با دوربین، گفتگوی پرویز جاهد با ابراهیم گلستان
- جاهد، پرویز. نوشتن با دوربین، تهران: نشر اختران، چاپ چهارم، ۱۳۹۴؛
- نشریه نگاه نو، ویزه نامه کتاب « نوشتن با دوربین»، شماره ۶۷،آبان ۱۳۸۴
پیوند به بیرون
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به خشت و آینه در ویکیگفتاورد موجود است. |
- خشت و آینه در بانک اطلاعات اینترنتی فیلمها (IMDb)
- خشت و آینه در بانک جامع اطلاعات سينماى ايران
- ابراهیم گلستان در جلسه نمایش "خشت و آینه": از جسد و مرقد مُرده پیام نخواهید. وبسایت بیبیسی فارسی
- از خشت و آئینه تا برادران کوئن؛ ونیز در راه تسخیر کـن. وبسایت رادیو فردا
- جاناتان روزنبام: خشت و آینه یک شاهکار است
- خشت و آیینه در سایت یوتیوب در یوتیوب