دوگانهباوری
دوگانهباوری یا پندار دوگانه(انگلیسی: Doublethink) به معنای پذیرش همزمان دو مفهوم متضاد است که عموماً در بستر اجتماعی اتفاق میافتد.[1] دوگانهباوری با مفاهیم دورویی و بیطرفی مرتبط ولی از آنها متمایز است. نکتهٔ مهم در مورد دوگانهباوری این است که فرد حسی از ناهماهنگی شناختی ندارد و از تضاد و تناقض فکری آگاه نیست.
عبارت دوگانهباوری را نخستین بار جرج اورول در رمان ۱۹۸۴ (سال انتشار ۱۹۴۹) استفاده کرد. در این اثر دوگانهباوری بخشی از گفتارنو است. مانند بسیاری از جنبههای ویرانشهری آثارش، اورول دوگانهباوری را ویژگی جوامع تمامیتخواهی مثل اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی میدانست، چنانکه به گفتهٔ ژوزف استالین:
ما هم طرفدار مرگ دولت هستیم و هم طرفدار دیکتاتوری پرولتاریا، که نماد قدرتمندترین شکلی از دولت است که تا کنون وجود داشته… این فرمول هر مارکسیست است. آیا این مفهومی متناقض است؟ بله، ولی تناقضی زنده که نشانگر دیالکتیک مارکسیسم است.
جستارهای وابسته
منابع
- McArthur, Tom, ed. (1992). The Oxford Companion to the English Language. Oxford University Press. p. 321. ISBN 0-19-214183-X.
The paradox is expressed most succinctly in the novel in the three Party slogans: War is Peace, Freedom is Slavery, and Ignorance is Strength. The term is widely used to describe a capacity to engage in one line of thought in one situation (at work, in a certain group, in business, etc.) and another line in another situation (at home, in another group, in private life), without necessarily sensing any conflict between the two.
- Address to the 16th Congress of the Russian Communist Party (1930) Quoted in: Alfred B. Evans, Soviet Marxism-Leninism: The Decline of an Ideology pg. 39
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Doublethink». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۴ مارس ۲۰۱۸.