دائموسین
پادشاه دائموسین یا تموشین یا موهیول (۴۴–۱۸ میلادی) سومین پادشاه گوگوریو بود و به عنوان خدای جنگ شناخته میشد. معنی ادبی تموشین ” بزرگ پادشاه مقدس مبارز” میباشد. همانطور که لقب وی نشان میدهد، این پادشاه کشورهای همسایه زیادی را در طول عمر خود تصرف نمود و باعث گسترش بسیار زیاد وسعت گوگوریو در دوران ابتدایی آن شد.
موهیول | |||||
---|---|---|---|---|---|
پادشاه گوگوریو | |||||
سلطنت | ۱۸–۴۴ میلادی | ||||
پیشین | یوری | ||||
جانشین | مینجانگ | ||||
زاده | ۴ میلادی | ||||
درگذشته | ۴۴ میلادی | ||||
آرامگاه | پیون دانگ | ||||
همسران |
| ||||
فرزند(ان) | هودونگ ، هیوو ، موبون | ||||
| |||||
دودمان | گوگوریو | ||||
پدر | یوری | ||||
مادر | بانو سونگ | ||||
دین و مذهب | شمن باوری، بوداییت |
بخشی از مجموعهٔ |
||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
تاریخ کره | ||||||||
پیش از تاریخ | ||||||||
دوره باستان | ||||||||
|
||||||||
سه امپراتوری نخست | ||||||||
دوره سه پادشاهی | ||||||||
|
||||||||
دولتهای شمالی و جنوبی | ||||||||
|
||||||||
دوره سه امپراتوری پسین | ||||||||
|
||||||||
دوره دودمانی | ||||||||
|
||||||||
دوره استعماری | ||||||||
|
||||||||
دوره امروزی | ||||||||
|
||||||||
موضوعات | ||||||||
گاهشمار | ||||||||
آغاز زندگی
پادشاه دائموسین در سال چهارم بعد از میلاد به عنوان سومین پسر پادشاه یوری (دومین حاکم گوگوریو) متولد شد و وی را موهیول نامیدند.او از کودکی باهوش، محکم و کاردان بود.
ولیعهدی و سلطنت
او به خاطر خدمات ارزنده اش در نبرد با پادشاهی شمالی یعنی بویو، به عنوان ولیعهد منصوب شد. روابط با این کشور قدرتمند بزرگترین وظیفه وی بعد از پادشاه شدنش در سن ۱۴ سالگی بود. در چهارمین سال سلطنتش، پادشاه شجاعانه حملهای را علیه بویو ترتیب داد. اما این نبرد به مانند نبرد داوود و جالوت بود زیرا پادشاهی نوپای گوگوریو کشور قدرتمند بویو را که در آن زمان قابلیت این را داشت که برای یک نبرد بیشتر از ۵۰ هزار نفر را مسلح کند، به چالش کشیده بود. لشکرکشی رؤیا پردازانهٔ پادشاه با یک شکست خردکننده پایان یافت در حالی که پادشاه خودش به سختی از مرگ فرار کرد. اما پادشاه خاضعانه پذیرفت که این شکست تقصیر وی بودهاست و حتی شخصاً از سربازان زخمی مراقبت نمود. زیردستان وی به او بیشتر از همه کس احترام میگذاشتند و آنها به شدت مصمم بودند تا زیر لوای پادشاه بزرگ متحد باشند. در حالی که پادشاه یک جنگ را باخت، او هرگز در سیاست شکست نخورد. او در تقویت اتحاد درونی توانا بود و هرگز اجازه نداد تا کشورش مجدداً صدمه ببیند. در مقابل، بویو به دلیل کشمکشهای داخلی بعد از جنگ تقسیم شده بود و سرانجام خاک آن ضمیمه گوگوریو شد.
لشکر کشیها
لشکر کشی نظامی پادشاه دائموسین برای گسترش وسعت کشور همچنان ادامه مییافت. در حالی که او چندین قبیله کوچکتر را تصرف میکرد، وی هرگز روستاهای مناطق تصرف شده را غارت نمیکرد. به جای غارت، وی آنها را در داخل خاک گوگوریو ضمیمه میکرد و ساکنان محلی را به عنوان مردم خود میپذیرفت. مناطق همسایه به این نکته پی بردند که گوگوریو یک تصرفکنندهٔ وحشی نمیباشد بلکه یک کشور قدرتمند میباشد که توسعهٔ خود را دنبال میکند. بعضی از قبایل داوطلبانه به گوگوریو تسلیم میشدند.
تصرف منطقهٔ ناکرانگ توسط پادشاه شامل یک داستان رومانتیک میباشد که هنوز هم از آن به عنوان ماجرایی عاشقانه و تراژیک یاد میشود. در سال ۳۷ میلادی پادشاه پسرش شاهزاده هودونگ را به منظور حمله به ناکرانگ جایی که او عاشق یه شاهدخت شده بود فرستاد. گفته میشود شاهدخت ناکرانگ یک طبل رمز آلود را که دارای قدرتی برای به صدا درآوردن یک هشدار در زمان حمله سربازان دشمن بود، پاره نمود. شاهدخت به خاطر معشوقش تصمیم گرفته بود به کشورش خیانت کند. در نتیجه، این طبل خودکار صدا دهنده در زمانی که نیروهای گوگوریو به ناکرانگ حمله نمودند و کشور وی به نابودی کشیده شد، عمل نکرد. او توسط پدر خشمگین خود، چویری کشته شد و شاهزاده هودونگ به دلیل مرگ وی تاسف زیادی خورد. این داستان عاشقانهٔ افسانهای از قرن اول میلادی تا به امروز در کره شناخته شده میباشد و از روی ان فیلمها، درامها، اجراهای باله و موسیقایی ساخته میشود.
افسانهها تصریح میکنند که شاهزاده هودونگ به دلیل یاس به وجود آمده در اثر مرگ شاهدخت ناکرانگ خودکشی نمود. اما منابع تاریخی اظهار میکنند که همسر دوم پادشاه دائموسین شاهزاده را که پسر همسر اول پادشاه بود، در تله انداخت. زمانی که پادشاه نسبت به هودونگ سوءظن پیدا کرد، شاهزادهٔ بد طالع بدون ذکر هیچ علتی خودکشی نمود. در حقیقت زمانی که پادشاه دائموسین جوان بود، او شاهد خودکشی برادرش شاهزاده هیمیانگ بر اساس دستور تسو پادشاه بویو بود. بعدها پادشاه دائموسین شاهد این بود که پسرش نیز به همین سرنوشت دچار شد. ظاهراً این تراژدی شوک بزرگی به پادشاه وارد کرد. بعد از اینکه پسرش درگذشت، پادشاه تا زمان مرگش در سال ۴۴ بعد از میلاد هیچ دستاورد مهمی کسب نکرد. سلسله هان ناکرانگ را در سال ۴۴ میلادی توسط امپراتور گوانگوو پس گرفت. او در زمان مرگ ۴۰ سال داشت. در خلال ۲۶ سال سلطنت پر حادثه وی، گوگوریو قوی تر شد و زمینهای برای پادشاهان آینده برای گسترش بیشتر قدرت پادشاهی فراهم شد.
مرگ و جانشین
پادشاه موهیول سرانجام در سال ۴۴ میلادی و در سن ۴۰ سالگی درگذشت و مینجانگ فرمانروای گوگوریو گردید.
منابع
- ویکیپدیای انگلیسی
- New History of Korea. Written by Lee Hyun Hee, Park Sung Soo, Yoon Nae Hyung, published by Jimundang, Published year ۲۰۰۵
- 김부식편찬، 삼국사기
- Yong-ho Ch'oe, Reinterpreting Traditional History in North Korea. The Journal of Asian Studies، ۴۰، ۵۰۳–۵۲۳